روزنامه بهار: یک سال از پرواز یکی از اسطورههای بازیگری ایران گذشت. یکی از پنج تن سینما و تئاتر ایران کسر شد. سال گذشته شهریور ماه بود که داود رشیدی یکی از 5 تن بازیگران برتر این سرزمین را از دست دادیم و از آن جمع پنج تن که پرویز پرستویی از آنها به خوبی و بزرگی یاد میکند، جمشید مشایخی و علی نصیریان هستند که گاه و بیگاه در برنامهای یا تئاتر و پروژهای هنوز فعالند. عزت الله انتظامی و محمد علی کشاورز کم کارترند و از فضای کار فاصله گرفته اند. درست سال گذشته بود که جمشید مشایخی در برنامه «خندوانه» حضور پیدا کرد و رامبد جوان از او درخواست کرد که پروژهای با حضور پنج تن بازیگری بسازد که متاسفانه به نتیجه نرسید و یکی از بزرگان این جمع از دست رفت. از آثار شاخص این بازیگر میتوان به فیلمهای سینمایی «فرار از تله»، «خروس»، «کندو»، «اعدامی»، «کمال الملک»، «شیلات»، «خانه عنکبوت»، «گلهای داوودی»، «بیبی چلچله» و سریالهای «هزاردستان»، «کوچک جنگلی»، «گرگها»، «عطر گل یاس»، «امام علی (ع)»، «گل پامچال»، «تنهاترین سردار»، «ولایت عشق»، «مختارنامه» و «کلاه پهلوی» اشاره کرد. وی همچنین سابقه تهیه چند فیلم سینمایی از جمله «الو الو من جوجوام»، «قطعه ناتمام»، «امتحان» و «صبحی دیگر» را نیز دارد. رشیدی در سالهای پایانی زندگی دچارِ آلزایمر شده بود و در بامداد ۵ شهریور ۱۳۹۵ در ۸۳ سالگی در پی ایست قلبی در خانهاش درگذشت.
***
چهرهای موثر و پیشرو
هر یک از پنج نفری که در بازیگری برای خود نمونه و یگانه هستند و در کنار هم تیمی جدی و قوی را ساختند. اگر جمشید مشایخی، چهرهای مهربان و معتمد داشت و بازیهایش به دل مینشست. اگر همه ویژگی عزت الله انتظامی، صراحت لهجه و چهره خوبش بود که او را شاخص میکرد. اگر محمد علی کشاورز در اجرای نقشهای خاص و مردسالار توانمند بود و اگر علی نصیریان در بازی و اجراهایش جدیت و انضباط داشت، داود رشیدی هم با همان ویژگیها در کنار این جمع میدرخشید. شاید چهره و صدای او کم اثرتر از دیگر همکارانش بود اما او همان جدیت و انضباطی را داشت که باقی داشتند. فن بیانش، خاص او بود و رشیدی بودنش را به یاد تماشاگر میانداخت. ضمن این که در دو وجه پیشرو بود. یکی در تشکیل گروه تئاتری و دیگری درترجمه آثار نمایشی. او به یمن تجربه زندگی اش و فعالیتهای دیپلماتیک پدرش، فرصت یافت تا در فرانسه و ژنو، بازیگری بخواند و در مسیر آکادمیک گام بردارد. داود رشیدی یکی از ستونهای تئاتر جدید در ایران بود، همان جریانی است که از اواسط دهه سی آغاز شد و در دهه ۴۰ به ثمر نشست و جدای از تئاتر معاصری که در لاله زار شکل گرفته بود یا همان تئاتر نوشین. این تئاتر براساس تئاتر مدرن دنیا شکل گرفت و تحت تاثیر آن بود. حتی گروه تئاتر نوشین تئاترهای قرن ۱۹ را اجرا میکرد اما فرنگ رفته هایی چون حمید سمندریان و داود رشیدی موجب شدند که تئاتر به سمت مدرن شدن برود و این جریان را غنا بخشیدند. رشیدی در این میان خیلی معاصر بود و از زمانه اش جلوتر بود.
