کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

کاسبی اصولگرايان با حوادث تروریستی

19 خرداد 1396 ساعت 12:12


گروه سياسي: «مصطفی تاجزاده» در یادداشتی با عنوان «کاسبی تروریسم»، در كانال تلگرامي خود درباره‌ی حملات تروریستی تهران و سواستفاده اصولگرايان از آن چنين نوشت:

اول
1- منطقی ترین و طبیعی ترین عکس العمل هر ایرانی برابر عملیات کور و انتحاری تروریست های داعشی که با کمال تاسف به کشته و مجروح شدن جمعی از هموطنانمان منجرشد، محکومیت قاطع و صریح آن بود. به این ترتیب آمران و حامیان تروریسم می فهمند که مقابل ملتی قراردارند که مانند همه جوامع زنده و دموکراتیک، مردمش و احزابش با وجود همه اختلاف نظرها و رقابت های بعضا حاد، اما علیه دخالت خارجی و تروریسم موضع واحدی دارند و یک دل و یک زبان آن را محکوم می کنند. افزون بر آن هر جنایت تروریستی یا دخالت بیگانگان را دستمایه وحدت ملی قرار می دهند و آن را به بزرگترین مانع ماجراجویی نظامی قدرت های بزرگ علیه ایران و ایرانی تبدیل می کنند.
2- ایران تنها کشوری نیست که هدف عملیات تروریستی داعش قرار گرفته است، پس می توان و باید از تجربیات ملل دیگر درمواجهه با این بلیه بهره برد و به نوبه خود بر غنای مواجهه صحیح با تروریسم بیافزاید. درتمام دنیا وقتی جنایتی تروریستی رخ می دهد، مردم کشور هدف اختلاف های خود را کنار می گذارند و مانند طرفداران باشگاه های ورزشی رقیب که در مسابقات ملی یکصدا نام کشور خویش را فریاد می کشند، یک پارچه جنایت تروریست ها را محکوم می کنند. جهانیان نیز با آن ملت اعلام همبستگی می نمایند تا تروریست ها متوجه شوند تنها با دولت خاصی طرف نیستند بلکه با محکومیت همه ملت ها و اکثر قریب به اتفاق دولت ها مواجه اند.
3 - ختلافات جمهوری اسلامی با برخی کشورها مانع آن نشده است که تقریبا همه دولت ها و ملت ها جنایت تروریستی داعش در تهران را محکوم نکنند، همچنان که ما همواره عملیات تروریستی را در هر نقطه از جهان از جمله در امریکا، به رغم اختلافات و گسترده با واشنگتن شفاف و بی چون و چرا محکوم کرده ایم و خواهیم کرد.

