مهمترین امر در آخرین ساعات دربی گرفتن اطلاعات از حریف توسط جاسوسهاست! ساعات پایانی قبل از دربی، در اردوی دو تیم هیاهو و هیجان به اوج میرسد و رقابت برای لو ندادن ترکیب اصلی و کنترل بازیکنان و مقدار غذا و کاهش استرس با پیاده روی و تنهایی به اوج میرسد. ترکیب تیم در واقع در ساعتهای پایانی مثل ناموس یک تیم است، هرگونه شائبهای در مورد لو رفتن ترکیب میتواند یک نفر را از باشگاه اخراج کند و فغان سرمربی را بلند کند. نکته اینجاست که معمولاً پیدا کردن جاسوس بسیار سخت است، چرا که در ساعتهای پایانی اقوام، دوستان، آشنایان و هواداران زیادی دور هتل محل اقامت میچرخند و برخی هستند که حتی وارد رختکن هم میشوند.
قدم اول حرکت اول مطالعه همه خبرهای حریف است که از اول هفته شروع شده است. هم منصوریان و هم برانکو تمام اخبار حریف را در سایتها و خبرگزاریها و روزنامهها میخوانند تا دقیقا بدانند حریف امروز کجاست، چند دقیقه تمرین کرده و دقیقا چه اتفاقاتی در تمرینات رخ داده است. در این میان نقش خبرنگارها بسیار بالا میرود. آنها که تعلقات رنگی بیشتری دارند از سوی مربیان سوال پیچ میشوند که در اردوی حریف چه خبر است؟ مثلا منصوریان میپرسد محمد انصاری هافبک دفاعی است یا مدافع وسط؟ برانکو هم در مورد جابر انصاری و البته پادوانی سوال میکند. جنگ مربیان در این میان تبدیل میشود به جنگ نزدیکان هر حوزه برای به دست آوردن اطلاعات کاملتر. مربیان حتی از تماس تلفنی بازیکنان با یک دیگر هم میهراسند و شاید به همین دلیل بود که برانکو و منصوریان در کنفرانس خبری مخالفت خود را با شام دوستانه اعلام کردند.
مخالفت برانکو ایوانکوویچ در کنفرانس خبری گفت: « قطعا این درست نیست. طبیعی است خیلیها هر جور دلشان بخواهد فکر کنند. این جشن خواست اسپانسر بود. خودم موافق این جشن نبودم ولی این بحث مربوط به من نمیشود و در حیطه اختیارات باشگاه است. این میتواند تا حدی تمرکز را به هم بریزد. رفاقت در بازی حالی من نمیشود تا بعد از بازی! بعد از بازی دوباره با حریف دوست و رفیق هستیم.»
مخالفت منصوریان منصوریان در کنفرانس خبری گفت: « اگر اسپانسر ما مشترک نبود کار خوبی نبود این مراسم اما چون منافع مالی باشگاه در میان بود پذیرفتیم که به ضیافت شام برویم به دلیل اینکه همین اسپانسر در دو سال اخیر تیم ما را سرحال نگه داشته است.»در واقع برانکو و منصوریان حتی نمیخواستند بازیکنان یک ساعت هم کنار هم بنشینند.
مربیان چه میکنند؟ منصور پورحیدری خدا بیامرز عادت داشت که دستور جمع آوری تلفن همراهها را بدهد، برخی البته غرولند میکنند، برخی هم دو یا سه خط تلفن دارند، اما این کار بیشتر نمادین است تا یک کار امنیتی و معنای آن ایزوله کردن تیم از دنیای بیرون است. علی پروین عادت داشت خودش به تنهایی ترکیب را انتخاب کند و تا ثانیه پایانی هم ترکیب را به هیچ کس نمیگفت، نقل است که پروین آخرین تصمیمها را در خلوتترین جا اتخاذ میکرد. منصوریان و برانکو اما معمولا دورشان را خلوت میکنند به همین دلیل کسی نمیداند چه میکنند آنها البته توصیه دارند که شبکههای اجتماعی خاموش و تیم در آرامش مطلق و دور از دسترس تماشاگران باشد. سرمربیها کلا معمولاً ساعتهای زیادی را در اتاق تنها سپری میکند، دعا و تمرکز و سکوت بیشترین نیاز کسی است که چند ساعت بعد باید به شلوغترین مکان دنیا وارد شود.
فراموشی شاید باورش سخت باشد، اما به جز بزرگان و آنها که تجربه بسیار زیادی دارند، بقیه اسم یکدیگر را هم فراموش میکنند و گاهی با ذکر شماره، اسم بازیکن همتیمی خود را از بغل دستی میپرسند. زانوها از دو ساعت قبل شروع میکند به لرزیدن، بویژه برای جوانترها یا احساساتیترها. آنها برای خروج از این وضعیت در رختکن شروع میکنند به راه رفتن تا فشار خونشان و احساساتشان تنظیم شود.
خانواده ها همسران و مادران بازیکنان بیشترین تماس را با بازیکنان دارند، آنها قوت قلب میدهند و بازیکنان را آرام میکنند. پدرها اگر بتوانند به هتل میآیند حتی برای چند دقیقه، معمولاً سرپرستها از این موضوع استقبال میکنند، چون بازیکن خودش را جلوی پدرش جمع میکند و به اینکه در چنین شرایطی قرار دارد به خودش افتخار میکند. پورحیدری معمولاً سر میز پدر و پسرها هم سری میزد و حال و احوالی میکرد، خوردبین و عبدالهی هم رویه خودشان را دارند، آنها هم افتخار کردن به خود را قبل از دربی میپسندد.
غذاهای امنیتی معمولاً غذای انتخابی بازیکنان در روز مسابقه مشخص است. آنها ماکارونی، جوجه کباب و سوپ میتوانند بخورند، آن هم با چربی مشخص که با نظارت پزشک تیم طبخ شده است، این مهم در بازیهای خارج از کشور مهم تر هم است، چرا که پزشک دقیقاً باید ببیند که چه موادی درون غذاها ریخته میشود، دوپینگ یا مواد انرژی گیر و خواب آور نباشد.
فشار به داور نکته جالب اینجاست که برای دربی 84 هیچ کدام از دو کادر فنی هنوز برای فشار آوردن به داور اقدام و مصاحبه ای انجام نداده اند که این موضوع یا به دلیل انتخاب فغانی برای قضاوت این بازی است که جایی برای فشار آوردن باقی نمیگذارد یا اینکه فضا و عدم حساسیتهای جانبی نیازی به این موضوع ایجاد نکرده است.
لیدرها لیدرها یا همان بوقچیها اینطور روزها نقش کلیدی ایفا میکنند، آنها با شبکه ای که با هم دارند هم نقش اخبار گو را دارند، هم نگه بانند، هم حمل و نقل، هم فروشنده بلیط هستند و هم جاسوس.در واقع لیدرها آن روزهمه چیز محسوب میشوند مثلا آنها از صبح زود انواع و اقسام سفارشها را انجام میدهند و از گرفتن وسیله دوستان یا دوست داران و رساندن آن وسیلهها به دست بازیکنان بگیرید تا .... سیستم اطلاع به دست آوردن حتی در رختکن هم ادامه دارد تا جاییکه در رختکن هم مربیان سعی میکنند توسط مدیران رسانه ای بفهمند که حریف آخرین ترکیبش چیست و بعد ترکیب نهایی خود را اعلام کنند.