روزنامه بهار
چند وقتی است که صدای اعتراض کارگران نسبت به وضع اقتصادیشان بلند است اما همچنان به گوش کسی نمیرسد. بارها و بارها دیده شده که کارگران با نحوههای مختلفی از جمله اعتراض، راهپیمایی، شعار و تحصن گفتهاند ما تنها حقمان را میخواهیم و فراتر از آن هرگز نخواسته و نمیخواهیم اما چیزی که بیش از همه قابل توجه است پرداختن به این موضوع است که این حق چیست؟ کارگران چه چیزی را حق مسلم خود میدانند و از اینکه به آنها تعلق نگرفته است ناراضیاند؟
***
سبد معاش در محاسبات مزدی یک خواسته قانونی است
چندی پیش علی خدایی عضو کارگری شورای عالی کار، از لزوم قرار دادن سبد اقلام خوراکیها درمحاسبه مزد سال 96 صحبت کرد و گفت: گروه کارگری چند سالی است درصدد برآمده است تا در کنار شاخص تورم، سبد معاش را نیز در محاسبات مزدی لحاظ کند، اگرچه جلسات مزدی پشت درهای بسته برگزار میشود اما گروه کارگری هیچ تصمیم پنهانی برای تعیین مزد کارگران ندارد و به صورت مشخص در بحث مزد فعالیتهای این گروه طی سنوات گذشته روندی پیوسته و تکاملی بوده است. موضوع مطرح شدن سبد معاش در محاسبات مزدی حرف جدیدی نیست، این یک خواسته قانونی است که به صراحت در ماده 41 قانون کار به آن اشاره شده است و گروه کارگری شورای عالی کار به اقتضای رسالت صنفی که برعهده دارد، آن را پیگیری میکند.
بحث دستمزد مهمترین مسئله است
پس از او بهرام حسنینژاد، فعال مستقل کارگری در گفتگو با خبرگزاری ایرنا گفته بود: خواسته کارگران و دستمزدبگیران کاملا روشن است؛ اگر آقایان ماده 41 قانون کار را به درستی و بدون کم و کاست اجرا کنند که قطع یقین دارم این کار را نمیکنند، مشکلات حل میشود. در سالهای پس از جنگ هیچ گاه دستمزد کارگران، عادلانه و براساس قانون افزایش نیافت، دولتهای تعدیلی نه تنها قانون را در ارتباط با مسئله دستمزد اجرا نکردند، بلکه با انواع بخشنامهها و تبصرهها و آیین نامهها از سر و ته حقوق کارگران زدند.
دبیر سابق انجمن صنفی کارگران معدن چادرملو با تاکید بر این که به دولتی که لایحه اصلاح قانون کار را به مجلس میفرستد و درپی قربانیکردن منافع کارگران درپای شرکتهای بزرگ فراملیتی است، نمیتوان خوشبین بود، ادامه داد: دولتی که این اصلاحیه را میدهد از منافع کارگران دفاع نخواهد کرد؛ نمایندگان کارگری هم طبق روال سالهای گذشته، مشخص است که توان چانه زنی چندانی ندارند و با این حساب، اوضاع تغییر چندانی نخواهد کرد، مگر این که نمایندگان رسمی کارگران در ارتباط با بدنه باشند و با اتکا به پشتوانه قوی، پای میز مذاکره بروند. این درست نیست که سر مهمترین مطالبه انباشته کارگران یعنی دستمزد، به کارگران گفت ساکت بمانید؛ این نمایندگان در بحث سبد معاش و مذاکرات مزدی به جای دعوت به سکوت، باید پای حرف کارگران بنشینند، با فعالان سابقه دار و تشکلها رایزنی و مشورت کنند و آنگاه با دست پر به سراغ شرکای اجتماعی بروند. تنها اتحاد و همصدایی، دولت و کارفرمایان را مجاب میکند که روال معمول حقکشی و اجحاف را خاتمه دهند و این اتحاد تنها از طریق یک بدنه متشکل، مستقل و قوی امکانپذیر است؛ تنها اگر دولت بداند که در صورت عدم افزایش عادلانه و قانونی دستمزد، سطح اعتراضات گسترده خواهد بود، به خواستههای قانونی دستمزدبگیران تمکین خواهد کرد.
وی افزود: بحث دستمزد مهمترین مسئله است؛ نه تنها برای کارگران بلکه برای همه طبقات دستمزدبگیر از قبیل معلمان و پرستاران اهمیت دارد و معاش جمعی قاطبه ملت متاثر از آن است؛ پس نمیتوان از کنارش به سادگی گذشت یا به همین سادگی ساکت ماند.
کارگران را دعوت به سکوت نمیکنم
هنوز چند روزی از سخنان حسنینژاد نگذشته بود که مجددا علی خدایی در گفتگو با خبرگزاری ایلنا گفت: میزان افزایش سطح حداقل مزد سرنوشت 11 میلیون از جمعیت کشور را تحت تاثیر قرار میدهد بنابراین نباید و نمیتوان در این رابطه کارگران را دعوت به سکوت کرد. من در هیچ کدام از گفت و گوهای خود با رسانهها کارگران را دعوت به سکوت نکرده ام، پیشگویی کردن و اظهارات کارشناسی نشده، در خصوص افزایش دستمزد سال 96 کمکی به پیشبرد مذاکرات مزدی نمیکند.
