صحنه استیضاح آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، حاوی تصاویر و مطالبی تکراری بود. جلسه استیضاح دیروز را میتوان کپی شده از روی استیضاح مهرماه 94 دانست با یک تفاوت و آن هم به میان کشیدن پای تصادف قطار در هفت خوان بود وگرنه حرفهای مخالفان همان حرفها – بهتر بگویم بهانه هایی- بود که در همان جلسه استیضاح ده ماه پیش گفته بودند. دفاع آخوندی هم مانند همان روز بود، البته این بار کمی متعجبتر. تعجب از اینکه به همه این اتهامات واهی یک بار پاسخ داده است و حالا باید دوباره همان پاسخها را تکرار کند.
آیا به واقع مسئله این دسته از نمایندگان با شخص آخوندی است؟ بهنظر میرسد ماجرا کمی با ظاهر آن تفاوت دارد. عباس آخوندی از جمله افرادی است که در دولت روحانی ابایی از این که از اقتصاد بازار آزاد دفاع کند ندارد و این مدل اقتصادی لیبرالی را که عدهای دلواپسانه به آن مینگرند راه حل مشکلات ریشه دار اقتصاد ایران میداند. به نظر میآید مشکل مخالفان وزیر راه و شهرسازی نه عملکرد این وزارتخانه در حوزه مسکن مهر یا تصادف اخیر قطار یا قراردادهایی که مشکوکش میخوانند باشد، آنها با مدل اقتصادی که آخوندی به صراحت و دولت روحانی در عمل و تقریبا بی سروصدا سعی در اجرای آن دارد مشکل اساسی دارند. این جریان مخالف که در دو انتخابات اخیر با رای منفی مردم نیز روبهرو شدهاند معتقدند که این مدل اقتصادی به واسطه آن که از جهان غرب آمده است نمیتواند گره گشای مصائب و مسائل اقتصاد ایران باشد.
آنها میگویند که باید مدلی بومی را برای اقتصاد ملی طراحی کنیم. آنها حتی گاهی پا را از این نظرات در ظاهر اقتصادی فراتر میگذارند و چنین میگویند که مدلهای غربی اقتصاد نوعی نفوذ دشمن است و بحث را به سمت موضوعات امنیتی میکشانند! هنگامی هم که در پاسخ به چنین نگاهی از آنها پرسیده میشود که آیا پس از گذشت چهار دهه یک برگ از این مدل بومی اقتصادی را برای ارائه در اختیار دارید پاسخی نمیدهند. یا زمانی که پرسیده میشود آیا در دورانی که محبوب قلوبتان در راس قوه مجریه بود و احتمالا بر اساس همین الگوی نادیده و ناشنیده اقدام میکرد، دستاوردی برای اقتصاد ملی به ارمغان آمد سکوت میکنند.
آری، مشکل جریان مخالف دولت یک شخص در فلان وزارتخانه یا یک مدیر در یک سازمان زیر مجموعه دولت نیست بلکه آنها اساسا با گفتمان اقتصادی دولت مشکل دارند و قاعدتا هر کس این الگوی اقتصادی را صریحتر بیان کند با مخالفت جدیتر این جماعت روبهرو خواهد شد. به نظر میرسد که این جریان اقلیت بهتر است به جای آنکه وقت مجلس را با استیضاحی که خودشان به خوبی میدانند که رای نخواهد آورد بگیرند، یا بپذیرند که این الگوی اقتصادی که دیگر حتی کشورهای بلوک شرق نیز کم و بیش از آن پیروی میکنند راه نجات اقتصاد کشور است و یا تلاش کنند تا الگویی جایگزین را معرفی کنند. الگوی جایگزین برای این تجربه بشری که بارها نشان داده است بحرانهای اقتصادی را با ساز وکارهایی که در خود دارد حل میکند با نشستن و فریاد زدن و شعار دادن ایجاد نمیشود.