روزنامه بهار: این روزها که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قرار داریم، واژه پوپولیست را بسیار میشنویم. واژهای که در گذشته به بسیاری از مردان دولت مهرورز از جمله محمود احمدی نژاد به دلیل نوع نگاهشان به معقولههای اساسی از جمله اقتصاد اتلاق میشد. پوپولیسم که با عوامگرایی همتراز شناخته میشود به معنی حکومت توده وار، یا مردم باور است که ریشه این نوع تفکر در میان روشنفکران روسیه پدید آمد. اندیشههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که در قالب «پوپولیسم» شناخته میشوند، بسیار متفاوت بوده و در هر جامعه و کشوری شکل خاص خود را دارد. در ایران غالبا سیاستهایی که اهداف کوتاه مدت و عوامفریبانه و غیرکارشناسی را دربر میگیرد، در غالب اندیشه پوپولیستی دستهبندی میشود. سیاستگذاران پوپولیست در ایران شعارهایی که خوشایند تودههای مردم است را سر میدهند و سیاستهای کوتاه مدت و زیان بار را در دستور کار قرار میدهند.
اقتصادی که گرفتار سیاستگذاری پوپولیستی است به شدت در مدیریت بخش عمومی با اشکال و ناکارآیی مواجه است. در چنین اقتصادی سیاستهای اقتصادی اجرایی به اهداف مشخص شده دست نیافته، کمبود منابع دائمی وجود داشته و کسری بودجه و نابرابری بالا از مشخصات بارز آن است. سیاستگذاریهای پوپولیستی به طور معمول در نهایت منجر به شکست میشوند و زمانی که شکست میخورند، همان گروهی (مردم) که قرار بود از این سیاستها سود ببرند در نهایت متضرر میشوند. در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی مبسوط سیاستهای پوپولیستی در عرصه اقتصاد را تشریح کرد.
چاوز؛ نمونه سیاستمدار پوپولیست
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به وضعیت کشورهایی که مورد تهدید سیاستگذاران پوپولیست و تبلیغات وسیع این دسته قرار گرفته اند، شرایطی از موقعیت این کشورها راترسیم کرده است. در این میان هوگو چاوز در ونزوئلا به عنوان نمونهای از سیاستمدار پوپولیست نفتی مورد اشاره قرار گرفته است. تمرکز بر نارضایتی تودههای مردم از وضعیت اقتصادی و تاکید بر اینکه شرایط در این حوزه میتواند بهتر از آنچه هست باشد، فصل مشترک سیاستگذارانی است که با تکیه بر شعارهای پوپولیستی درصدد کسب قدرت هستند.
در این میان اقتصاد نیز در ایران یکی از مهمترین نقاط مانور کاندیداها در عرصه رقابتهای انتخاباتی است و سردادن شعارهای کلی در این زمینه از طریق بالا بردن سطح مطالبات مردمی در بسیاری از دورهها اتفاق افتاده است. شعارهایی که بر اعطای یارانههای بالاتر از رقم یارانه فعلی در ایران دلالت دارد را میتوان در دسته شعارهای پوپولیستی تقسیمبندی کرد؛ به طوری که بسیاری از کارشناسان با تعلق به نگرشهای متفاوت فکری در مکتب اقتصاد، تا کنون نگرانی خود را از تاثیرات مخرب این دسته از شعارها تشریح کردهاند. پیش از این محمد خوشچهره، کارشناس اقتصادی که به لحاظ ایدئولوژی نزدیک به پایگاه اصولگرایان است و مرتضی ایمانیراد، تحلیلگر اقتصادی در تحلیلهایی نگرانی خود را در تاثیرگذاری شعارهایی با محور پوپولیستی هشدار داده بودند.
از سوی دیگر برخی نگرانیها از بازگشت دوباره سیاستهای پوپولیستی به عرصه اقتصاد را یکی از مهمترین خطراتی میدانند که در سالهای پیش رو میتواند مسیر حرکت اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار دهد. مرکز پژوهشهای مجلس به عنوان بازوی کارشناسی مجلس فارغ از جناحبندیهای سیاسی به معرفی ویژگیهای پوپولیستها و شکل عملکرد و نگرش این دسته از سیاستگذاران پرداخته است.
پوپولیستها چگونه میاندیشند؟
در این گزارش تاکید شده است، اهداف سیاستگذاران پوپولیست عموماً شبیه به یکدیگر است، همه آنها بهبود وضعیت توزیع درآمد و حمایت از طبقه فرودست را در دستور کار قرار میدهند. در این میان تاکید بر این نکته ضروری است که از این منظر تفاوت چندانی بین سیاستگذاران پوپولیست و سایر سیاستگذاران محافظه کار غیرپوپولیستی نباشد، چرا که بهبود وضعیت طبقات فرودست جامعه و همچنین وضعیت توزیع درآمد هدف اصلی تمامی کسانی است که در رقابتهای انتخاباتی حضور مییابند.
آنچه در این زمینه قابل توجه است تفاوت در شیوه دستیابی به اهداف است. مرکز پژوهشهای مجلس با تاکید بر اینکه سیاستگذار پوپولیست بدون درنظرگرفتن محدودیتهای ذاتی اقتصاد دست به تبلیغ میزند، تاکید کرده است: «این دسته بدون توجه به محدودیتهای سیاستهای پولی و مالی انبساطی و در نتیجه کسری بودجه و غیره قصد دارد تا به اهداف تعیین شده دست یابد.»
