بایستههای جامعه و دولت
روزنامه بهار , 1 تير 1396 ساعت 11:54
حسین نورانینژاد *
هرکس مخاطب بایدهایی است. بایدهایی که مسئولیتها، سبک زندگی، اعتقادات، اخلاق، تعلقات و حتی عادتها را بر هر فرد تکلیف میکند. از جمله این موارد، مسئولیت اجتماعی و سیاسی است که برخی برای خود قائلند و این مسئولیت آنها را مخاطب بایدهایی میکند. حدود یک ماه پیش، میلیونها نفر در تصمیمی جمعی و ملی مسئولیتی سنگین را بر دوش کسی نهادند که خود را مکلف و آماده انجام آن دانسته بود. حاصل آن تصمیم، رئیس جمهور شدن حسن روحانی بود. بایستههای حسن روحانی از همان زمان معلوم بود؛ عمل به وعدهها و شعارها. اما بایدها و بایستههای مردمِ مطالبه گر چطور؟ آیا با همان رایی که دادند، تکلیفشان به پایان رسیده و تنها کار آنها «انتظار تحقق وعدهها» است؟
واقعیت آن است که در یک نظام فرضی بدون رقیب که همه نیروها و ابزارهای داخلی در خدمت دولت باشند، باز هم کناره گرفتن مردم بعد از انتخابات و انتظار تحقق وعدهها، منطقی نیست. مشارکت مردم در قالبهای مدنی و ایفای مسئولیتهای اجتماعی راه کمک آنها به منتخبانشان در انتخابات و نظارت بر پی گیری درست وعدهها و سپس تحقق آنها است. برای تحقق این موضوع، تمهید دو مقدمه بر ذمه دولت است. یکی تسهیل تشکل یابی و به بیان دیگر تقویت جامعه مدنی است و دیگری حمایت از شبکههای اجتماعی برای شکل گیری جامعه شبکهای. دو راهبردی که دولت روحانی در حوزه حمایت از شبکههای اجتماعی نمره نسبتا بالاتری را کسب کرده است.
در صورت تحقق این دو مقدمه که تا حد قابل استفادهای محقق است، نوبت به مردمی میرسد که برای رسیدن به مطالبات خودشان، باید پشت منتخبشان بمانند. این توصیف انتزاعی را اگر به شرایط واقعی امروز و مشخصا فضایی که برای رئیس جمهور محترم ساخته و پرداخته شده منظم کنیم، موضوع جدیتر میشود.
رئیس جمهوری در میدان است که به میزان مسئولیتهایش از سویی و مطالباتی که از او وجود دارد، در سوی دیگر، اختیارات و قدرت حقوقی وجود ندارد. رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است، اما ابزار کافی برای اعمال آن ندارد، رئیس جمهور بر بزرگترین رسانه انحصاری کشور تسلط ندارد، طبق قانون بر فعالیتهای نظامی نمیتواند اعمال نظر کند، بخشهای مهمی از بنگاههای اقتصادی و متعلق به منابع عمومی را در اختیار ندارد، بسیاری از دستگاههای فرهنگی و بودجههای کلان آنها خارج از دولتند و البته این حوزههای متعدد خارج از اختیار دولت نه در اختیار مردم و بخشهای خصوصی که در اختیار بخشهایی از حاکمیتند که دولت بر آنها مسلط نیست. طرفه آنکه برخی از این دستگاهها، به نوعی رقیب و یا مخالف دولت محسوب میشوند.
به واقع میشود گفت که رقابت روحانی با گفتمان و اردوگاه رقیب با پایان انتخابات به اتمام نرسیده و نخواهد رسید. به بیان دیگر، آن برنامهها و شعارهایی که در انتخابات رای برتر را کسب کرد، برای به نتیجه رسیدن همچنان حمایت کامل و قاطع حامیان روحانی را نیاز دارد. این جاست که مردم برای مطالبات خودشان، مخاطب بایدهایی میشوند. رمز و راز موفقیت در این حوزه هم به چند عامل باز میگردد:
۱- نظارت و حمایت مدنی با راهاندازی و تقویت نهادهای مختلف
۲- تداوم فعالیت در شبکههای اجتماعی و راهاندازی کمپینهای متعدد
۳- استمرار در حرکت
۴- کنترل سطح مطالبات به نحوی که نه موجب رادیکالیزه شدن فضا شود و نه ناامیدی از سطح نازل مطالبات
۵- ارتباط منظم دولت در بخشهای مختلف آن با فعالان حامی رئیسجمهور
۶- حمایت دولت از احزاب واقعی و جدی که نیروهای باانگیزه و با قدرت سازماندهی دارند و حامی دولتند
۷- گزارش گیری بدنه اجتماعی از دولت درباره پی گیری وعده ها، حتا اگر منجر به تحقق آنها نشده باشد
۸- تقویت حوزه رسانهای و تبلیغاتی دولت
*دبیر دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت
کد مطلب: 132301