علی حاتمی؛ مینیاتوریست سینما
23 مرداد 1396 ساعت 12:47
مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار
نزدیک به دو دهه از مرگ علی حاتمی میگذرد اما اثرات او در سینما و تلویزیون ما همچنان باقی است. او با نوع دیالوگنویسی قهار و یگانهاش، با وقار بیاندازهاش در هدایت بازیگران آثارش و اهمیتی که به چیدمان و فرهنگ ایرانی میبخشید، فرهنگ و آیین مان را در ذهنمان دوباره اعتبار بخشید. او هنوز در آثارش، در خاطرات همکارانش و در یادگاریهای ارزشمندی که در تاریخ سینمای ما به یادگار گذاشته است، زنده و پویا نفس میکشد و سایه حضورش بر سینمای ایران پابرجاست.
***
نگاهی به زندگی
علی حاتمی در سال ۱۳۲۳ در خیابان شاهپور تهران متولد شد. مادر وی خانهدار بود و پدرش سمت صفحهآرا در یک چاپخانه را داشت و دومین فرزند ذکور خانواده بود. شوق نمایشنامهنویسی پای او را به تماشاخانههای لالهزار باز کرد و در آن جا مسحور بازی هنرمندانه جعفر توکل شد و آرزو میکرد روزی برسد که توکل در نمایشی به کارگردانی خود او بازی کند. از همان ایام، حاتمی تصمیم میگیرد روی مایههایی از داستانهای ملی و ایرانی کار کند. موقعی که در کلاس نهم تحصیل میکرد برای آموختن اصول اولیه نمایشنامهنویسی به هنرستان هنرپیشگی تهران میرفت؛ پس از آن به هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک رفت. حاتمی نخستین نمایشنامهاش را با عنوان دیب (دیو) نوشت و در اردیبهشت ماه 1344 با حضور کودکان در تالار نمایش هنرهای دراماتیک به مدت 3 شب اجرا کرد. در سال 1345 نمایشنامه مدرنی با عنوان «آدم و حوا» یا «برج زهر مار» را مینویسد که تحولی در کار او محسوب میشود و همین نمایش موجب آشنایی او با مسئولان تلویزیون میگردد که در آن ایام در کار جذب افراد مستعد بودند.
کارنامه پر بار
علی حاتمی در دوران کاری اش 15 فیلم و سریال ساخت و هر کدام در نوع خود اثراتی جدی در این هنر از خود به جای گذاشتند.الهام از داستانهای کهن: سال 1348 کیمیایی و مهرجویی و تقوایی فیلمهای «قیصر»، «گاو» و «آرامش در حضور دیگران» را میسازند و حاتمی در تدارک ساختن «حسنکچل» است. شاید «حسنکچل»، اثری فرهیخته و همسان دیگر آثار سینمای موج نو ایران نباشد اما این اثر مخالف جریان فیلمفارسیهای زمانه خود ساخته شد و با وجود لحاظ کردن مولفههای جاذبهسازی چون استفاده از موسیقی و قصه پرکشش اما در پرداخت و اجرا حرفهای و در مفهوم هم پرمعنا بود. او در همان ابتدای فعالیت با الهام از داستانهای ایرانی کهن، داستانی باورپذیر و شنیدنی را به تصویر کشید. «حسن کچل» نخستین فیلم ریتمیک، موزیکال ایرانی و برگرفته از داستانهای کهن ایرانی بود و با استقبال بسیار خوبی از سوی تماشاگران رو بهرو شد.
قصهای از دل فرهنگ زمانه: دومین فیلم بلند او «طوقی» بود. طوقی نوعی کبوتر است که کبوتربازها علاقه زیادی به آن دارند. حاتمی در این فیلم به یکی از ویژگیها و سرگرمیهای برخی از مردان آن زمان که گاه از یک سرگرمی فراتر رفته و به نوعی علاقه افراطی بدل میشد، میپردازد. در این فیلم نیز علاقه به یک طوقی و تلاش برای به دستآوردن آن، سرانجام به یک فاجعه بدل میشود. شاید فیلم «طوقی» به نوعی از فیلم موفق «قیصر» تاثیر گرفته باشد اما بیتردید قصه آن یکی از دغدغههای زندگی شهری آن روزها و فرهنگی بود که مردم در آن زیست میکردند. داستانی باورپذیر و ملموس برای تماشاگرانش و هنوز هم این فیلم گویای اتمسفر وفضای آن سال هاست. حاتمی راوی همین فرهنگ مردمی است و تا سالها نگاهی به فرهنگ مردم و سنتها داشت.
هماهنگی بین فرم و محتوا: در سال 1356 با پنج سال فاصله، حاتمی فیلم «سوته دلان» را ساخت. بسیاری از منتقدان این فیلم را مهمترین و کاملترین فیلم حاتمی قبل از انقلاب میدانند. در این فیلم هماهنگی کاملی بین فرم و محتوا وجود دارد و حاتمی ماجرای فیلم را که قصه عشق یک عقب مانده است، با زبان تصویری تازهای به فیلم بدل کرده است. داستان در فضای تهران جنگ جهانی دوم (1320-1325) و بعد از آن میگذرد. توانایی حاتمی در بازسازی فضاهای تهران آن روزگار، بیبدیل است. فضای نوستالژیک و تاریخ گرایانه در آثار و روایتش همواره ثابت است.
