روزنامه بهار: دغدغه حریم خصوصی یا غیر خصوصی فضای داخل ماشین که چندی پیش حواشی بسیاری به ه مراه داشت این روزها شکل جدیدی به خود گرفته است و در قالب شکایت پلیس امنیت اخلاقی رخ مینماید. به این صورت که بدحجابی یا هرگونه مشکل اخلاقی که در چار چوب ماشین اتفاق بیافتد توسط پلیس امنیت اخلاقی شامل جریمه میشود و به اصطلاح ماشین فرد مورد نظر قبض میشود و این جریمه صرفا خوابیدن ماشین در پارکینگهای مورد نظر در فواصل زمانی مشخص است که این امر نیز با مشکلات و حواشی فراوانی روبهرو است.
***
یک ساختمان یک طبقه کوچک در خیابان وزرا بدون هیچ سر در و تابلو، تنها محلی است که پس از قبض شدن ماشینتان باید به آن مراجعه کنید. برای بررسی بیشتر این موضوع به ساختمان نامبرده مراجعه میکنم. اولین چیزی که نظرها را به خود جلب میکند صف طویل کسانی است که پشت در این ساختمان منتظر ایستادهاند تا اسم آنها خوانده شود و برای پیگیری کارهایشان به داخل مراجعه کنند. سربازی هم نزدیک در ایستاده و اسم مینویسد. این اسم نویسی تنها تا ساعت یازده ادامه دارد چون سرباز مامور این کار معتقد است که کسانی که پس از ساعت یازده مراجعه کنند امروز وقت کافی برای رسیدگی به کارشان نیست برای همین به این افراد میگویند بروند و فردا بیایند.
جلو میروم و اسمم را به سرباز میگویم تا یادداشت کند. خوشبختانه من قبل از یازده مراجعه کردهام و شامل آن دسته از افرادی که کارشان باید به فردا سپرده شود، نمیشوم. سرباز اسمم را مینویسد و من به جمعیت در صف ایستاده میپیوندم. در بین افرادی که ایستادهاند همه جور اقشاری به چشم میخورد. از زنان و مردان میانسال گرفته تا دختران و پسران جوان. از ماشینهای پراید و سمند گرفته تا ماشینهای چند صد میلیونی. همه افراد در این صف ایستادهاند تا ماشین قبض شده خود را آزاد کنند. در این بین از گرمای هوا و تابش مستقیم خورشید که بد جور مردم را کلافه کرده نمیتوان غافل شد. خیلی از کسانی كه در این صف ایستادهاند به گفته خودشان تا چند روز پیش حتی نمیدانستند که ماشینشان مورد شکایت پلیس امنیت قرار گرفته است و چنین جریمهای دارد.
گویا اصلا به آنها اطلاع رسانی نشده بود و تفهیم اتهامی هم رخ نداده بود. حتی هیچ قبض یا مدرک وعکسی هم وجود نداشت که ثابت شود جریمه صورت گرفته به آنها تعلق دارد؛ اما کسانی که در حین اعمال جریمه قبض برای آنها صادر شده بود روی قبض کدی قرار داشت که نشان دهنده تخلف فرد مورد نظر بود و اما هیچ یک ازاشخاص معنی کد را نمیدانستند. مردی که روبه روی من ایستاده بود از کناری اش پرسید«میدونید کد 14 چیه؟» زنی که کنار او ایستاده بود اظهار بياطلاعی کرد و به همین دلیل مرد این بار از سرباز جلوی در که مسئول نوشتن اسم بود پرسید «سركار شما میدونی کد 14 چیه؟» . جواب سرباز بسیارقانع کننده بود! «میری داخل میفهمی»!
ماشینهايي که بيصدا قبض شدند
همهمه در بین افراد خبر از نگرانی و استرسی که به آنها وارد شده بود میداد. زن مسنی که با فاصله کمی از من ایستاده بود درد و دلش باز شده و از چگونگی قبض شدن ماشینش میگفت. از این که پسر جوانش با خانمی در ماشین بوده و حالا به همین دلیل پلیس امنیت ماشین را قبض کرده و او آمده تا کارهای اداری اش را انجام دهد. مرد دیگری که شاهد صحبتهای ما بود رو به زن گفتباز خوبه که شما از قبض شدن ماشینتان خبر داشتید. من اصلا نمیدانم کی و چرا ماشینم قبض شده است و فردا بلیط سفر به خارج از کشور دارم. میخواستم ماشینم را بفروشم که فهمیدم همچین جریمهای هم دارد و حالا باید چند وقت در پارکینگ بخوابد چه کار میتوانم انجام دهم؟
مرد جوانی که کمی آن طرفتر ایستاده بود میگویدمنم از قبض شدن ماشینم خبر نداشتم. میگویند فروردین 94 این اتفاق افتاده و من اصلا خبر نداشتم. بحثها حول محور چگونگی قبض شدن ماشینها ادامه دارد. گرما به شدت آزار دهنده است. کارها به کندی انجام میشود و تقریبا هر نیم ساعت تا 45 دقیقه، سرباز جلوی در اسم کسی را صدا میزند. نزدیک سرباز میشوم. به او میگویم اسم من را صدا نزدهای؟ سرباز لبخند میزند و میگوید: «اسمت چیه؟» اسمم را میگویم و همان لحظه صدا میزند و با خنده میگوید بروداخل!
ماشین باید بره پارکینگ!