مرکز پژوهشها در این گزارش در خصوص شرایط اولیه ظهور پوپولیستها تاکید کرده است: «سیاستگذار پوپولیستی و همچنین سطح وسیعی از مردم از عملکرد اقتصادی راضی نیستند و این اعتقاد به طور جدی وجود دارد که شرایط میتواند بهتر از این شود. تجربه نشان داده است در کشورهای مستعد ظهور پوپولیستها نوعاً شرایط اقتصاد به گونهای بوده که پیش از آن رشد اقتصادی پایین را تجربه کرده و یا یک دوره رکود را گذرانده اند. در برخی موارد این وضعیت ناشی از اجرای یک سیاست تعدیل بر اثر برنامههای اجرایی IMF (صندوق بین المللی پول) بوده و نارضایتی عمومی را به همراه داشته است.»
از سوی دیگر سیاستهای تثبیت پس از سیاست تعدیل، عموماً منجر به بهبود کسری بودجه وترازپرداختهای خارجی شده و بنابراین منابع کافی را برای سیاستگذار پوپولیست، برای اجرای این دسته از سیاستها فراهم آورده است. کشورهای پوپولیستی آمریکای لاتین ازجمله کشورهایی هستند که سیاستهای پوپولیستی در آنها پس از یک دوره اصلاحات و تعدیلات ساختاری ظهور پیدا کرد.
آنان به قانون پایبند نیستند!
مشخصه بارز این دسته از سیاستگذاران آن است که به قیود اقتصادی در سیاستگذاری پایبند نیستند و به طور معمول رویکرد محافظه کارانه را رد کرده و هرگونه قیود اقتصادی را نادیده میگیرند. از دیدگاه این سیاستگذار ظرفیتهای اقتصادی راهی برای توسعه و انبساط بیشتر هستند. داراییهای خارجی موجود و توانایی برای نرخگذاری ارز، راهحلی برای توسعه و انبساط بیشتر بدون در نظر گرفتن ریسک و محدودیتهای خارجی، استفاده میشود. در این گزارش عنوان شده است از نظر سیاستگذار پوپولیست انبساطهای ایجاد شده، تورم زا نیستند، زیرا همواره این امکان وجود دارد که با کنترلهای قیمتی و فشار هزینه ای، قیمتها را کنترل کرد. براساس این گزارش با توجه به شرایط اولیه که در بالا توضیح داده شد، برنامههای پوپولیستی به سه نکته تأکید دارند: باز فعالسازی اقتصادی، بازتوزیع درآمد و بازسازی اقتصادی. به طوری که «باز فعالسازی از طریق توزیع مجدد درآمد»، فصل مشترک در همه نسخههای سیاستی پیشنهادی آنهاست.
نتایج روی کار آمدن پوپولیستها
آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده، کشورهایی که با روی کارآمدن این دسته از سیاستگذاران روبهرو میشوند، در چهار مرحله به فروپاشی اقتصادی و سیاسی خواهند رسید: در مرحله اول، سیاستگذار پوپولیست با افزایش مخارج و اجرای سیاستهای یارانهای سعی بر افزایش محبوبیت و دستیابی به رشد اقتصادی کوتاه مدت دارد. در این مرحله منابع ارزی به علت افزایش واردات به شدت رو به کاهش میرود. در مرحله دوم، محدودیتهای منابعی اقتصاد تحمیل شده و تورم و کاهش ذخایر خارجی خود را به اقتصاد تحمیل کرده و نرخ تورم رو به افزایش میگذارد.
فروپاشی اقتصادی
در مرحله سوم، فروپاشی اقتصادی رخ میدهد، در چنین شرایطی بازار ارز به یکباره فرو میپاشد و محدودیت منابع ارزی منجر به افزایش شدید نرخ ارز میشود. دولت با محدودیت منابع مواجه شده و مجبور به کاهش هزینهها و یارانهها میشود. در مرحله چهارم، نیز بار دیگر سیاستهای ارتودوکسی و یا اصلاحات IMF به اجرا گذاشته میشود و در نتیجه نارضایتی شدید اجتماعی و به خصوص طبقه فرودست، منجر به فروپاشی نظام سیاسی شده و در برخی موارد دولت با خشونت برکنار میشود. این تجربه که در بیشتر کشورهای پوپولیستی مشاهده شده ناشی از افزایش شدید هزینهها در ابتدای دوره سیاستگذاری است. در بخش آخر گزارش مرکزپژوهشهای مجلس از این مطالعه به بررسی پوپولیست نفتی پرداخته شده است.
در این بخش عنوان شد که سیاستگذاری پوپولیستی در کشورهای نفتی نیز به طور ویژه ظهور پیدا میکند به طوری که شاید بتوان گفت موضوع بیماری هلندی تا حد زیادی جنبه رفتار اقتصادی سیاستگذار پوپولیست را نشان داده و از طرف دیگر رفتار سیاسی دولتهای نفتی نیز تا حدود زیادی شبیه به یکدیگر و از نوع پوپولیستی بوده است. همچنین از آنجایی که کشورهای نفتی به هنگام رونق، با اثر ثروت بزرگتری نسبت به سایر کشورها مواجه میشوند، پیامد سیاستهای اقتصادی و سیاسی پوپولیستی در این کشورها بزرگتر است. در این گزارش مصداق بارز این امر، هوگو چاوز در ونزوئلا بوده است. به عبارت دیگر ناسیونالیسم تهاجمی و ایدئولوژیهای چپگرایی در آمریکای لاتین به همراه سیاستهای اقتصادی اجرا شده ازسوی سیاستگذاران در این کشورها، امروز پوپولیسم نفتی نیز نام دارند.