به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۹ - ۲۳:۵۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۹ ساعت ۱۵:۴۰
کد مطلب : ۱۲۹۷۹۰

پاسخ عرب‌سرخی به«چرا باید به او رای دهیم؟»

گروه سیاسی: فیض الله عرب سرخی در یادداشتی در روزنامه بهار نوشت: این روز‌ها برخی سؤال می‌کنند که آقای روحانی چه کرده است و چرا باید به او رای دهیم؟ برای پاسخ به این سؤال می‌خواهم در برخی از حوزه‌ها به پاره‌ای از آنچه که اتفاق افتاده اشاره کنم تا لااقل پرسش این مسئله در جامعه باعث نشود خودمان به این باور برسیم، گویی واقعا کار مهمی صورت نگرفته‌است. البته باید بدانیم که اگر منطق مقایسه را در این ارتباط مبنا قرار ندهیم نخواهیم دانست از کجا حرکت کرده و به کجا رسید‌ه‌ایم. در کنار این البته نباید نادیده بگیریم که امروز مشکلات کمی در کشور وجود ندارد،  مشکلات زیادی هست که باید حل شوند اما باید متوجه باشیم که مشکلات بسیار زیادی هم از پیش رو برداشته شده و تا رسیدن به این نقطه مسیر سختی را پشت سر گذاشته ایم. در حوزه فعالیت‌های سیاسی یادمان باشد وضعیت تشکل‌های سیاسی به چه‌ترتیبی بود؟ احزاب فعال در جامعه کجا بودند؟ در دولت دهم احزاب یا منحل شده یا از‌ترس انحلال عملا تعطیل شدند. یادمان نرفته که نتوانستیم در فاصله ۸۸ تا ۹۲ جز برهه انتخابات یک جلسه بی‌دغدغه و با خیال راحت تشکیل بدهیم. احزابی که منحل نشده‌بودند نیز برای یک جلسه شورای مرکزی با چه گرفتاری‌هایی مواجه شدند.

اتهام دبیرکل جبهه مشارکت اجتماع و تبانی بود و مصداقش شرکت در جلسه شورای مرکزی حزب مشارکت که هنوز منحل نشده بود. بنابراین فضای فعالیت‌های سیاسی و حزبی ما در چنین نقطه‌ای قرار داشت اما امروز در جلسه‌ها و میتینگ‌های سیاسی می‌نشینیم و به راحتی باهم گفتگو می‌کنیم. وضعیت رسانه‌ها را به یاد دارید؟ با دلیل و بی‌دلیل روزنامه‌ها تعطیل می‌شدند کجا جرات اعتراض وجود داشت؟ وقتی که حزب مشارکت یا سازمان مجاهدین انقلاب را بدون تشکیل یک جلسه دادگاه منحل کردند مگر کسی عملا پاسخ این سؤال را داد که در کدام جلسه دادگاه چنین حکمی صادر شده‌است؟

 کدام رسانه توانست در این زمینه یک سؤال مطرح کند؟ مگر یادمان رفته که روزنامه را به خاطر یک تیتر اشتباه تعطیل کردند؟ تعطیلی یک روزنامه یعنی خفه شدن یک صدا، یعنی بیکار شدن صد یا دویست نفر نیروی خبرنگاری که زندگی‌شان را از این طریق تامین می‌کردند و تضییق حقوق جمیع شهروندان که حق داشتند نقدهای یک جریان را بشنوند.   همچنین در ارتباط با فضای مجازی همه تلاش‌هایی که برای بستن و محدود کردن آن صورت گرفت و می‌گیرد یا تلاش‌ها برای آنکه جلوی توسعه پهنای باند و افزایش سرعت اینترنت گرفته شود را مگر می‌شود نادیده گرفت. اما دولت در مقابل همه این فشارهای محدودکننده ایستادگی کرد و در شرایطی که بخش‌هایی فشار وارد می‌کردند و دارای قدرت‌های نامحدودی بودند ایستادگی کرد.

موضوع قابل توجه دیگر وضعیت دانشگاه‌ها در دولت یازدهم است. در همین دوره ۴ ساله بیش از ۱۵۰ انجمن اسلامی احیا و صدها نشست، همایش، جلسه، گفتگو و مناظره تشکیل شد. امروز حیات سیاسی به دانشگاه برگشته‌است؛ البته هنوز با آنچه که باید باشد فاصله خیلی زیاد است اما امروز را باید با دیروز مقایسه کرد. دولت با توجه به  فرصت و ظرفیتی که در اختیار داشت از این فرصت و ظرفیت به خوبی استفاده کرد. همه اینها در شرایطی بود که کلیه این فعالیت‌ها باید از فیلتر یک کمیته سه نفره بگذرد که یک نفر آن از دولت بوده و دو نفر دیگرش از جناح مقابل است. یعنی در کمیته سه نفره‌ای که یک نفر عضو  آن از دولت است، دولت موفق شده این تغییرات را ایجاد کند.

سؤال جدی دیگر این است که آیا فضای اجتماعی امروز ما فضای دوره پیشین است؟ فراموش کردیم که در خیابان با مردم چه رفتاری صورت می‌گرفت؟ فکر می‌کنیم بی‌آنکه هیچ تلاش و کوششی صورت بگیرد این تغییرات در فضای اجتماعی ما صورت گرفته؟ اینکه دولت منتقد برخورد در کوچه و خیابان با مردم باشد با وقتی که دولت خود عامل برخورد می‌شود یکی است؟ اگر امروز اتفاق‌های آن هشت سال رخ نداد محصول تلاش کسانی است که در ساختار دولت تلاش می‌کنند تا زمینه‌های آن برخوردها را از برخوردکننده‌ها بگیرند.آنجایی که می‌توانند با بحث و گفتگو و آنجایی که لازم هست با قانون و ابزارهایی که در اختیار دارند. این اتفاق در تمام این دوره ۴ ساله افتاد، البته هنوز هم پاره‌ای از برخوردهای ناروا در همه حوزه‌ها وجود دارد.

همه این تغییرات ملموس که اشاره شد در حوزه سیاست داخلی و حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی است، در حوزه‌های دیگر چون سیاست خارجی و اقتصادی که وضعیت بسیار درخشان‌تر از این حرف ها است. امروز در سیستم تبلیغاتی کشور خصوصا در رسانه ملی با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که مسائل را وارونه جلوه می‌دهد گویی که با آمدن دولت یازدهم کشور روز به روز در حال پسرفت است. البته باید معترف باشیم متاسفانه دولت در این زمینه ضعف داشته که نتوانسته یک سیستم رسانه‌ای مناسب را جایگزین کند تا اطلاع رسانی به مردم اینگونه که امروز هست نباشد.نباید از یاد ببریم در سال 92 دولتی بر سر کار آمد که ادعای اصلاح طلبی نداشت و هنوز هم ادعای اصلاح طلبی ندارد اما بیشترین فصل مشترک را با تفکر اصلاح طلبی داشته و به همین سبب نیز اصلاح طلبان با تمام توان از او حمایت کرده و ثابت قدم در کنار دولت برای امتداد این مسیر می‌مانند.