پس از انصرافترانه علیدوستی از شرکت در مراسم اسکار، همگان منتظر اظهار نظر اصغر فرهادی به عنوان کارگردان و مهمترین چهره فرهنگی چندساله اخیر بودند. از همان ابتدا گمانه زنیها برای شرکت کردن و یا نکردن فرهادی در مراسم اسکار شروع شد، در این میان بسیاری از دلواپسان با حمله به علیدوستی فضا را برای فرهادی سنگین کردند اما چیزی که میتوان در مورد فرهادی دید، هوش بالای این هنرمند و نیفتادن در دام است.
در واقع فرهادی با هوشمندی و با انتشار بیانیهای انصراف خود را از حضور در مراسم اعلام کرد. هوشمندیای که نشان داد فرهادی به هیچ سمتی غش نکرده و با مناعت طبع مثالزدنیاش در دام موجهای سیاسی و عاطفی نمیافتد. این بیانیه از چند جهت دارای اهمیت است. ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که حمایت گروه کثیری از هنرمندان و کارگردانان آمریکایی از این هنرمند نشان میدهد، هنر را میتوان جدا از خط کشیهای سیاسی معمول دید. پرهیز از افراطی گری: در این بیانیه فرهادی پرهیز از افراطی گری را مطرح میکند، افراطیگریای که نشان میدهد حد و مرزی ندارد و از سوریه و عراق گرفته تا آمریکا را در بر میگیرد. این بیانیه مشخص کرد تا چه حد میتوان یک سیاستمدار پوپولیست را با سکوت و یا نوشتن چند سطر به چالش کشید.
احترام به تفاوتها: دیدن این امر که یک مکزیکی یا ایرانی ویا افغان میتواند در یک کشور باعث رشد و شکوفایی باشد و به این تفاوتهای فرهنگی باید احترام گذاشت، بهواقع فرهادی با این بیانیه در کنار کسانی قرار میگیرد که اکنون در خیابانهای مختلف جهان در حال راهپیمایی هستند و این صدا میتواند در دل یک یادداشت کوتاه جا بگیرد. تفاوت دینی و اهمیت دادن به این تفاوتها و سعی بر سرکوب دیگری به خاطر قومیت و یا دین یکی از مضامین مورد استفاده سیاستمداران فاشیست است، فرهادی با تاکید بر این امر تاکید کرد چقدر این مفهوم برای او مهم است. ترس از دیگری:ترس از اینکه دیگری ما را ببیند و در مورد ما چه فکر میکند، که منجر به قضاوت کردن میشود از بن مایههای مهم فیلمهای فرهادی است، از درباره الی تا فروشنده نوعیترس از قضاوت جمعی در آثار فرهادی وجود دارد. به نظر میرسد او با بیان این مسئله و این کهترس ابزار مهمی برای توجیه اعمال و دامن زدن به خشونت است.گام مهمی در زمینه طرح و آسیبشناسیاش برداشته است.
من منهای دیگران: در فیلم درباره الی جایی شخصیت سپیده (گلشیفته فراهانی) در مورد نامزد الی علیرغم میل باطنی عملی را انجام میدهد، او در واقع منافع جمعی را به وجدان خودترجیح میدهد. در اینجا نیز فرهادی با این عمل و با بیان اینکه میشد برای من استثنایی قائل بود ولی دیگران چه؟ خود را از دیگران جدا نمیبیند، در واقع داشتن وجدان نشان دهنده حرکت درست این هنرمند است. این حرکت و هوشمندی فرهادی، در انداختن توپ به زمین حریف را نمیتوان از فیلمهای او نیز جدا دید، در واقع در این بیانیه نیز که شرحش در پایین آمده است، فرهادی بار دیگر موضعی به مانند فیلم هایش گرفت و نشان داد هنرمند واقعی در هر حرکتی مانند آثارش است.
هنرمندی که نشان میدهد هنوز، میتوان هنر را جایگزین بسیاری از سخنان پوچ کرد. متن بیانیه اصغر فرهادی به شرح زیر است: «متاسفم که از طریق این نوشته اعلام میکنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد. در روزهای گذشته علیرغم شرایط غیرمنصفانهای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانهها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطیگری و تندرویهایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همانگونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخشکنندهام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیر فیلمبرداریام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود.
اما امروز به نظر میآید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قائل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم. تندروها علیرغم جنگها و دعواهای سیاسیشان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان مینگرند. آنها برای درک جهان چارهای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچارترس از آنها بکنند. این فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونهاند. سالهاست در دو سوی اقیانوس عدهای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوتهای بین ملتها و فرهنگها اختلافات، و از اختلافات دشمنیها و از دشمنیهاترس ایجاد کنند.
ترس مردم ابزار مهمی است برای توجیه افراطیگری و تندروی صاحبان ذهنهای بسته. حال آنکه من باور دارم شباهتهای بین انسانها در روی این کره خاکی در سرزمینها، فرهنگها و ادیان مختلف بسیار گستردهتر از تفاوتهاست. من باور دارم ریشه بسیاری از خشونتهای امروز جهان در میان ملتها را باید در تحقیرهای دو سویه دیروزشان جستجو کرد و تحقیرهای امروز ملتهای دیگر به یقین بذری است برای خشونتهای فردا.تحقیر ملتهای دیگر به بهانه حفظ امنیت مردم یک کشور پدیده تازهای در جهان نیست و همواره خود زمینهای برای ایجاد شکاف و دشمنی در آینده بوده است. من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل شده ناعادلانهای که برای ورود قانونی بعضی از هموطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است ابراز میکنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملتها نشود.»