سیاست خارجی دولت یازدهم به نوعی هم پاشنهآشیل روحانی محسوب میشود و هم نقطه قوت. برخی این حوزه را از مهمترین و اثرگذارترین اقدامات او میدانند و برخی هم از آن برای کوبیدن و نقد دولت استفاده میکنند. حسن بهشتیپور در گفتوگو با بهار، نقطهنظرات خود را درباره عملکرد حوزه سیاست خارجی دولت یازدهم مطرح کرد. این تحلیلگر مسائل سیاسی کارنامه دولت را در این بخش قابل قبول میداند و میگوید «دولت کارنامه بسیار خوبی در بحث سیاست خارجی داشته و توانسته در سه و سال و نیم گذشته تا حد زیادی خرابیهای قبلی را جبران کرده و در عین حال صفحات جدیدی برای آینده باز کند.» وی معتقد است برای مشاهده تاثیرات برجام توسط مردم، باید ریزهکاریهای این توافق انجام شود و این موضوع، زمانبر است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید. *** با توجه به عملکرد دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی در سه سال و نیم گذشته، این دولت چه میزان موفق عمل کرده و چه کاستیهایی داشته است؟ دولت یازدهم در بخش مربوط به احیای روابط با اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی و همچنین شرق آسیا کارنامه خوبی داشته و توانسته موفق عمل کند. دولت روحانی روابط ما با بسیاری از کشورهایی را که در دولتهای نهم و دهم با آنها قطع رابطه یا در حداقل مناسبات بودیم، احیا کرد. با کشورهایی که در دنیا تاثیرگذار هستند و بخشی از اقتصادی دنیا را در دست دارند و از طرفی مشتری کالاهای ایران و به ویژه نفت و گاز هستند، رابطه را بهبود بخشید. از جمله در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و در شرق آسیا مانند ژاپن و کره جنوبی عملا دولت روحانی روابطی را احیا کرده است که در عمل از دست رفته بودند. درباره کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی هم تلاشهایی را انجام داده است. برای مثال در رابطه با برزیل بهبود رابطه حاصل شده، روابط با آمریکای جنوبی هم بهتر شده است. البته در ارتباط با کشورهایی مانند مصر که موثر هستند، هنوز توفیقی نداشته است. در کشورهای جنوبی حاشیه خلیجفارس هم دولت هنوز نتوانسته روابط خوب و همهجانبه برقرار کند. البته عمان یک استثناست و میتوان گفت با عمان روابط خوبی داریم اما با پنج کشور عربستان، امارات، قطر، کویت و بحرین هنوز به حد مطلوب روابط نرسیدهایم. این موضوع هم دلایل متعددی دارد و تنها به عملکرد دولت مربوط نیست. مجموعه عوامل منطقهای و بینالمللی سبب شده که هنوز در این زمینه توفیقی کسب نکرده باشیم. در مجموع دولت کارنامه بسیار خوبی در بحث سیاست خارجی داشته و توانسته در سه و سال و نیم گذشته تا حد زیادی خرابیهای قبلی را جبران کرده و در عین حال صفحات جدیدی برای آینده باز کند. برخی ممکن است این انتقاد را به عملکرد دولت داشته باشند که تنها به موضوع برجام و کشورهای 5+1 محدود شده است و نتوانسته روابط دیگر خود را بهبود ببخشد. نظر شما در این باره چیست؟ کسانی که این حرف را میزنند نمیخواهند این موضوع را بپذیرند که برجام صرفا یک توافق هستهای نبود، بلکه اقدام مهمی بوده است برای اینکه بتواند پروندهسازی هستهای که طی ۱۲ سال علیه ایران تشکیل شده بود را تلطیف کند. نتیجه پروندهسازی به شش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد و ۱۲ قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسیده و هر کدام از اینها بهانهای بود که به ایران فشار بیاورند و بیسابقهترین تحریمها را در طول تاریخ علیه ملت ایران اعمال کنند. دولت روحانی موفق شد این روند را متوقف کند. اگرچه هنوز تحریمها به طور کلی رفع نشده است اما این روندی که روزبهروز گسترش پیدا میکرد متوقف شده است. منتقدان