کسب و کار اینترنتی که در چند سال اخیر رونق گرفته است گویا راه پر پیچ و خمی پیش روی خود دارد. سر و صداهایی که این هفتههای اخیر از سوی صنف تاکسیرانی و املاک و مانند آن برای مقابله با این وجه از کسب و کار شنیده میشود نشان میدهد که آنان که در این مسیر مشغول فعالیتاند باید خود را برای مقابلهای جدی با آنان که متمایل به «فعالیتهای اقتصادی سنتی» هستند آماده کنند.
شاید اگر دولت در این قریب به چهار سال اخیر با فعالان حوزه کسب و کار مجازی همراهیهای پنهان و آشکاری نکرده بود خیلی قبلتر از اینها طومارشان پیچیده شده بود و با بهانه هایی واهی از قبیل آنچه برخی رسانههای تندرو جریان اصولگرا از آن میگویند نه تنها کارشان تعطیل میشد بلکه شاید جایشان هم در گوشه زندانها بود. آن چه در اعتراض اخیر برخی رانندگان تاکسی مشهود به نظر میرسید استفاده از برخی المانهای خاص بود؛ «امریکایی» معرفی کردن رقبای اینترنتی شان، «نفوذی» خواندن آنها و... این نوع رفتارها نشان میدهد که هم در حوزه فرهنگی و هم در حوزه اقتصادی دچار ضعفهای عدیدهای هستیم. به این معنا که با دستمالی شدن برخی واژگان و نشانهها آنها دیگر از معنا تهی شدهاند و هر فردی تنها برای به کرسی نشاندن حرفش از آنها استفاده میکند.
ریشه چنین وضعی که عدهای تصور میکنند با امریکایی دانستن رقیب یا نفوذی خواندن او یا به کار بستن برخی نشانهها میتوانند برای خود در بین مسئولان وجههای ایجاد کنند و آنچه میخواهند مقبول تصمیم گیران بیفتد کجاست؟ آیا مسئولان ورسانههای جریان رسمی قدرت راه خطایی را به مردم نشان نداده اند؟ از جنبه اقتصادی نیز چنین رفتارهایی نشان از آن دارد که هنوز با رقابت آشتی نکردهایم و از مفهوم رقابت تصوری ابتدایی در ذهن داریم. تصوری که در آن رقیب یک دشمن است نه علتی برای افزایش کیفیت. سخن آخر آنکه به معترضان میتوان گفت که در برابر موج مبارک کسب و کارهای اینترنتی نمیتوان ایستاد؛ خودتان را با این شرایط وفق دهید و به جای حذف رقیب از او بهتر و با کیفیتتر شوید آن گاه مردم به سمت شما خواهند آمد.