گروه فرهنگی: یک جامعه شناس درباره دلایل استقبال مردم از ژانر کمدی، گفت: کمدی ابزاری برای بیان حرفهایی است که نمیتوان گفت و یا نسبت دادن به چیزهایی که از آن ناراحت هستیم ولی نمیتوان مستقیم به زبان آورد.
احمد شکرچی در گفتوگویی با ایسنا با اشاره به اینکه "ما به واسطه سابقه تاریخیمان برایمان طنز یکی از راههایی بوده که بواسطهی آن حرفهایی میزدیم که نمیتوانستیم به صورت مستقیم به زبان بیاوریم" ادامه داد: آدمها به خاطر اینکه نمیتوانستند حرفهایی را در حوزه عمومی، صراحتا و به صورت آشکار بزنند، آن را در لفافه و کنایه میگفتند.او ادامه داد: ما مدام در زندگی روزمره خود با کنایههای طنزآمیز صحبت میکنیم و این اتفاق هم فقط به خاطر استبداد نیست و ممکن است به خاطر نوع و سبک روابط اجتماعی مان هم باشد که این گونه رفتار میکنیم و برای اینکه فضا تلخ نشود آن را به شوخی بیان میکنیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه "کمدی زمینه مساعدی را ایجاد کرده که مخاطبین آن حرفهایی را بشنوند که کنایهای به کسی دارد یا به یک موضوعی که آدمها در حالت عادی از آن صحبت نمیکنند" ادامه داد: کمدی ابزاری است برای بیان حرفهایی که نمیتوان گفت و یا نسبت دادن به چیزهایی که نمیتوانیم بگوییم ولی از آن ناراحت هستیم.شکرچی با اشاره به اینکه "یکی از کاربردهای اولیه هر رسانهای سرگرمی است" بیان کرد: آدمها همان قدر که به سرگرمی نیاز دارند به آگاهی، خبر و آموزش هم نیاز دارند. سبک زندگی بر روی تمامی این تفریحات تأثیرگذار است، در این تنوع سبک زندگی آنهایی که وقت، هزینه و سابقه متفاوتتری داشته باشند ممکن است آخر هفته خود را به دیدن یک نمایش یا فیلم بگذرانند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه "کمدی کارکرد تسکین آلام و دردها را دارد (با یک دید انتقادی) و برای فراموشی و فرار از خستگی و پیچیدگیهایی که در روز آدمها با آن مواجه هستند، اتفاق میافتد" گفت: این از نگاه مصرفکننده است ولی در این مورد باید به نگاه تولیدکننده هم توجه کنیم که میگویند ما باید کالایی را عرضه کنیم که مصرفکنندگان انبوه، متوجه وضعیت نابهسامانی که در آن هستند نباشند و مثل ماشین سرکار بروند و بعد از کار، از فرهنگ استفاده کنند و دوباره از فردا همان چرخه را ادامه دهند. او ادامه داد: در نگاهی کلی میتوان گفت کسانی رسانهها را در دست دارند که منابع قدرت و ثروت را هم در اختیار دارند و از نظر مکاتب انتقادی، اینها تلاش میکنند موضوعاتی را مطرح بکنند که اعضای عادی و کسانی که تحت سوءاستفاده از آنها هستند، خیلی به کلیت شرایط ساختاری که در آن هستند فکر نکنند و از وضعیتی که در آن هستند خوشحال باشند و لذت موقت مصنوعی برایشان تولید شود تا فکر کنند که چقدر وضعیت خوب است و این همان آگاهی کاذبی است که «مارکس» میگوید. اکنون این وضعیت در کل فرهنگ وجود دارد و این وظیفه روشنفکران جامعه است که مدام این آگاهی و هشدار را بدهند که مبادا مردم به این وضعیتی که در آن هستند باقی بمانند.
این جامعهشناس با بیان اینکه "ما همه دوست داریم بعضی وقتها از دیدن فیلمی لذت ببریم" گفت: اگر فیلمی از یک سطح فرهنگی و علمی پایینتری برخوردار باشد ولی از دیدن آن لذت ببریم و خوش بگذرد به دیدن آن میرویم. ما وقتی رسانه را تماشا میکنیم ترجیح میدهیم در عین حال به ما خوش هم بگذرد و اگر این گونه نیست پس میرویم به انجام کارهای جدیترمان میپردازیم. این حس خوش گذشتن در تمام فیلمهای کمدی وجود دارد چه فیلم گیشهای باشد که به سمت ابتذال رفته باشد، چه فیلمی که میخواهد سطح بالایی داشته باشد و علاوه بر خوش گذشتن سعی دارد که ویژگی انتقادی هم داشته باشند.
او افزود: برخی کمدیها گاهی فقط برای اینکه بتوانند مخاطب را بخندانند دچار هزل میشوند. این یک آسیب جدی برای فیلمهای کمدی است و نیازمند هنرمندی توانا است تا بتوانند برخی مرزهای کمدی را رعایت کند.شکرچی با بیان اینکه "فیلمهای کمدی ما بیشتر طنز گفتاری هستند تا طنز موقعیت" اظهار کرد: ما فیلمهای کمدیمان بیشتر گفتار محور هستند و گویی ما تعدادی جوک را کنار هم چیدهایم و با یادآوری همانها، خندهمان میگیرد. این برای سینما ضعف است و هر چقدر فیلمها به تصویر نزدیکتر باشد سینماییتر است تا اینکه مملو از گفتار باشد.
وی در پایان ابراز عقیده کرد: فیلمسازان به دلیل اینکه این توانایی را ندارند تا طنز موقعیت ایجاد کنند، سعی میکنند گفتارها غلیظتر بکنند و این غلظت در شوخیها فیلم را به سمت هزل میبرد و آن را از ژانر خانوادگی خارج میکنند و در نهایت سطح سلیقه مخاطب را تنزل میدهد. وقتی مخاطبان به دیدن این سطح عادت میکنند تقاضایشان هم به همین گونه تنظیم میشود و برای آثار جدیتر و فکر شدهتر انتظاری ندارند و در نهایت تولیدکنندگان نیز فقط همین تقاضاها را پاسخ میدهند.