سریالی ماندگار برای دوران ها: سال 1358 بود که علی حاتمی بعد از مهیا کردن شرایط لازم برای ساخت سریالی تاریخی، «هزاردستان» را ساخت. سریالی که به مانند یک فیلم سینمایی جدی، اثری ماندگار در شکل گیری تیمهای فیلمسازی و نسل جوان، هدایت بازیگر و تولید سریال در سالهای بعد از انقلاب داشت. کست و انتخاب بازیگران این سریال، دیالوگ نویسی، اجرای صحنه و بازیها، به حدی پخته و استاندارد بودند که انسجامی بی مانند در این مجموعه فراهم کرده بود و این اثر همچنان یکی از نقاط عطف صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران است و هنوز قابل دیدن، قابل اشاره و قابل ارزش. سینمای مبتنی بر هویت ملی: و اما فیلم «مادر» که یادآور بازیهای خوب، چهره تهران دهه 30 و 40 و زندگی سنتی ایرانی است و بیش از همه معرف سینمایی است که از علی حاتمی میشناسیم. همان سینمای مبتنی بر ارزشهای ملی و فرهنگ سنتی. او این فیلم را در سال 1368 ساخت. «مادر» ماجرای روزهای پایانی مادری پیر است که در خانه سالمندان به سر میبرد. او که بعد از سالها تلاش و تحمل مشکلات بسیار و بزرگ کردن فرزندانش، اکنون در آستانه مرگ قرار گرفته از فرزندانش میخواهد که او را به خانه قدیمیشان ببرند. بیماری مادر و سپس مرگش بعد از کشوقوسهایی آنها را به یکدیگر نزدیک میکند. . . این فیلم هم از بازی خوب بازیگران مورد علاقه حاتمی بهرهمند شد به ویژه اکبر عبدی در نقش پسر عقب مانده مادر بسیار خوب ظاهر شده است. و نقش مادر که توسط رقیه چهره آزاد ایفا شد، یکی از بهترین و ماندگارترین مادرانی که در سینمای ایران به تصویر کشیده شده است.
یادگارهای بازمانده از علی حاتمی
هویت ملی و فرهنگ سنتی: یکی از مهمترین امتیازات سینمای حاتمی، تاکیدی و تعهدی است که در اجرا و بازسازی صحنههای کاملا ایرانی و برگرفته از فرهنگ ملی دارد. هر چند این فرهنگ بیشتر به فضای شهری و حتی بیشتر جنوب تهران اشاره دارد، با این حال در دکور و چیدمان، لباس و معرفی فضا، استفاده از لغات و بازیها به زندگی مردم و سنتهای ایرانی شبیهتر هستند. فیلمهای او مملو از تصاویر و صحنههایی نوستالژیک و خاطره انگیزند و بسان مستندنگارههاییاند که تاریخی از یک فرهنگ و سنت را در دل خود دارند. فیلمهای او خیلی بعد از روزگاری که به آنها میپردازد، ساخته شدهاند اما نمونههای تمام عیاری از واقعیت و روایت روزهای رفتهای است که بخشی از فرهنگ و تاریخ این مملکت است. هویتی که از شعر و قصه، فضا و اتمسفر زمانه، ضرب المثل و فرهنگ عامه و امثال آن میآید و نشانی از گذشته ما است. به همین سبب علی حاتمی را میتوان یکی از ایرانیترین فیلمسازهایی دانست که تا به حال تاریخ سینمای ما به خود دیده است.
دیالوگهای سعدی گونه: کافی است که پای سریال «هزاردستان» بنشینید یا «سوته دلان» یا «دلشدگان» یا هر یک از فیلمهای دیگرش تا سخنان نغز و سهل و ممتنعی که از زبان کاراکترها و شخصیت فیلم هایش در میآید، شما را به دنیای شاعرانگی ببرد و از عمق و معنای کلماتی که انتخاب کرده است، متحیر شوید یا لذت ببرید. این زبان بیش از هر چیز، خاص سبک وسیاق هنرمندی چون علی حاتمی است، نه کس دیگر. کسی در تاریخ این سینما نبوده است که به مانند این گونه شاعرانه دیالوگ بنویسد و کاراکترهایش به فراخور زمانهای که در فیلم روایت میشود، رفتار کنند و کلمات را اد ا کنند. اولین بار این جمشید مشایخی بود که او را سعدی سینمای ایران خواند، وصفی که گزافه نبود.
شهرک غزالی، میراثی ماندگار: در روزگاری که فضای شهری در حال تغییر و تحول بود و این وضعیت بعد از انقلاب بیش از پیش شده بود، نیاز به مرکزی کنترل شده و متمرکز برای تولید و ساخت فیلم و سریالها حس میشد. مرکزی همچون استودیوهای ایتالیایی و هالیوودی که بتوان به راحتی کار کرد، رویای عوامل سینمایی بود که به همت علی حاتمی و پروژه بی نظیرش «هزار دستان» ممکن شد. اقدام و همت او برای احداث و ساخت شهر ک غزالی منجر به بازسازی بخشی از هویت شهری و میراث قدیمی شد، میراثی که اساس ساخت سریالها و مجموعههای بسیاری در آینده را فراهم کرد. این شهرک، میراثی است که از علی حاتمی برای ما باز مانده است و سنگ بنای آثار چشمگیر و ارزشمندی شد.
کد مطلب: 135093