رسوم بختگشایی در سیزده به در
13 فروردين 1396 ساعت 11:53
گروه جامعه: سبزه گره زدن در «سیزده به در» یکی از اعمالی است که هر ساله زن، مرد، پیر و جوان آن را انجام میدهند اما گفته میشود این امر بیشتر برای بختگشایی جوانان است که به ویژه دختران دمبخت آن را به جا میآورند.
به گزارش ايسنا، با توجه به اطلاعاتی که در کتابهای تاریخی از جمله «سنی ملوک الارض و انبیاء» حمزه اصفهانی، جلد دوم کتاب «مروج الذهب» علی بن حسین مسعودی و کتاب «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی آمده است، مشیه و مشیانه روز سیزده فروردین با هم ازدواج میکنند و به وسیله گره زدن دو شاخه پایه ازدواج خود را بنا میگذارند. این مراسم را به ویژه دختران و پسران دم بخت انجام میدادند و امروز هم دختران و پسران برای بستن پیمان زناشویی نیت میکنند و سبزه گره میزنند.
علی بلوکباشی نیز در کتاب «نوروز جشن نوزایی آفرینش» رسم بخت گشایی در برخی از شهرهای مختلف را که مرسوم بوده، گردآوری کرده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود. دختران شیرازی، شب سیزده نوروز، یک نخ تابیده هفت رنگ ابریشمی را به کمر خود میبستند و صبح روز سیزده، پیش از طلوع آفتاب از پسربچه نابالغی میخواستند تا گره آن را باز کند تا بختشان گشوده شود و به خانه شوهر روند.
در ساری، دختران صبح سحر از خواب بلند میشدند و به کنار نزدیکترین جوی آب خانهشان میرفتند و هفت بار از آن میپرند. هر بار که از روی جوی میپریدند با خود میگفتند: «سال دیگر، خونه شوهر»
در اهواز دختران برای بختگشایی صبح زود سیزده یک کوزه سفالین پر از آب شب مانده را پای در اتاق یا حیاط خانه میشکستند. دختران خراسانی به هنگام سبزه گره زدن رو به قبله مینشستند و بعد از آن که نیت میکردند، میگفتند: «سیزده به در، چارده به تو، سال دگه، خنهی (خانه) شو، هاکوت کوتو، هاکوت کوتو.» سپس مقداری شیرینی در پای سبزهای که گره زدهاند میریزند و از آنجا دور میشدند.
در همدان دخترها پس از بازگشت از صحرا، به نیت بختگشایی و شوهریابی سوار شیرسنگی معروف همدان میشدند و به سر و تن شیر، شیره میمالیدند. البته این مراسم مربوط به گذشته بوده و مجسمه شیر سنگی همدان از یادمانهای تاریخ باستان در این شهر است که بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. دختران کرمانشاهی عصر روز سیزده به بالای گلدسته مسجد میرفتند و هر یک، یک دانه گردو پایین میانداختند. گردوی هر دختری که میشکست تا سال دیگر به خانه شوهر میرفت.
کد مطلب: 127717