پایه گذار «تئاتر امروز» و پرورش اولین نسل بازیگران: داود رشیدی یکی از دانش آموختگان رشته بازیگری در عصری بود که بیشتر بازیگران تئاتر ایران، بازیگرانی تجربی بودند. او تحصیلات متوسطه را (به دلیل فعالیتهای دیپلماتیک پدرش) در ترکیه و پاریس به پایان رساند و تحصیلات دانشگاهی را در ژنو ادامه داد. وی فارغالتحصیل کنسرواترا ژنو در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و همچنین لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه ژنو بود. اولین تجربه حضور او در یک نمایش، زمانی بود که هفت سال داشت و توسط دختر عمهاش دکتر طوسی حایری به عبدالحسین نوشین برای بازی در نمایش «مردم» معرفی شد. در سال ۱۳۴۳ خورشیدی پس از اتمام تحصیلات در ژنو به تهران آمد و در اداره تئاتر آن زمان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر استخدام شد. او گروه «تئاتر امروز» را پایه گذاری کرد و گروهی که هنرپیشگانی همچون پرویز فنیزاده، داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، سیاوش طهمورث، مرضیه برومند و سوسن تسلیمی به عضویت در آن درآمدند. رشیدی از سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فیلم سینمایی «فرار از تله» وارد عرصه بازیگری سینما گردید که جایگاهش را به عنوان یکی از بهترین بازیگران نقش مکمل تثبیت کرد. او علاوه بر بازیگری چندین تله تئاتر از جمله کارهایی از غلامحسین ساعدی را کارگردانی کرد و چند نمایشنامه خارجی را نیز به فارسی برگرداند. او به اتکای تحصیلات و تجربه اش از فرنگ توانست گروهی تشکیل دهد و یا آموزش و کارگردانی تئاترهای متعدد و همچنینترجمههایش درتربیت نسلی از بازیگران بسیار تاثیرگذار بود.
سوابق کاری او قبل از انقلاب و بعد از انقلاب: او علاوه بر بازیگری و کارگردانی در سینما، تلویزیون و تئاتر به تهیهکنندگی سینما نیز روی آورد. در سال ۱۳۵۲ خورشیدی از اداره تئاتر به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمَت مدیریت گروهِ نمایشها و سرگرمیهای آن سازمان (شامل: سریالها، مسابقات، تئاترهای تلویزیونی) مشغول به کار گردید. بخش عمده از فعالیتهای حرفهای او صرف مدیریت گروه نمایش و سرگرمی در تلویزیون ایران میشد. با تحولات پس از پیروزی انقلاب ایران او را در سال ۱۳۵۸ از تلویزیون ایران اخراج کردند. او درباره سالهای نخست پس از انقلاب ایران گفته بود: «سال ۵۸ خواستند از تلویزیون تقاضای بازنشستگی کنم، همین کار را کردم اول با تقاضای بازنشستگی موافقت شد و بعد اخراجم کردند تا حقوق نگیرم. بچههای جوان در گروه پاکسازی بودند، آمدند و گفتند ما شما را پاکسازی نمیکنیم، اخراج میکنیم تا جای دیگر بتوانید کار کنید. من هم خداحافظی کردم و رفتم.»
با این وجود سالهای نخستین پس از انقلاب ایران، پرکارترین دوره فعالیت بازیگری او است. او در چهار-پنج سال اول انقلاب در نزدیک به ۲۰ فیلم بازی کرد. «شیلات» ، «خانه عنکبوت» ، «کمالالملک» و «گلهای داودی» از مشهورترین این فیلمها بودند. در سال ۱۳۶۳ و پس از بازی در دو فیلم کیومرث پوراحمد ناگهان فعالیت سینمایی رشیدی قطع شد و نزدیک به ۱۰ سال متوقف ماند. با این حال او همچنان در اواسط دهه شصت و اوایل دهه هفتاد خورشیدی در حالی که اجازه فعالیت در سینما را نداشت، حضور پررنگی در سریالهای تلویزیونی ایران داشت که رسانه بهمراتب پرمخاطبتری از سینما بود. سریالهایی چون «گرگها» و «عطر گل یاس» و تلهتئاتر «یکی از این روزها» در نقش رئیسجمهور ایندولند تماشاگران زیادی داشت. در سال ۱۳۷۰ او «پیروزی شیکاگو» را در تئاتر شهر تهران به روی صحنه برد که به پرفروشترین تئاتر ایران پس از انقلاب تبدیل شد. در سال ۱۳۹۱ نشان درجه یک فرهنگ و هنر ایران از سوی ریاست جمهوری ایران به رشیدی اعطا شد.
مهمترین نقشهای رشیدی:کارنامه رشیدی پر است از نقشهای ماندگار. از آقا حسینی در فیلم «کندو» و مفتش شش انگشتی گرفته تا خوجه ممد در فیلم سینمایی «شیلات» یا کشیش موسیو آلفونس در سریال «کلاه پهلوی». داود رشیدی در فیلمها و سریالهای بسیاری بازی کرد و از خود یادگارهایی به جا گذاشته است.
این هنرمند که کمتر از یک سال از درگذشتش میگذرد، در همین سالهای اخیر در مصاحبهای با رسانهها با اشاره به علاقه خود به بازیگری خطاب به بازیگران جوان گفته بود: «عطش قدرت، عطش پول درآوردن از چیزهای بد دوران ماست. بازیگر به تماشاگر احتیاج دارد و تماشاگر هم به بازیگر. این دو باید با هم همسنگ باشند. بازیگرانی بودهاند که در برخی نقشها موفق بودند اما دوباره موفقیتشان تکرار نشد. بازیگر باید سعی کند پیشرفت کند و در حال درجازدن نباشد. بازیگرانی بودهاند که سریع بعد از یکی دو کار فید شدند چون از بازیگری چیز دیگری میخواستند. نقش برای بازیگر باید جایی برای نفس کشیدن باشد و از تازگیاش لذت ببرد.»
«کندو» یکی از فیلم هایی بود که رشیدی در نقش «آقا حسینی» با بهروز وثوقی در سال ۱۳۵۴ بازی کرد و اوج بازیگری او در سینمای پیش از انقلاب به شمار میرود. وی «کندو» را از موفقترین فیلمهایش دانسته و گفته بود که حتی الان بچههای نوجوان هم به من «آقا حسینی» میگویند. با آنکه داوود رشیدی در تعداد کمی از فیلمهای ایرانی پیش از انقلاب بازی کرد، اما شهرت نسبتاً خوبی به دست آورد اما بیتردید یکی از بهترین نقش هایی که به آن جان داده است، همان مفتش شش انگشتی سریال «هزاردستان» ساخته علی حاتمی است. او در این سریال نقش یکی از ماموران شهربانی زمان رضا شاه به نام عباس بختیاری که به «مفتش شش انگشتی» مشهور بود، بر عهده داشت. مفتشی سرسخت، خوش پوش و یکدنده.
او همچنین در قامت پدر محکم و دوست داشتنی فیلم «گلهای داودی» صدرعاملی هم ظاهر شد و بیتردید موفقیت فیلم در گرو حضور بازیگران توانمند آن بود و عنوان یکی از محبوبترین فیلمهای دهه 60 را از آن خود کرد. از آخرین نقشهای رشیدی، نقش «کشیش موسیو آلفونس» در سریال «کلاه پهلوی» بود. او درباره بازی در این سریال و همکاری با سید ضیاءالدین دری گفته بود: وقتی ایفای نقش یک کشیش فرانسوی به من پیشنهاد شد، احساس کردم این نقش خیلی جای کار برایم دارد، به همین دلیل پذیرفتم؛ اگر چه سریال «کیف انگلیسی» ضیاءالدین دری را هم دیده بودم و نسبت به او شناخت داشتم و هنگام بازی در سریال تلویزیونی «کلاه پهلوی» با روحیات او آشنا شدم و متوجه شدم جزو کارگردانانی است که نسبت به کارش اشراف دارد.رشیدی همچنین با اشاره به اینکه برای ایفای نقش «کشیش موسیو آلفونس» در سریال «کلاه پهلوی» نیاز به تحقیقات نداشت، افزوده بود: چون اطلاعات کاملی در ارتباط با نقشم داشتم و در زمانی که در فرانسه به سر میبردم با کشیشها زندگی میکردم، بنابراین نیاز به تحقیقات نداشتم.
نمایشگاهی در اولین سالگرد تولدش: نسلی که داود رشیدی به آن تعلق دارد، تکرار نشدنی است. نسلی که پایههای هنر این سرزمین را گذاشتند و برای رشد و ارتقای آن تلاشها کردند. در باب یگانه بودن و بزرگی زنده یاد داود رشیدی به یادداشتی از اصغر فرهادی، کارگردان سینمای ایران استناد میکنیم که سال گذشته همزمان با پرواز این استاد نوشت. او در این یادداشت آورده است: «نوشتن از آقای رشیدی نازنین کار سادهای نیست؛ نوشتن از این نسل تکرار ناشدنی کار سادهای نیست. آنها تکرار نمیشوند؛ نه به این خاطر که در نسلهای بعد کسی یا کسانی در میزان تواناییهای حرفهای، همسطح و همانند آنها نخواهد آمد. دنیا ادامه دارد و استعدادهای تازهتر در راهاند اما آنچه آقای رشیدی و غالب همنسلانش را تکرار ناشدنی میکند و برای همیشه در خاطره جمعی مردم ماندگار، اصول و قواعدی است که در زندگی شخصی و حرفهایشان همواره به آن وفادار و مقید بودهاند. اصول و قواعدی که چه در اوج موفقیت و چه در تنگناهای زمانه همواره با آنها بوده. همه این قواعد جدایی ناپذیر از زندگی آنها را میتوان خلاصه کرد در یک کلام: احترام به دیگران.»گفتنی است همزمان با فرارسیدن سالروز تولد زنده یاد داود رشیدی قرار است برنامهای ویژه در تئاترشهر برگزار شود که در پی آن نمایشگاهی از پوسترهای نمایشی، عکسها، لوازم شخصی، تندیسها و دستخط این بازیگر به نمایش گذاشته میشود. این نمایشگاه تا پنجم شهریور ماه (اولین سالگرد درگذشت این هنرمند) دایر خواهد بود.