از در که وارد میشوی اتاق کوچکی رو به رویت خودنمایی میکند که چهار باجه در آن قرار دارد این اتاق قسمتی از ساختمان پلیس امنیت است که به دلیل مراجعه زیاد برای خودرو تنها به این کار اختصاص داده شده است. عدهای در باجهها مشغول کار هستند و عدهای نیز منتظر ایستاده اند. پسر جوانی که آن طرفتر ایستاده بود و در حال صحبت با مرد میان سالی بود میگفت ماشین من را دو روز پیش برای صدای ضبط بلند قبض کردهاند و حالا که مراجعه کردم میگویند هنوز در سیستم ثبت نشده است برو و 5 روز دیگر مراجعه کن. مرد میانسال راه کاری به او پیشنهاد میدهد و میگوید: ببین هفته دیگه که اومدی و مشخص شد که چند وقت باید ماشینت بخوابه برو به یکی از پارکینگها یه پولی بده، برات پر میکنن که ماشینت چند وقت خوابیده دیگه نیاز نیست که ماشینو بخوابونی!» پسر پرسید «مثلا چقدر باید پول بدم»
گفت: «بستگی به این داره که ماشینت چند وقت بخواد بخوابه بین 100 تا 300 تومن بیشتر نمیشه ولی میارزه به این که نخوای ماشینتو بخوابونی». پسر خندید و بابت این کمک از مرد تشکر کرد! البته متوجه نشدم این جریمه، «بدل» از «توقف خودرو» در پاركینگ است ( هر شبانه روز،12000 تومان) است و به حساب دولت واریز میشود یا ...؟ در همین حین صدای تقریبا بلند مردی نظرها را به خود جلب کرد. مرد با صدای بلند میگوید: «70 روز پارکینگ برای بياخلاقی که حتی نمیدونم کی اتفاق افتاده؟ این انصاف نیست من دارم ماشینو میفروشم مشتری رو ماشینه.» جواب مشخص بود. «ماشینتون باید بره پارکینگ آقا» . مراجعه کنندگان خسته و گرما زده از مدت طولانی که در صف زیر آفتاب ایستاده بودند حالا دیگر حتی توان بحث کردن هم نداشتند هر چند جای بحثی هم وجود نداشت چون جواب واضح بود.«ماشین باید بره پارکینگ».
تخلف شما ثبت شده است
به هر حال نوبت من رسيد. روبهروي باجه مربوطه قرار گرفتم. كارت اتومبيلم را به متصدي دادم. استعلام گرفت از روي مانيتور برايم خواند كه: «شما در بهمن 1394 ساعت 4 بعدازظهر در ميدان ونك بدحجابي داشتي. پرسيدم: عكسي از من در خودرو موجود است يا فقط نظر مامور بوده؟ در پاسخ خيلي سريع گفت: تخلف شما ثبت شده و باید برويد پاركينگ و خودرويتان را 14 روز بخوابانيد. گفتم: كدام پاركينگ؟ گفت: ليست پاركينگها را روي ديوار چسباندهايم. هر چه اصرار كردم آقا به خدا من هميشه حواسم به روسريام است و...! فايدهاي نداشت كه نداشت. زیرا ظاهرا جای اعتراض و تجدیدنظرخواهی برای دفاع در این نوع جرائم در نظر گرفته نشده است. لذا مستاصل و نوميد، ليست نصب شده روي ديوار را خواندم و يكي از پاركينگها را انتخاب كردم و با پرايد درب و داغونم كه حالا چند روزي فروخته و فقط به خاطر استعلام خلافياش، معطل انتقال سندش بودم روانه پاركينگ مربوطه شدم.
مردم از پلیس انتظار احترام به حریم خصوصیشان را دارند
پلیس همیشه گفته که خودرو حریم شخصی نیست و فرد نمیتواند با ظاهری زننده در آن حضور داشته باشد. مقامهای انتظامی حتی با دودیکردن شیشههای ماشینها هم مخالفند و میگویند که دودیکردن شیشهها نباید بهگونهای باشد که داخل خودرو دیده نشود. نظر بعضی از حقوقدانان اما با پلیس فرق میکند. محسن رهامی یکی از این حقوقدانان است که میگوید: «اگر مجلس یک جرم را تشخیص داده و قانونی برای آن تصویب کرده باشد، پلیس میتواند وارد آن شود و اقداماتی داشته باشد. یکی از این موضوعات، جرایم مشهود است؛ یعنی جرایمی که پلیس میتواند بدون حکم قضایی وارد شود و افراد را دستگیر کند. ما در این سالها دیدهایم که پلیس فراتر از حدود اختیاراتش وارد خودرو افراد شده و حریم خصوصی آنها را نقض کرده است. در حالی که خودرو هم مانند خانه افراد، حریم خصوصی آنهاست و پلیس باید برای ورود و توقیف آنها حکم قضایی داشته باشد.
او از قوانینی میگوید که درباره کسانی که مزاحمان نوامیس و بدحجاب نامیده میشوند، در کشور وجود دارد: در ماده 619 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 آمده است که هرکس در اماکن عمومی یا معابر، متعرض یا مزاحم افراد یا زنان شود و با الفاظ و حرکات مخالف شئون، به آنها توهین کند به حبس از دو تا ششماه و شلاق تا 74ضربه محکوم میشود. در ماده 638 این قانون هم آمده است که زنانی که حجاب را رعایت نکنند به حبس از 10روز تا دوماه زندان یا از پنجهزارتومان تا 50هزارتومان جریمه محکوم میشوند. پلیس فقط میتواند بهعنوان ضابط قضایی این افراد را دستگیر کند و به مراجع قضایی تحویل دهد اما نمیتواند درباره نوع مجازات آنها هیچگونه دخالتی کند. رهامی معتقد است که موارد دخالت پلیس محدود است و بیشتر مردم از پلیس انتظار احترام به حریم خصوصیشان را دارند.