نمیخواهند این را بپذیرند و مرتب به این موضوع اشاره میکنند که کل دولت، کارهایش را منوط به برجام کرده است. درحالی که برجام شرط لازم بوده و شرط کافی نیست. برای بهبود رابطه با کشورهای اروپایی باید ابتدا مساله برجام حل میشد، در غیر این صورت با وجود قطعنامههایی که علیه ایران وجود داشت، امکان نداشت که بتوان روابط را با کشورهای اروپایی یا ژاپن و کره جنوبی که از مشتریهای نفت ایران هستند، بهتر کرد. برای منتقدان این موضوعات اصلا مهم نیست و آنها میخواهند روی اختلافاتی که با دولت دارند، واقعیتهایی که مربوط به سیاست خارجی ایران بوده را نادیده بگیرند و در حالی مرتبا انتقاد میکنند که میدانند اگر برجام نبود، دولت عملا نمیتوانست به موفقیتهایی که در طول سه سال و نیم گذشته داشته وارد شود و کاری انجام دهد. درباره کشورهای حاشیه خلیج فارس چطور؟ با توجه به اینکه کشورهای عربی و جهان اسلام اهمیت زیادی دارند و رابطه ما با این کشورها در حال حاضر شفاف نیست و به تیرگی رفته است. بهترتیب اولویت، عربستان و امارات متحده عربی و قطر هستند و سپس کویت و بحرین. با عمان که رابطه خوبی داریم و همچنان هم این رابطه دنبال میشود. اما با این پنج کشور دلایلی از جمله روابط دوجانبه، مسائل منطقهای و بینالمللی وجود دارد و این سه سطح از دلایل باعث شده که این روابط هنوز شکل نگرفتند و دچار مشکل هستند. ما بیش از اینکه به این روابط در سطح کشورهای اسلامی توجه کنیم باید به عنوان کشورهای همسایه به آنها نگاه کنیم. زیرا این کشورها از طریق آبهای خلیج فارس مرزهای مشترک با ما دارند و جزو کشورهای همسایه آبی ما محسوب میشوند. کشورهای همسایه نیز اهمیت فوقالعادهای نسبت به کشورهایی که از نظر جغرافیایی به ایران دورتر هستند، دارند. بنابراین برای ایران اهمیت دارد که این مناسبات را احیا کرده و به سمت کاهش تنش برود و بعد از حل و فصل مشکلات در نهایت از طریق ایجاد یک تفاهمنامه فراگیر که هم جنبه امنیتی و اقتصادی و هم مبادلات سیاسی در آن گنجانده شده باشد، دوستی پابرجا ایجاد شود، منتها این در حد اعلای قضیه است. برای بهبود رابطه با آنها باید چه تمهیداتی اندیشید؟ برای این کار هم دولت باید اقداماتی را انجام دهد که البته باید دوطرفه باشد. نمیشود تنها ایران برای این کار اراده داشته باشد و طرف مقابل ارادهای نداشته و مشکلات حل شود. حل و فصل مشکلات ایران با کشورهای جنوب خلیج فارس باید در یک اقدام چندجانبه صورت بگیرد. برای مثال درباره عربستان سعودی، ایران میتواند با یمن شروع خوبی داشته باشد زیرا بحران یمن برای عربستان که بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد، اهمیت زیادی دارد. ایران میتواند به این موضوع کمک کند و اگر در این زمینه مذاکراتی شکل بگیرد میتواند شروع خوبی باشد برای رفع اختلافاتی که درباره سایر مناطق مانند سوریه، عراق و لبنان دارند. البته نباید فراموش کرد که قدرتهای فرامنطقهای مانند انگلیس، آمریکا و فرانسه هم در این قضیه نقش دارند و برای اینکه سلاح بیشتری به عربستان، امارات، کویت و قطر بفروشند، همچنان به اختلافات بین ایران و این کشورها دامن میزنند. طیق آمار موسسهای در سوئد، طی چهار سال گذشته بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار سلاح به این کشورها فروخته شده است. ایران هم باید تلاشش را کرده و در یک اقدام چندجانبه برای رفع مشکلات گام بردارد. کویت در این زمینه بانی شد و وزیر خارجهاش به ایران آمد و رئیسجمهور ایران نیز به آنجا رفت. اینها شروع خوبی است که باید آن را ادامه داد. مسلما هرچه رابطه ایران و عربستان و امارات و قطر بد باشد به نفع اسرائیل، آمریکا، انگلیس و فرانسه است و هرچقدر اینها به هم نزدیک شوند قطعا آنها خوشنود نخواهند بود. ایران قطعا میتواند از راههای مختلف تلاش کند. دیپلماسی هنوز به بنبست نرسیده است و راهکارهای متعددی وجود دارد. با کشور روسیه چطور؟ ایران با کشور روسیه هم روابط خوبی دارد؛ اگرچه برخی معتقدند روابط در حد تفاهم میماند و به سطح اجرایی قراردادهایی که نمود اقتصادی داشته باشد نمیرسد. روابط بین ایران و روسیه طی پنج سال گذشته از اردیبهشت سال ۹۱ و پیش از روی کار آمدن دولت روحانی رشد قابل توجهی را شروع کرد. این رشد در جنبههای مختلف بوده و کسانی که تنها به بخش اقتصادی توجه میکنند این موضوع را در نظر نمیگیرند که ابعاد مناسبات ایران با روسیه شامل مسائل سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و تا حدی فرهنگی میشود. اینکه روابط ایران و روسیه باید از نظر اقتصادی گسترش پیدا کند درست است و اینکه هنوز هم مشکلات متعددی برای گسترش روابط هم از طرف ایران هم روسیه وجود دارد نیز صحیح است. با وجود این بدان معنا نیست که روابط ایران و روسیه تغییری نکرده است. حداقل در سه سال اخیر مسیرهایی که اصلا وجود نداشت باز شده است، البته هنوز در ابتدای کارند و با آن سطحی که باید باشد فاصله زیادی وجود دارد. نمونهای از این اقدامات چیست؟ اقدامات زیادی نیز از جنبه اقتصادی و سیاسی، روابط ایران و روسیه را گسترش قابل توجهی داده است. با وجود این دو میلیارد دلار حجم مناسبات بین دو کشور بسیار کم است و قابل توجه نیست و این تفاهمنامههایی که امضا شده و زمینههایی که فراهم شده و حتی بعضی از آنها به قرارداد تبدیل شده، تا ده سال آینده باید سطح معاملات ایران و روسیه را به ۴۰ میلیارد دلار برساند. در زمینه سرمایهگذاری روسیه در صنایع نفت ایران قرارداد نهایی شده، در زمینه توسعه راهآهن برقی در جلفا قرارداد نهایی شده، برای توسعه روابط در زمینه تولید انرژی برق حرارتی قرار است سرمایهگذاری روسیه افزایش یابد. در زمینههای مختلف دیگر از جمله صادرات اقلام کشاورزی و میوه و سبزی که پیش از این به دلیل استانداردهای سختگیرانه روسیه اصلا ممکن نبود، در سالهای اخیر این مسیرها باز شده که البته هنوز کامل نشده و در حال تکمیل است. درباره برجام و اینکه میتوان آن را از نقاط مثبت عملکرد دولت دانست، فکر میکنید توقعاتی که از برجام وجود دارد منطقی است؟ اینکه برخی انتظار دارند رابطه ایران پس از برجام با کشورهای 5+1 بهبود چشمگیری داشته باشد و این انتظارات به مردم هم منتقل شده است. مطالباتی از طرف آمریکایی وجود دارد و خوب است که گفته شود. ایالت متحده باید یکسری اقدامات انجام دهد اما این بدان معنا نیست که چشمان خود را به واقعیات ببندیم. برجام کمکهای بسیاری کرده که دریچهها به سمت حل و فصل مشکلات گذشته باز شود منتها سوال اصلی که در رسانهها مطرح میشود این است که چرا مردم این تاثیر را حس نمیکنند؟ در پاسخ باید گفت مردم اثرات برجام را زمانی خواهند دید که ریزهکاریهای برجام تمام شود و این زمانبر است. البته ما ابتدا میگفتیم که یک روزه باید به همه چیز پاسخ داده شود، اما واقعیت این است که همانطور که تحریمها یک روزه وضع نشدند و چهار سالی طول کشید که به گستردهترین و عمیقترین تحریمها در طول تاریخ بشریت تبدیل شود، به تدریج هم لغو خواهند شد. ممکن است حتی به طور کامل هم لغو نشوند اما آن چه که اهمیت دارد این است که برجام زمینههای بسیار خوبی را برای کارهای دیگر فراهم کرده است. همین اقتصاد مقاومتی که ما رویش تاکید داریم و حتما باید اجرا شود تا بهانه تحریم از طرف مقابل گرفته شود، اگر برجام نبود و توافقی حاصل نمیشد، اقتصاد مقاومتی هم حاصل نمیشد. درواقع لازمه و پیشزمینه اجرای اقتصاد مقاومتی همین برجام است.