مسئول کمیته مزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور افزود: در این خصوص نه تنها مایل به سکوت نیستیم بلکه از نقد دلسوزانه، علمی و به جا استقبال میکنیم چرا که پشتوانه روحی مضاعفی برای گروه کارگری در مذاکرات مزدی است اما در مقابل کسانی که دست به پیشگویی درخصوص مسئله مزد میزنند، سهوا یا عامدا به معیشت کارگران ضربه میزنند. مشخص نیست وقتی که صرفا گروه کارگری در حال مذاکره در خصوص سبد معیشت است، پیشگوییها از کجا نشات میگیرد، اخیرا افرادی که ظاهرا از فضای مناسبات کارگری به دور هستند در رسانهها حداکثر و حداقل دستمزد را پیشگویی کردهاند به گونهای اگر کسی در جریان نباشد تصور میکند که این افراد همواره پای ثابت مذاکرات مزدی بودهاند. معتقدیم که در مقطع فعلی باید ابتدا بر سر سبد معیشت با گروه کارفرمایی و دولت به توافق برسیم چرا که حصول توافق در این خصوص مهمتر است و به روشنترشدن فضای مذاکرات کمک خواهد کرد. گروه کارگری درخصوص توان مذاکرهکردن و چانه زنی خود ادعایی ندارد و به توافق رسیدن بر سر دستمزد هم برای گروه امری محال نیست اما همانطور که از ابتدا گفتیم مبنای مذاکرات مزدی امسال سبد معیشت است و توان گروه کارگری بر این اساس متمرکز میشود.
خیلیها از انجام مسئولیتشان شانه خالی میکنند
پس از او اکبر علیپور نیز که یک فعال کارگری است در گفتگو با یکی از خبرگزاریها گفت: اکنون در روزهای پایانی سالی قرار داریم که از ابتدا به نام اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده بود اما در ارتباط با کارگران خیلیها تنها از انجام مسئولیتهایشان شانه خالی کرده و در عمل شانههای کارگران را له کردند. کارگران در مواجهه با این عمل انجام شده تنها شاهد تبلیغات رسانهای غیرواقعی بودهاند که در جهت توجیهکردن عملکرد مسئولان یاد شده صورت گرفت، حاصل رویکرد مسئولانی که فقط بلدند تا از زحمات ونردبان کارگران زحمتکش بهرهبرداری کرده و در ساز منافع شخصی خود با همه توان بدمند، چیزی جز استمرار دسترسی به مزایای شخصی و ثبت کارنامه قابل قبولی از خود نبوده است.
وی افزود: اگر قرار باشد فقط کارگران، تاوان ندانمکاریها و معضلات اقتصادی را بپردازند و جیبهای خالیشان، خالیتر شود، بهتر است اصلا مذاکرهای در کار نباشد چرا که هر سال به بهانه همین شرایط بد، کارگران را در تنگنا قرار میدهند و از سر و ته قانون کار میزنند. واقعا کار برای فعالان کارگری سخت است. این یک سؤال جدی است که آخر کارگر و نماینده کارگران دیگر باید چطور ثابت کنند که هدف اصلیشان، منافع انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است؛ در تمام شرایط ما کارگران هم به موقع شعار میدهیم هم به موقع عمل میکنیم و هم همواره نظام وانقلابمان را تا پای جان حفظ میکنیم، حال اینکه همواره تعدادی منفعتطلب لهمان میکنند.
گرانی کمر کارگران را شکسته
عبدالرضا خراسانی نیز که یک فعال صنفی کارگری است چندی پیش گفت: هم اکنون بسیاری از کارگران در شهرستان فسا بدون دریافت یارانه توان تامین مایحتاج اولیه زندگی خود را ندارند. از این رو انتظار میرود که با افزایش دستمزد سال 96 قدرت خرید آنها بهگونه ملموسیترمیم شود. گرانی کمر کارگران را شکسته و خانوادههای آنان را آسیب پذیر کرده است، در این شرایط کارگران حق دارند که انسانی زیستن را مطالبه کنند و این محقق نمیشود مگر با افزایش معقولانه دستمزد. از کسانی که قرار است از افزایش مزد کارگران دفاع کنند انتظار داریم در جلسات شورای عالی کار صدای ما را به گوش دولت و کارفرمایان برسانند. کارگران از نمایندگانشان انتظاردارند که مشکلات معیشتی کارگران را در مذاکرات مزدی بازتاب دهند و با استفاده از قدرت چانه زنی خود جلوی نابرابری بیشتر درآمد و هزینههای زندگی را بگیرند. با صحبتهای این فعالان کارگری خواسته و مطالبه کارگران مشخص است، اما آنچه مشخص نیست این است که چه کسی باید پاسخگوی این مطالبات باشد؟ چرا صدای این کارگران به گوش کسی نمیرسد؟