ژنهای خوب و مظلومیت ژن رجایی
روزنامه بهار , 13 شهريور 1396 ساعت 17:59
لیلا واحدی
«ژن خوب» تازهترین مفهوم افزوده شده به دایره واژگان ادبیات سیاسی ایران است که به مدد فضای مجازیترند و برند شبکههای اجتماعی شده است. روز به روز هم بر دامنه و دایره ژنداران خوب افزوده میشود و باشگاه ژن خوب هر روز عضو تازهای میپذیرد. قضاوت درباره این موضوع که اگر اعضای این باشگاه ژنهای خود را از برخی مقامات و مسئولان و چهرهها نداشتند الان در چه سمت و حوزهای بودند هدف این بحث نیست همانگونه که پیشینه آغاز و انجام و اعضای باشگاه ژن خوب هم هدف این نوشته نیست. آنچه این روزها خون بر دل میکند، ژنهای پاک و مطهری هستند که از دایره ژنهای خوب که هیچ از دایره ژنهای فعال و سالم هم در حال حذف هستند. افرادی که نه در دنیای مجازی که در عالم حقیقت برای اصلاح این مملکت سالها در تکاپو بودهاند. صاحبان این ژنها گرچه آقازاده نبودند و شاید تجربه شاگرد اولی هم در کارنامه نداشته باشند اما شرافتمندانه در راه آرمانهای اصلاحات قلم زدهاند.
مشقات اصلاح طلبی را نه در لایوهای اینستاگرام و لایکهای توییتر که در انفرادیهای زندان تجربه کردهاند. تخت بیمارستان امیراعلم تهران این روزها میزبان یکی از این ژنهای مطهر است. «علیرضا رجایی» روزنامه نگار. آنچه این ملودرام را به یکتراژدی تبدیل میکند نهفته ماندن این ژنهای اصیل است. رجایی های این سرزمین بیادعا در عرصه مطبوعات و اصلاحات قلم و قدم زدهاند و اکنون غربتشان در گوشه بیمارستان برای بسیاری دردناک است و بازار گرمیهای ژنهای خوب در فضای مجازی و حقیقی گاهی این دردناکی را دوچندان میکند.
مُلک و ملتی که سهوا یا عمدا از ژنهای مطهر خود غافل شود و آنقدر درگیر آب و تاب وصلت سلبریتیهایش شود که متفکرانش را از یاد برد؛ دیر یا زود آفَت بیهویتی ریشهاش را خواهد خشکاند. غفلت از اندیشهورزانی که ژنهایشان به خوبی برخی از آقازادهها نیست، در درازمدت حتی منافع همان آقازادهها را نیز تهدید و تحدید خواهد کرد. امثال رجاییها برای گذار صحیح از دورانی به دوران دیگر حکم کاتالیزوری نایاب را دارند. در بسیاری از كشورها قدر و شأن این کاتالیزورها بسیار بیشتر و بالاتر از ژنهای خوب آن نظامهاست. کاتالیزورهایی از جنس رجایی، مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، مرحوم مهندس مهدی بازرگان، بی آنکه در این گذار آسیبرسان حکومت کنندگان باشند، یاریگر حکومت شوندگان برای آرامش بیشتر در گذار بوده و هستند. وطندوستی و تعلقات مذهبی آنها بر هیچ کس پوشیده نیست و برخلاف سیاران مجازی اینروزها، سالهای عمرشان را در کتابها و اندیشه سیر کردهاند.
اصالت اعتراضشان باید تصمیمگیران را خوشحال کند؛ اصالت حتی در مقام مخالف موهبتی خدایی است در زمانهای که اصالتها قربانی افاضات شدهاند. ژنهای خوب هم این میان اگر اصالت دارند و خُبره حرفه و مسئولیت خود هستند که نگران افاضات فضای مجازی نباشند، اما اگر از سرمایههای فردی، تنها سایهای از پدر بر سر دارند باید از این حجم افاضات نگران باشند. این میان کاش دلسوزانه، دلسوزان ایران را از باشگاه ژنهای خوب نرانیم؛ این ملک و سرزمین به اندیشهورزان حقیقی بیش از سیاران مجازی نیازمند است. تولید فکر، تعریف هویت، روشنگری اجتماعی، آموزش سیاسی و. . . همه و همه در کتابهای نوشته شده به دست همین ژنهای مطهر انجام خواهد یافت. لایوها و لایکها گرچه از نشانگان جامعه مدرن هستند اما هویت ساز آن قطعا نخواهند بود.
کد مطلب: 136140