دوم.
با وجود حقایق فوق تعدادی از اصولگراها فرصت را به زعم خود مغتنم شمرده و می کوشند با تحریف مواضع دکتر روحانی و حامیانش از یک فاجعه ملی استفاده سخیف جناحی کنند و ملت ما را به عقب برگردانند. یکی ضرورت وجودی سپاه و خدمات رزمندگان را به رخ ما می کشد و دیگری دم از درست بودن اعدام تروریست های مجاهدین خلق می زند. سومی پای نوامیس شیعیان را به میان می آورد و چهارمی جنایت داعش در تهران را نشانه شکست برجام و دولت تدبیر و امید می خواند. برای روشن تر شدن حقایق تذکر نکات زیر را مفید می بینم.
1-من منتقد راهبرد ایران در سوریه بوده و هستم و زیانهای آن را در مجموع به مراتب بیشتر از مزایای آن برای ایرانیان، شیعیان، مسلمانان و مردم منطقه ارزیابی می کنم.
به نظر من خط قرمز ما می‌بایست جلوگیری از آغاز جنگ داخلی باشد نه حفظ اسد به هر قیمت. راهبرد جایگزین مداخله نظامی برای حفظ بشار می‌توانست مشارکت سیاسی با هدف حفظ جناح میانه‌روی حزب بعث و جلب مشارکت اپوزیسیون صلح‌طلب‌ و مسالمت جو و شکل دادن به آلترناتیو مورد قبول اکثریت مردم سوریه باشد.
اما انتقاد من هرگز به معنای بی احترامی به “شهدای مدافع حرم” نیست، همچنان که اعتراف آقای محسن رضایی به نادرست بودن ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر از قدر و منزلت “شهدای دفاع مقدس” نمی کاهد. به باور من قصد دلواپسانی که انتقاد از سیاست های جناح حاکم را با توهین به شهدا یکسان می خوانند، و پشت “شهدای مدافع حرم” پنهان می شوند آن است که هیچ کس از ترس متهم شدن به ضدیت یا دست کم نادیده گرفتن فداکاری ها و جانبازی های رزمندگان و شهدا از سیاست اعلامی یا اعمالی حکومت انتقاد نکند و خطاها همچنان ادامه یابد.
2-بارها گفته ام که اگر سپاه نباشد نه فقط جمهوری اسلامی که استقلال و یکپارچگی ایران نیز در معرض خطرهای جدی قرار خواهد گرفت. ما در منطقه ای پر از آشوب و جنگ و اختلاف به سر می بریم که به علت ثروت هنگفتش مورد طمع قدرت های بزرگ قرار دارد. با ۱۵ کشور نیز مرز آبی و خاکی داریم.
عقل سلیم حکم می کند که نیروهای مسلح ما اعم از ارتش و سپاه و بسیج و نیروی انتظامی مقتدر، کارآمد و به روز باشند تا بتوانند انواع دسیسه های داخلی و خارجی را در اسرع وقت و با کمترین هزینه ها دفع کنند. روشن است که شرط حمایت همه ایرانیان از قوای مسلح و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی ملی عمل کردن آنان است. به همین دلیل مخالف سرسخت ورود نظامیان در عرصه های سیاسی و انتخاباتی بوده و هستم و آن را در درجه نخست به زیان سپاه و بسیج و … می دانم و معتقدم چنین دخالتی به وحدت، امنیت و منافع ملی ما آسیب جدی می رساند.
نیروهای مسلح نباید با طرفداری از یک جناح و رقابت با جناح دیگر از جایگاه ملی خود به موقعیت حزبی و فرو ملی سقوط کنند. ارتش و سپاه و بسیج باید روز به روز متشکل تر و مجهز تر شوند و با عملکرد ملی پشتیبانی همه مردم را با همه اختلافاتشان جلب کنند و هرگز از یاد نبرند که مخالفت رهبر فقید انقلاب با دخالت نیروهای مسلح در امور سیاسی و انتخاباتی تضعیف آن ها محسوب نمی شد، تقویت آنان به شمار می رفت و جایگاه والایشان را نزد همگان تضمین می کرد.
فرماندهان سپاه نیز توجه کنند که ما در زمانه حساسی به سر می بریم . تحریم های اخیر امریکا بوی ضد سپاهی می دهد و به نظر می رسد به سمتی خواهند رفت که سپاه را آماج تحریم قرار دهند. در چنین شرایطی نیاز به سطح بالاتری از وحدت ملی داریم که ملت سپاه را از خود بداند نه یک رقیب سیاسی. باید الگوی همبستگی زمان دفاع مقدس را زنده کنیم که ملت سپاه را حزب سیاسی نمی دانست و در آغوش خود می گرفت.
3-”مجاهدین خلق” که سلف ناصالح داعش بشمار می روند، نقش اصلی در به خشونت کشاندن عرصه سیاست و سیاست ورزی در ایران به ویژه در دهه ۶۰ ایفا کردند و ضرورت مقابله با جنایات تروریستی آنان اظهر من الشمس بوده و هست. ما همچنان دکتر بهشتی را شهید می خوانیم زیرا به رقابت علنی و مسالمت آمیز اعتقاد داشت و مظلومانه کشته شد. رجوی را نیز سرکرده تروریست های ایرانی در زمان معاصر می نامیم چرا که برغم امکان سیاست ورزی قانونی و مدنی دست به اسلحه برد و به ترور مخالفان خود پرداخت. ما هم چنین در چهار دهه گذشته هرگز از مقابله فکری و سیاسی و تشکیلاتی با آن فرقه تروریست پرور دست بر نداشته ایم. باوجود این حساب اعدام های تابستان ۶۷ را جدا می بینیم زیرا ضوابط قانونی و قضایی در رسیدگی به پرونده محکومان رعایت نشد. به همین دلیل آیت الله خامنه ای با آن مخالفت کرد و همراه با آقایان موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، احمد خمینی، مهندس موسوی و … در مجمع تشخیص مصلحت نظام به توقف آن روش رای داد و مانع تداوم اعدام ها شد.
انتقاد از آن محاکمات هرگز به معنای دفاع از عملکرد فرقه تروریست پرور رجوی که ننگ همدستی با صدام متجاوز را به کارنامه سیاه خود افزود و نیز نفی ضرورت شناسایی و سرکوب تروریست های داعشی مسلک آن سازمان نبوده و نیست. انتقاد از عملکرد ناصواب گروهی در یک زمان مشخص است و این به لزوم مبارزه مستمر با تروریست ها ربط ندارد.
4-از افتخارات دولت روحانی آن است که با پشتوانه حمایت ملت از جمله پشتیبانی اکثر کسانی که به وی رای ندادند و حتی حمایت قاطبه ایرانیانی که در انتخابات شرکت نکردند، توانست سایه شوم جنگ را از آسمان ایران دور کند. “ترقه بازی” چند تروریست را نشانه شکست برجام خواندن قبل از هر چیز ورشکستگی دلواپسانی را نشان می دهد، که ادعا می کنند چنانچه برجام نبود و تحریم ها لغو نمی شد و دولت های بزرگ جهانی ضمن به رسمیت شناختن حقوق هسته ای ملت ایران، موجودیت جمهوری اسلامی را نیز به رسمیت نمی شناختند، این عملیات تروریستی رخ نمی داد. این ادعا همانقدر مضحک است که وقوع چند ترور در دوره اصلاحات را علامت ناکامی دولت خاتمی و دیپلماسی آن در مبارزه با تروریسم و تامین امنیت عمومی و ملی در زمان بوش جنگ طلب بخوانیم.
در دوران اصلاحات عملیات ترروریستی از سوی افکار عمومی شلیک به دموکراسی تلقی شد. همین دموکراتیک بودن نظام به انزوای تروریسم کمک کرد و کار به جایی رسید که مجاهدین خلق برای سالها در لیست تروریستی قرار گرفتند (که متاسفانه دوباره از لیست خارج شدند). دلواپسان تبلیغ می کنند که ماهیت دموکراتیک نظام با مبارزه با تروریسم منافات دارد پس باید از دامنه آزادی ها کم کرد تا با سهولت بیشتری با تروریسم مبارزه کرد. آنان در حقیقت می کوشند از این واقعه به عنوان مفری برای تحت الشعاع قرار دادن باخت انتخاباتی خود استفاده کنند. غافل از آن که تعطیل کردن بساط دموکراسی همان چیزی است که تروریست ها می خواهند. از یاد نبریم که خط آل سعود برای تحریم انتخابات پس از اعلام آغاز جنگ داخلی در ایران در ماه گذشته پیش نرفت و داعش وسعودی به یکسان از انتخابات وحشت دارند. عبرت آموز آن که همین مدعیان بی ظرفیت ترور هدفمند دانشمندان هسته ای ما، همراه با افزایش تحریم ها و تنگناهاو مقابله جهانی با ایران و ایرانی در دولت قبل را هرگز نشانه شکست دیپلماسی احمدی نژاد و جلیلی نمی خوانند. با وجود این به علت یک عملیات تروریستی کور شکست ملی و بین المللی دولت تدبیر و امید را جار می زنند و جسارت را به آن جا می رسانند که رای دهندگان به روحانی را سرزنش می کنند و از آنان می خواهند که خود مستقیما مانع انجام اقدام های تروریستی داعش شوند.

