امیر راعی فرد-روزنامه بهار
وزرای معرفی شده حسن روحانی برای کابینه دوازدهم با تمامی نقاط ضعف و قوت خود از سوی مجلس شورای اسلامی منهای یک نفر و با آرای عجیب تایید شدند. اینک بدون قصد ورود به چرایی معرفی برخی از افراد به عنوان کاندیدای وزارت، به رفتار سازمانی و فردی فراکسیون امید و نقش پررنگ این جریان سیاسی در چیدمان آرای داده شده در جریان رای اعتماد به وزرا میپردازیم. با نگاهی اجمالی به تعداد آرا برخی کاندیداهای وزارت به سادگی میتوان از توانمندی یا ناتوانی فراکسیون امید رمزگشایی نمود. فراکسیون امید به عنوان مرکز ثقل اصلاح طلبان در مجلس که طی پروسه رد صلاحیتهای گسترده اصلاح طلبان شاخص متولد گردید، با ارائه کارنامهای نا امید کننده در طی رای اعتماد به کابینه دوازدهم، سبب بروز نگرانی هایی عمیق در جریان اصلاح طلب گردید. به عنوان مثال، نزول معنادار آرا حجتی و رای بالای رحمانی فضلی و توفیق آذری جهرمی در کسب رای اعتماد از مجلس را میتوان به عنوان علامت سؤالهایی پررنگ و معنادار در نتایج اعلام شده از سوی هیات رئیسه مجلس برشمرد.
با توجه به این نکته که فراکسیون امید، نام خود را به پشتوانه اصلاح طلبان پیوند زده است و با استفاده از نشانهها و گفتمان اصلاح گرایانه موفق به جلب اعتماد جامعه گردید، قطعا در برابر خواستههای عقبه اجتماعی خود دارای مسئولیتهای اخلاقی و قانونی است. عدم وجود یک مدیریت کارآمد و یکپارچه و قدرت چانه زنی اندک در مناسبات سیاسی کشور در حیطه قانون گذاری و موضعگیریهای سیاسی کشوری را میتوان به عنوان نخستین ایراد وارد بر پیکره مدیریتی این فراکسیون برشمرد.
با نگاهی به گذشته و مرور کردن تاریخ سیاسی کشور در دو دهه اخیر، به خوبی میتوان به اهمیت نقش اصلاح طلبان در دایره حاکمیت پی برد. باید تاکید کرد که این نقش کارکردی اصلاح طلبان نه تنها به خاطر تاثیرگذاری مستقیم و قدرتمند در تغییر روالهای جریانات مخالف اصلاح طلبان مورد توجه خواهد بود بلکه مهمترین دلیل اهمیت آن را میتوان در جلب اعتماد عمومی مردم جستجو نمود. بدین معنا که با توجه به واقعیتهای سیاسی موجود در کشور و فهم اجتماعی لایههای مختلف جامعه از این واقعیتها و محدودیتها در فعالیت موثر اصلاحطلبان در عرصههای مختلف، الزاما نتایج ظاهری حاصل از یک فعالیت سیاسی هدفمند منظور نظر نخواهد بود و میزان صداقت و شجاعت سیاستمداران اصلاح طلب در پیگیری خواستههای جامعه هدف از اهمیتی بیشتر برخوردار است.
اینک با بازگشت به اتفاق ناخوشایند پروسه اخذ رای اعتماد وزرا و ضعف کارکردی و ملموس فراکسیون امید، میتوان ادعا نمود که رفتارهای شخصی برخی نمایندگان مجلس سبب القای حس بی اعتمادی به این فراکسیون گردیده است. شاید دردآورترین اتفاق در حوزه سیاست داخلی این روزهای مجلس را بتوان ، عدم توفیق حبیب الله بیطرف در اخذ رای اعتماد عنوان کرد. اصلاحطلبترین کاندیدای وزارت که پس از یک دوره چند ساله محدودیت ورود اصلاح طلبان به عرصههای مدیریتی کشور، با فعالیت منفی چند تن از اعضای فراکسیون امید امکان حضور در کرسی وزارت را از دست داد و این عدم حضور نه تنها میتواند سبب بی اعتمادی جامعه به میزان اثرگذاری رای خود درترمیم نقاط ضعف کابینه گردد بلکه میتواند به رویگردانی متنفذان سیاسی اصلاح طلب از حضور در مناسبات سیاسی رسمی کشور نیز منجر شود.
عدم وجود سیستم نظارتی بر کنشهای فردی اعضای عضو فراکسیون امید و بی بهره بودن این جریان سیاسی از وجود یک رهبری کاریزماتیک و تاثیرگذار را نیز میتوان از نقاط ضعف سیستماتیک این فراکسیون برشمرد. درباره میزان تاثیرگذاری جمعی نمایندگان اصلاح طلب در روند قانونگذاریها پرسشهای فراوانی قابل طرح است، اما شاید بزرگترین پرسش این دوره از فعالیت اصلاح طلبان در مجلس را بتوان در رای به برخی وزرای پیشنهادی به روحانی و بیش از همه به عدم توفیق حبیب الله بیطرف در گرفتن رای اعتماد از مجلس برای تصدی وزارت نیرو نسبت داد. عدم توفیقی که با فعالیت منفی مستقیم چند نفر از اعضای فراکسیون امید که منسوب به اصلاح طلبان است به بار آمد و شدت ضعف مدیریتی این مجموعه را بیش از پیش آشکار نمود.
ندای ملتی که خواست اصلاح طلبانه خود را از طریق صندوق رای فریاد زدند، اینک با فقدان مدیریت و تقدم خواست فردی بر منافع گروهی، به عقب گردی مخرب دچار شده است که اگر جهتترمیم این رفتار بیمار سازمانی اقدامی عاجل صورت نگیرد، باید منتظر نتایج اجتماعی ناامید کننده بیشتری باشیم که جرقههای شرافتمند موجود در این فراکسیون را نیز با خود به پرتگاه بیاعتمادی خواهد برد و تعداد محدودی از نمایندگانی که مجلس و دولت، سالیان سال از برکت وجود آزادیخواهشان محروم بوده اند، این بار حیثیت سیاسی شان در گرو رفتار دیگر اعضای فراکسیون امید قرار گرفته است.