آتش به اختیار نفتی؟!
روزنامه بهار , 11 تير 1396 ساعت 12:39
صادق صدرایی
مطابق آن چه رهبر انقلاب در توضیح بیشتر تعبیر «آتش به اختیار» فرمودند مشخص شد که اولا این مفهوم فقط و فقط در عرصه فرهنگی قابل اجراست، ثانیا ذیل چارچوبهای قانونی و اخلاقی خواهد بود و ثالثا باید شکلی مردمی و به معنای واقعی کلمه خودجوش داشته باشد. بر اساس این تعریف میتوان گفت که همان هدف اولیه روحانی و تیم همراهش مبنی بر کاهش تصدی گری دولت و واگذاری کارها در بخش فرهنگ و هنر به اهل آن را میتوان نوعی کمک به بسط و گسترش همین مفهوم «آتش به اختیار» دانست.
با نگاهی به عرصه فرهنگ شاهد آن هستیم که اتفاقا فعالان این عرصه که کمتر از دیگران به خطوط ترسیم شده از سوی جریان رسمی قدرت قرابتی دارند سال هاست با همین شیوه «آتش به اختیار» عمل کرده و با اعتقاد به این که حضور دولت (فارغ از آن که متمایل به چه جریانی باشد) در عرصه فرهنگ باعث اختلال در این حوزه میشود تلاش هایی را برای حذف نقش دولتها در بخش فرهنگ و هنر آغاز کرده اند. تلاش هایی که با حضور جریان میانه رو در دولت از تابستان92 رو به فزونی گرفت اما عدهای که اتفاقا در این روزها در حال تعریف و تمجید از عبارت «آتش به اختیار» هستند همواره بر سر راه آن موانعی را ایجاد کرده اند. پس اولین تناقض مدعیان گرفتن حکم «آتش به اختیار» این است که چرا همواره در برابر واگذاری امور از دولت به اهل فرهنگ که تعریف دیگری از همین مفهوم مطرح شده از سوی رهبری است ایستاده اند؟ !
تناقض دیگر را میتوان تناقضی عملیاتی دانست. به این معنا که آنان که این روزها به بهانه تفسیر و تحلیل «آتش به اختیار» کلاسهای گوناگونی را راه میاندازند و برای سخنرانی درباره این موضوع از این شهر به آن شهر میروند بر خلاف ادعاهایشان هیچگاه «آتش به اختیار» عمل نکردهاند و اتفاقا همواره بیشترین رانتها و سوبسیدهای تبعیض آمیز را از همان دستگاه مرکزی گرفتهاند که مدعی منفک بودن از آن هستند. در هیچ رشته هنری نمیتوانیم این جماعت شناخته شده را بدون نقش و حمایت دولت (به معنای حاکمیت) ببینیم و این طلبکاران همیشگی همواره در عرصه فرهنگ با رانت ارتزاق میکنند. ماجرای مضحکی است؛ همان گروهی که این روزها داعیه دار آتش به اختیار شدن است همواره برای ساخت و عرضه آثار فرهنگی اش دستش به سوی دولت دراز است و انتظار دارد همزمان با ژست «آتش به اختیار» و حرکت خودجوش، بیت المال هم به او یاری کند!
آنان که این روزها از تعبیر «آتش به اختیار» ذوق زده شدهاند باید حواسشان باشد که فعالیت مستمر و موثر فرهنگی در چنین چارچوبی با پول نفت که متعلق به همه مردم ایران است امکان پذیر نیست و اگر به واقع به چنین تعبیری باور دارند باید نهادهایی که کارویژه شان چیز دیگری است اما در فرهنگ و هنر هم وارد شدهاند و هزاران میلیارد تا به امروز برای فعالیت هایی بی ثمر و بی کیفیت از جیب مردم خرج کردهاند پای خود را از این بازار خارج کنند و اجازه دهند مردم محصولات عرضه شده از سوی اهالی فرهنگ را انتخاب کنند نه رانتهای رسانهای و پولهای نفتی.«آتش به اختیار» با پول نفت و رانت به جایی نخواهد رسید و مدعیان بایستی خود آستین همت را بالا زده و از تکیه کردن به وضعیت نفتی که به آن خو کردهاند خود را نجات دهند.
کد مطلب: 132721