داستان باز هم درباره همان ساختمان کنار تئاتر شهر است که سرگذشت و حاشیههای عجیبی دارد. ساختمانی که سالها پارکینگ بود ولی به یکباره تصمیم گرفته شد که در آن مسجد ساخته شود و حالا که 15 سال از کلنگزنی آن گذشته، به نظر میرسد مسجدی در کار نیست و فقط یک مجتمع فرهنگی ـ مذهبی علم شده است. مجتمعی که کاربری نامشخص و بلاتکلیفش میتواند نگرانیهایی را برای محیط فرهنگی و هنری تئاترشهر به وجود آورد. در چند وقت اخیر گفتوگوها و گزارشهای مفصلی درباره بنایی که کنار تئاتر شهر ساخته شده در ایسنا منتشر شده که در آنها علاوه بر یادآوری آنچه در این مکان گذشته، اتفاقات و تصمیمات حاشیهداری هم که منجر به ساخت بنایی عجیب در مجاورت یک بنای تاریخی و فرهنگی شده، مطرح شده است.
از آنجا که این ساختمان قرار بود مردادماه امسال بهرهبرداری شود و احتمالا این کار با توجه به تغییرات مدیریتی در شهرداری تهران به تعویق افتاده است، اظهارنظرهایی از سوی برخی اهالی فرهنگ به ویژه تئاتر مطرح شده که دستکم این مکان کاربریای متناسب با تئاترشهر و نیز محدوده فرهنگی چهارراه ولیعصر (عج) داشته باشد. در این راستا احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران و نیز وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی اخیرا در مراسم اختتامیه جشنواره نمایشهای آیینی سنتی اذعان کرد، به جای ساختمانی که کنار تئاترشهر بنا شده قرار بوده «تکیه شهر» ساخته شود.
براساس آنچه نقل میشود، گویا طراحی بنای این تکیه هم توسط میرحسین موسوی انجام شده و حتی نقشههای آن الان باید در فرهنگستان هنر موجود باشد. با این حال مسجدجامعی میگوید، اگرچه این طرح اجرایی نشد ولی هنوز میتوان تغییراتی در آن به وجود آورد تا به "تکیه شهر" تبدیل شود.او چند سال قبل در مقالهای که به طور مفصل به قدمت ساخت تکیه در تهران اشاره دارد، درباره این طرح نیز توضیحاتی را ارائه کرده است.
«ساختن محلی برای اجرای تعزیه و نمایشهای آیینی و سنتی از نیازهای شهر بزرگ و ماشین زده تهران است که دست کم حدود 150 سال پیش بین 50 تا 70 تکیه محلی داشته است و با وجود فراز و فرودهای بسیار مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) به ویژه در ماه محرم در آن پیوسته رو به گسترش بوده است. نخستین بار در سومین شورای شهر تهران این مساله مورد توجه قرار گرفت و پیشنهاد شد که در کنار تئاتر شهر، موزه تعزیه و تکیه شهر ساخته شود. در این موزه اشیایی مانند سیاههها، پرچمها، علمها، پارچهها، صورتکها، شیرها، کتلها، لباسها، شمشیرها، سپرها، نیزهها، چکمهها، زینها، گاهوارهها، نخلها و... گذاشته میشد و نمادی از تاریخ تحولات اجتماعی و فرهنگی را به نمایش میگذاشت. مجموعهای ارزشمند از این قبیل آثار را مرحوم فیاض معین البکاء در اختیار داشت که زمینه واگذاری آن نیز فراهم شد.
ساختمان تکیه نیز میتوانست بر پایه ساختمان تاریخی و ارزشمند تکیه دولت باشد که بنایی فاخر و تاریخی بوده و عکسها و نقشههای ساختوساز آن نیز موجود است: هر چند لازم بود با توجه به پیشرفت معماری و نمایش و تئاتر از ظرفیتهای جدید هنری نیز بهره گیرد و روزآمد شود.
به هر حال با توجه به اقدام غیرکارشناسانه مدیریت شهری در دوره پیش درباره تعیین کاربری دیگری برای آن زمین، انجام این کار عملا امکان پذیر نبود. از این رو سه پیشنهاد دیگر ارائه شد: نخست محل قدیم دانشکده الهیات دانشگاه تهران و مکان سابق حزب جمهوری اسلامی در خیابان امیرکبیر، نزدیک چهارراه سرچشمه که محل شهادت آیت الله بهشتی و یاران ارجمند ایشان در هفتم تیرماه سال 1360 بود و در فضای تهران قدیم قرار داشت. دیگری زمینی بود در کنار موسسه فرهنگی- هنری صبا (وابسته به فرهنگستان هنر) واقع در ضلع غربی چهارراه طالقانی، در خیابان شهید برادران مظفرکه قرار بود با همکاری بخش معماری فرهنگستان هنر به ساخت و ساز آن اقدام شود.
و بالاخره مورد دیگری هم وجود داشت که به توافقهای اجرایی نزدیک شد و موقعیت مکانی آن پیرامون تئاتر شهر و در ضلع جنوب غربی آن است و بر اساس موافقتنامهایی که پس از چند دوره مذاکره درکمیسیون فرهنگی شورای شهر و خانهتئاتر به نتیجه رسید و با مدیرعامل (وقت) خانه تئاتر ـ آقای ایرج راد ـ و مدیرعامل وقت مترو آقای محسن هاشمی و اینجانب منعقد شد، مقرر گردید تکیه شهر در فضای کارگاه موقت مترو در غرب تئاترشهر در خیابان صبای جنوبی جنب کوچه سرمد ساخته شود: هر چند بعید است تا پایان این دوره مدیریت شهری این کار به سرانجام برسد.»
آنچه مسجدجامعی در این نوشتار به آن اشاره کرده، علاوه بر تشریح طرحی که برای تکیه شهر مدنظر بوده، از این جهت میتواند مورد توجه و تاکید اعضای جدید شورای شهر و نیز شهردار تهران قرار گیرد که نبود فضایی برای اجرای نمایشهای آیینی و تعزیه و نیز نبود مکانی برای نگهداری وسایل و یادگاریهای به جا مانده از تعزیهخوانان بنام کشور از جمله معینالبکاء فیاض هاشمی همواره مورد انتقاد و اعتراض هنرمندان بوده است.حتی سال گذشته ایسنا در گزارشی به مشخص نبودن وضعیت یادگارهای معینالبکا پرداخت که در ان اشاره شد، «زمانی که این تعزیهخوان درگذشت، قرار بود مجموعهی غنی و گستردهای از وسایل و نسخ تعزیه که توسط وی در خانهاش گردآوری شده بود به ثبت و نگهداری برسد و حتی فرهنگستان هنر وعده داد تا با راهاندازی موزهی تئاتر، مجموعه وسایل تعزیهی «هاشم فیاض» را خریداری کند، اما بعد از گذشت 12 سال هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و مشخص نیست این مجموعه وسایل و نسخ در کجا نگهداری میشوند و آیا اصلا چیزی از آنها باقی مانده است یا خیر. »
اکنون با توجه به فرا رسیدن ماه محرم و تاکید یک عضو شورای شهر باید دید مدیران شهری چه تصمیمی برای ساختمان کنار تئاترشهر میگیرند و آیا با توجه به استقبالی که رهگذران چهارراه ولیعصر (عج) همواره در دهه محرم و نیز زمان برپایی جشنواره نمایشهای آیینی سنتی از اجرای تعزیه در محوطه تئاترشهر داشتهاند، سرانجام مکانی برای تعزیه و تعزیهخوانها در این مکان برپا میشود؟!