در سریال دیانای در حال مرگ چیزی در گوش ند استارک جوان زمزمه میکند و از آن جایی که اچ بی او برای این صحنه هیچ زیرنویسی در نظر نگرفته بعضی سعی کردهاند این صحبتها را لب خوانی کنند و ادعا کردهاند که کلمهی زمزمه شده توسط لیانا جیهیریس است. نامی که حتی مجله امپایر هم آن را تایید کرده است. این اسم البته هنوز توسط اچ بی او و مارتین تایید نشده است اما اگر این چنین چیزی واقعیت داشته باشد اسم جیهیریس میتواند نشانی دیگری برای اثبات فرمانروایی به حق جان اسنو بر وستروس باشد. آیا او طبق پیشبینی همان کسی است که قرار است همهی جهان را از تاریکی نجات دهد؟
اتفاق دیگری که به تازگی دربارهی مخلوقات آقای مارتین رخ داده این است که چندی پیش مارتین به کامنت اعتراضآمیز یکی از طرفدارانش پاسخ داد. این کامنت به این نکته اشاره میکرد که مارتین اطلاعات بیشتری از سریال کارتهای وحشی به طرفدارانش میدهد تا کتاب تازهی نغمهی یخ و آتش، «بادهای زمستان». کتابی که بعد از سالها هنوز به اتمام نرسیده.
مارتین: «من دربارهی نغمهی یخ و آتش و بازی تاج و تخت هر زمانی که خبر جدیدی باشد پست میگذارم و خبر میدهم. آیا واقعا پستهای هفتگی دربارهی بادهای زمستان با این مضمون که هنوز تمام نشده یا هنوز در حال انجام است کمکی میکند؟ من بعضی از نویسندهها را میشناسم که هر روز پست میگذارند و میگویند مثلا امروز سه صفحه نوشتم. اما من این طور نیستم. زمانی هم که خواستم چنین کاری را در زمان رقص با اژدها انجام بدهم همه ازم عصبانی شدند. شما از من میخواهید که چیزی به شما بدهم. ولی به نظرم من این کار را انجام دادهام. چندین بخش نمونه از داستان روی سایت پست کردهام. اما اینها هرگز کافی نیست. باشد درست میگویید تنها کاری که من میتوانم انجام دهم و راضیتان بکند این است که کتاب را تمام کنم و من در تلاش برای همین کار هستم.»
واقعیت این است که با وجود تمام این حرفها احتمالا ما هم مانند خیلیها باید با این حقیقت که امکان دارد کتاب هیچوقت به اتمام نرسد کنار بیاییم. به نظر میرسد هرچقدر که بیشتر منتظر میمانیم احتمال این که روزی بتوانیم کتاب مارتین را بخوانیم کمتر میشود. چه میشود کرد اما یادمان نرود که او جزو بزرگترین قصه گویان زندهی دنیاست و یکی از بهترین فانتزیهای ادبیات را به ما هدیه داده است.