روزنامه بهار
با بررسی روابط ایران با کشور های منطقه در یک دهه اخیر می توان مشاهده کرد که بر خلاف هدف تعیین شده در سند چشم انداز بیست ساله ۱۴۰۴ شاهد تنش های فزاینده ای در این حوزه هستیم. از جمله مهم ترین دلایل ایجاد این نوع تنشها نوع مواجهه ایران با مسائل داخلی برخی کشورهای عربی بوده است، مواجهه ای که از نگاه کشورهای منطقه نوعی مداخله در امور آن کشورها به حساب میآید. فارغ از تایید یا رد این نگاه به عملکرد ایران در منطقه واقعیت آن است که اصل اختلاف در همین جاست و می توان گفت که سایر مسائل ، حاشیه ای و فرع بر این موضوع است. شاید بتوان از جهاتی اختلاف اصلی را نیز بین ایران و عربستان به عنوان دو قدرت بزرگ منطقه ای دانست.
به این معنا که اگر این دو کشور به توافقات قابل قبولی برسند به احتمال فراوان سایر کشورهای منطقه نیز به تبعیت از سعودی ها از روابط تنش آلود به سمت روابط عادی و در مرحله بعد روابط دوستانه خواهند رفت.شخصیتی چون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی می توانست به واسطه روابط نزدیکش با تصمیم گیران در منطقه و از آن مهمتر کیاستش در بهبود روابط خصم آلود ایران و عربستان نقشی منحصر به فرد و یگانه را ایفا کند اما صد افسوس که بیتوجهی مطلق به منافع ملی در دولت پیشین و سهل انگاری در دولت فعلی و همچنین فشارهایی دیگر باعث آن شد که از این ظرفیت عظیم در این حوزه استفاده کافی نشود.
در چند روز اخیر خبر سفر وزیر امور خارجه کویت که حامل پیامی از سوی کشورهای منطقه بود، باعث آن گردید که بار دیگر نگاه ها به سمت نوع رابطه ایران با کشورهای منطقه برود. این پیام جمعی از سوی کشورهای منطقه نشان از آن دارد که آنها نیز به این نتیجه رسیده اند که این شکل از روابط خصمانه به ضرر همه طرف ها خواهد بود. حال در چنین شرایطی، پرسش قابل طرح این است که ایران آمادگی ورود به مذاکرات جدی با کشورهای منطقه را دارد؟
به نظر می آید در روزگاری که ایران و ایالات متحده به عنوان دو کشوری که قریب به چهار دهه با یکدیگر روابط خصمانه دارند توانسته اند حداقل در خصوص حل و فصل یکی از پرونده های اختلافی و تنش آلود بین شان به توافق برسند امکان حصول توافق بین ایران با کشورهایی که وجوه مشترک بسیاری با آن ها دارد بیش از مذاکره موفق هسته ای با امریکا باشد به شرط آنکه:
۱. مانند مذاکرات هسته ای مبنای توافق «برد - برد» باشد.
۲. مانند مذاکرات هسته ای تمام نیروهای رسمی و اثرگذار در ساختار قدرت حداقل در ظاهر پشتیبان تیم مذاکره کننده باشند.
۳. مانند مذاکرات هسته ای طرف مقابل هم به دنبال حل و فصل موضوع باشد و به چارچوب یک مذاکره جدی باور داشته باشد.