آمدن برخی از چهرهها به انتخابات و طرح آن در فضای پیشا انتخاباتی بیشتر نوعی اعلام وجود است. در ایران و در فضای مربوط به انتخابات ما دو مرحله پیشا انتخاباتی و دیگری مرحله انتخابات داریم. فضای پیشاانتخاباتی به تدریج از همین روزها شروع شده و تا زمانی که کاندیداهای رقیب اصلی از طرف شورای نگهبان به وزارت کشور معرفی شده و تبلیغاتشان عملا آغاز شود ادامه دارد. در این مرحله گروههای مختلف و بعضا افراد در این عرصه به گونهای اعلام حضور کرده و فعالیتها و وظایف شخصی یا تشکیلاتی خود را بیشتر اجرا میکنند. انتخابات برای زمانی است که اسامی مشخص است و کسانی که از طرف شورای نگهبان به عنوان رجل سیاسی شناخته میشوند وارد فضای رقابتی میشوند. در مرحله پیشا انتخاباتی، یکسری از افراد مطرح میشوند. مطرحشدن افرادی منسوب به دولت احمدینژاد هم به این صورت است که این افراد در طول چهار سال گذشته سعی کردند در قالب گروههایی فعالیت کنند. البته برخی از دولت گذشته جدا شدند و نقدشان هم بیشتر نزدیک به برخی از نزدیکان احمدینژاد است که در حال حاضر به دنبال کاندیداتوری ریاست جمهوری هستند. بخشی دیگر همراه دولت باقی ماندند و تحت عنوان جلسات مستمر با حرز مدیران گذشته سعیشان بر این بود که جمع تشکلی خود را حفظ کنند. روز به روز نقدهایی به دولت احمدینژاد وارد شد و حتی رسما هم تقابلی در دل جریان اصولگرا وجود داشت، این جلسات تشکیلاتی جای خود را به یکسری جلسات محفلی داد.
بنابراین برخی از افرادی که در حال حاضر کاندیداتوری آنها مطرح میشود حتی نماینده تشکیلات هم نیستند، بلکه نماینده برخی محافل هستند. این کاندیداهای محفلی به طور طبیعی در فضای پیش از انتخابات مسائلی را مطرح میکنند. واقعیت قضیه این است که در فضای انتخاباتی بسیاری از افراد و جریانهایی که در حال حاضر نامشان در فضای پیش از انتخابات وجود دارد، دیگر حضور نخواهند داشت، زیرا مصداق رجل سیاسی شناخته نمیشوند. البته نمیتوان از طرف شورای نگهبان گفت که این کاندیداها تایید و یا رد صلاحیت میشوند اما همه این مسائل مربوط به فضای قبل از انتخابات و طرح یکسری موضوعات و دفاع از یکسری رفتارهاست. با توجه به حمایت جبهه اصولگرا در سالهای 84 و 88، اینکه این حمایت ادامه خواهد داشت یا خیر، باید درنظر داشت که جریان اصولگرایی مقداری منسجمتر از گذشته عمل میکند و در غربالگری کاندیداها هم این هدف را مد نظر دارد که نخبهگرایانه موضوع را پیگیری کند. به طور طبیعی برخی از افراد که بیشترین منتقدانشان هم در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد از جریان اصولگرایی بوده است، خودشان هم وارد این قالب توافقی با اصولگرایان نمیشوند.
جریانی در طول دولت احمدینژاد شکل گرفت که منجر به فاصله گرفته دولت وی از اصولگرایان و هم از اصول کلی نظام سیاسی کشور شد. این جریان برای ریاست جمهوری احمدینژاد قطعا هم با منع نهادی مواجه است و هم با منع تشکیلاتی. همچنین طرح یکسری مباحث از سوی کاندیداها، اینکه خود را از قبل پیروز انتخابات و یا بدون رقیب اعلام میکنند، به معنای تحمیل خود به فضای انتخاباتی است. برخی افراد و گروهها که در فضای پیش از انتخابات فعال شدند با طرح مسائل اینچنینی میخواهند خود را تحمیل کنند به فضای انتخاباتی. بعضا بسیاری از این کاندیداها توهمی هم دارند و تصور میکنند خیل مردم همراه آنهاست و میتوانند خود را به این فضا تحمیل کنند. در صورتی که باید توجه داشت همه در فضای پیش از انتخابات ادعای خود را مطرح میکنند اما فضای انتخاباتی کشور هیچوقت تحمیلپذیر نبوده است.