به گزارش ایسنا، در متنی که این نویسنده پیشکسوت در اختیار ما قرار داده، نوشته است:
رأی نهایی
در آخرین روز مجالِ اظهارنظر در انتخابات دور دوازدهم، ترجیحم حسن روحانی ست؛ زیرا به گمانم چهار سال زمان برای انجام برنامههای کلانِ کشور مهم ایران، زمان کافی نیست.دیگر آنکه شخصاً با تلاشهای ایشان برای رسیدن به تفاهم منطقی با ممالک دیگر نظر موافق دارم و معتقدم مسؤلین سیاسی جهت صیانت از خود و امتیازات خودشان هم که شده، ضرورت دارد این سرزمین را دور از جنگ که در ذاتِ خود جز نابودی ارمغانی ندارد، نگه بدارند. تقویت قوای دفاعی کشور متفاوت است با دشمنسازی و خط و نشانِ غیرلازم کشیدن علیه دیگران - رفتاری که در سایه آن فقط فشار بر مردم خود امکانپذیر میشود و سرپوشیده نگه داشتنِ انواع فشارها.
نمونه فجیع فشار بر مردم، انفجار در معدن شمال کشور بود در آستانه انتخابات که نشد سرپوشیده بماند و بعد از فاجعه مردمان دانستند دریافتی کارگران معدن هر ماه فقط هفتصدهزار تومان است که چندی ست همین حقوق ناچیز هم به آن مردمانِ زحمت و کار پرداخت نشده است"!" البته شخصاً بیخبر نبودهام و نیستم از شرایط دشوار کار و کارگری و ساقط شدنِ مبانی تولیدی کشور و سر بهخود رها شدنهای بیکارشدگان، اما در کجا و چگونه و چه اشخاصی جرأت آن را میداشتند که درباره حقوق این طبقه بهراستی لگدشده سخن بگویند؟ در شبکه دولتی هم کمرنگترین وزیر، وزیر کار است - اصلاً وزیر کار کیست؟! من که نشنیدهام و نه دیدهام که یک بار شخصی به عنوان وزیر کار لایحه تقویت حقوق کار را به تریبون مجلس ارائه دهد و پیشنهاد کند!باری... من به حسن روحانی رأی میدهم به عللی که ذکر کردم، و امیدِ بهجا آوردن آن کاستیها که آوردم.
نیز از آنجا که انتخابات شورای شهر همزمان برگزار میشود، انتخاب اصلحِ من آقای احمد مسجدجامعی ست که وی را به حُسن نیت میشناسم از بابِ نگاه و نگرش به مقوله بسیار مهم هنر و فرهنگ در عرصههای وسیع جامعه شهری تهرانِ بی اندازه بزرگ! امکان همین است از دید من و ممکن همین؛ اگر شیرینترش را سراغ دارید آدرسش را به من هم بدهید!
محمود دولتآبادی، تهران، ۱۳۹۶/۲/۲۷ خورشیدی