سوم
1. پس از انفجار تروریستی هفت تیر و شهادت رییس قوه قضاییه و جمعی از وزرا و نمایندگان، اولین دستور بنیانگذار نظام تشکیل جلسه علنی مجلس بود تا رجوی و مریدان گوش به فرمانش احساس نکنند موفق به شکست نوزاد نحیف دموکراسی در ایران شده و توانسته اند پارلمان را از پا در آورند و از کار بیاندازند. بر همان سنت امروز نیز نباید اجازه داد که انتقاد های بی منطق دلواپسان بی جنبه ارکان دموکراسی را متزلزل کند یا با آماج قرار دادن رای دهندگان به عقلانیت، عدالت، صلح، آزادی و دموکراسی، آنان را از پیمودن ادامه راه مایوس کنند.
2. تداوم امنیت و عمومی و ملی ما، توسعه همه جانبه، متوازن و پایدار میهن و بهبود معیشت و رفاه مردم در گرو آن است که هر نهادی وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهد و از دخالت در اموری که متوجه آن نیست بپرهیزد. برای تحلیل فاجعه و تبیین دلایل ظهور و نفوذ فرقه تروریستی داعش و اقدام هایش و روش های موثر مقابله با جنایتتش فرصت خواهیم داشت و به آن خواهیم پرداخت.
3. دلواپسانی که پیروزی ترامپ را جشن گرفتند و رویای پاره کردن برجام هوش از سرشان ربوده بود و تصور می کردند که به قدرت رسیدن جنگ طلبان در امریکا موجب شکست روحانی در انتخابات ۹۶ خواهد شد، و پس از نا امیدی از صندوق های رای، کوشیدند مشروعیت رای اکثریت و حتی مشروعیت نهاد انتخابات را زیر سوال برند، اکنون در این توهم به سر می برند که می توانند یک”ترقه بازی” را محل تسویه حساب با آرای ۲۴ میلیون شهروند ایران زمین کنند. آنان بدانند که ما همچنان به شعار “دموکراسی در خانه، صلح در منطقه و جهان” باور داریم.
درعین حال معتقد به مواجهه قاطع اما قانون مند با ترور و تروریست ها هستیم. ایران را برای همه ایرانیان می خواهیم و هنگام بروز هر فاجعه همچون “ید واحده” عمل می کنیم. از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسیم و اجازه نمی دهیم که کسانی به نام حفظ امنیت حقوق، آزادی ها و دستاوردهای یک قرنه ی ملت ایران را به محاق برند و به بهانه مقابله با داعش و تروریسم امنیتی گورستانی بر میهن حاکم کنند.


کد مطلب: 131489

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/news/131489/کاسبی-اصولگرايان-حوادث-تروریستی

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir