این مرکز نظرسنجی که خارج از ایران قراردارد و از طریق تلفنی نظرسنجی انجام می دهد در آخرین یافتههای خود خبر میدهد: «۳۸ درصد از رای دهندگان به روحانی میگویند به دلایلی چون شایستگیهای شخصی، سوابق قبلی یا جهتگیریهای سیاسی وی به او رای دادهاند، تنها ۱۵ درصد از رایدهندگان به رئیسی میگویند به همین دلایل به او رای دادهاند.» نکته اصلی رای رقیب هراسانه اینجاست که براساس این نظرسنجی «۱۷ درصد از رای دهندگان به رئیسی میگویند به دلیل این که نمیخواستهاند به روحانی رای بدهند به رئیسی رای دادهاند، در حالی که تنها ۵ درصد از رای دهنگان به روحانی میگویند به خاطر رای ندادن به رئیسی به او رای دادهاند.»
به دوران رقابتهای انتخاباتی برگردیم. جایی که رجانیوز در مطلب اصلی خود در تاریخ شنبه 16 اردیبهشت مینویسد: «طبیعی ترین کنش ممکن برای دولتی که در بهترین حالت "بی کارنامه" و در واقع بینانه ترین حالت "بدکارنامه" بوده است اتخاذ روش "رقیب هراسی" برای ایجاد فضای رعب نسبت به شکست بالقوه اش است.» دو روز بعد همین ادبیات در گفتههای حجت الاسلام رئیسی نیز دیده می شود: «دولت نمیتواند با سخنرانی و حرف زدن پشت تریبون شعارهایش را محقق کند و اصلا نباید رقیب هراسی کرد. اینکه دولت مدام میگوید اگر دیگران بیایند چه اتفاقی میافتد اصلا صحیح نیست؛ اگر ما بر سر کار بیاییم اصلا با غارتگر بیت المال سر سازش نداریم و اجازه نمیدهیم اموال کشور چپاول شود. (16 اردیبهشت 96)
سه روز بعد ستاد آقای رئیسی این خط را تکرار و در بیانیه ای رسمی با اتهام زنی به دولت نوشت: «استفاده بی اندازه از بیت المال برای برگزاری جشن ها و میتینگ های انتخاباتی و در راس همه اینها آغاز پروژه "رقیب هراسی" از جمله این بی اخلاقی ها است.» (مشهد، 19اردیبهشت96) حتی این روند بعد از انتخابات هم ادامه داشت. مخالفان دولت به ارزیابی غلط و غیردقیق رای مردم پرداختند. کیهان که در سرمقاله قبل از انتخابات خود به قلم سعدالله زارعی از پیروزی «قطعی» رئیسی خبر داده بود پس از انتخابات دلیل رای آوردن روحانی را رقیب هراسی عنوان کرد و از دولت پرسید: «چرا از نبود دارو و شیرخشک و قیمت ارز و وضعیت تورم در دولت دهم سخن گفته شد و اعلام شد اگر جریان رقیب بر سر کار آید، باز هم همان وضعیت پیش خواهد آمد. بگذریم که این نوع ادبیات رقیب هراسی چقدر صحیح و مستدل بود.» (سرمقاله کیهان، اول خرداد 96)
با همین تحلیل های غلط بود که برخی در جمنا قالیباف را وادار به کنارهگیری به نفع رئیسی کردند. تحلیلهایی که مبتنی بر نظرسازیها بود تا نظرسنجیهای واقعی. این تعبیری بود که البته پرویز امینی (تحلیگر اصولگرا)، برای انتقاد به مدعیان تصمیم گیر در جمنا بیان کرده بود. حالا نتیجه آخرین نظرسنجی آیپو نشان میدهد وعدههای انتخاباتی درصد بیشتری از مردمی که به رئیسی رای دادهاند را به خود جلب کرده است (۴۳ درصد) در مقابل تنها ۲۶ درصد از رای دهندگان به روحانی به خاطر وعدههایش رای دادند.
درحالی که اصولگرایان مدعی بودند روحانی 40 درصد رای منفی دارد، بعد از انتخابات و در این نظرسنجی مشخص میشود حدود نیمی از کسانی که میگویند در انتخابات اردیبهشت ۹۶ به روحانی رای دادهاند، دلیل رای خود را رضایت از عملکرد او میدانند.» این به آن معناست که مردم حقیقتا می دانستند کارنامه عملکرد دولت برخلاف سیاهنماییهای رقیب تا چه اندازه مثبت بود. همچنین در این نظر سنجی یک پنجم از رای دهندگان به روحانی لزوم دادن فرصتی به رئیس جمهورِ بر سر کار برای به پایان رساندن برنامههایش و یا آشنا بودن او با راه و رسم امور پس از چهار سال تصدی این مقام را دلیل رای دادند اعلام کردند. یک پنجم دیگر نیز بر موفقیت روحانی در امضای برجام، رفع تحریمها و پرهیز از جنگ به عنوان دلایل رای به او انگشت میگذارند.
آنچه لازم است تحلیلگران اصولگرا به آن توجه کنند این است که تنها ۷ درصد از تعبیر «انتخاب بین بد و بدتر» به عنوان دلیل رای به روحانی استفاده میکنند. در تحلیل رای آقای رئیسی نیز این نظرسنجی نشان میدهد که در میان رایدهندگان به رئیسی، بیشترین افراد (۲۷ درصد) در مورد دلیل رای به او، ناموفق بودن روحانی در تحقق وعدههایش اشاره میکنند. یک پنجم (۲۲ درصد) از این افراد دلایلی چون تلاش رئیسی برای زدودن فقر و مبارزه با نابرابری را عنوان میکنند و یک پنجم دیگر بر دلایلی چون مبارزه رئیسی با «بی بند و باری» و «بی حجابی» و مانند آن دست می گذارند. دست آخر حدود ۱۲ درصد می گویند به خاطر تغییر اوضاع به رئیسی رای دادهاند.
نتایج این نظرسنجی نشان میدهد تیمی که درجمنا و در کنار آقای رئیسی نشسته بودند درک درستی از وضعیت جامعه نداشتند. آن روزها فکر می کردند همه رای روستاها متعلق به آقای رئیسی است و دلیل رای نیاوردن او این بود که تعرفه ها دیر به شعب فرستاده شده است. درحالی که نتیجه این نظرسنجی و تحلیل رای مردم نشان میدهد آنها از اساس باخواستههای واقعی مردم و درک آن فرسنگ ها فاصله دارند.