مهناز تسلیمی*
هر سال این غم جانگداز، ظلم به اهل بیت (ع) با بیرقهای سیاه برای همه تداعی میشود و حسب عادت دچار رقت قلب میشویم و شاید سوگواریم. ولی به نص صریح نظرات اندیشمندان، داستان آزادگی حسین (ع) و عاشورای او تا ابد، درس بزرگی است برای رهایی از ذلتها و ضلالتها. از نظر اندیشمندان علومتربیتی،تربیت شدن به سمت تعالی و کمال بشری، یک شبه حادث نمیشود. درست شدن و ساخته شدن از انجام کارهای ریز و کوچک و درست انجام دادن کارهای درست محقق میشود و مثل بذر، ذره ذره رشد و تکامل پیدا میکند، تا جایی که اسطورهها پدیدار میشوند. مثال ساده، نگه داشتن زبان و چشم از گناه است که به مرور به صیقل روح منجر میشود که هر بدی ارزش و خوراک روح نیست، همین کنترل ساده اعضاء و جوارح، زمینه رشدهای بعدی و آن کمالات است که فرد به طی الارض و باز شدن چشم دل خواهد رسید. به قول شاعری، تعریف مسلمانی این چنین است:
واعظی پرسید از فرزند خویش/هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟
صدق و بی آزاری و خدمت به خلق / هم عبادت هم کلید زندگیست
گفت فرزند: زین معیار در شهر ما/یک مسلمان هست آن هم ارمنی است!
گرچه درباره وجود برخی بدعتها و فرهنگهای غلط و رایج و بعضاً جاهلانه در کشور شکی نیست به ویژه صفت ریا و ظاهرنمایی که همه نشان این است که مسلمانی ما مشکل دارد و نه دین اسلام ما، مسئله درسهایتربیت حسینی را باید فراتحلیلی شناخت و جامعه را بر اساس آن بهبود یا اصلاح کرد.
1ـ در بیان مسائلتربیت حسینی بر خود تمرکز نداریم و دائم از تزلزل و اشتباهات دیگران و اقشار مختلف صحبت میکنیم، پس خود به الزام خودمان نیستیم و مبنای گفتار و رفتار را دیگران میدانیم. باید از دیگران گاهی گذشت و ندید و در خود غوطه ور شد، من چه کنم، حسینی شوم؟ این تک تک درست شدن افراد، به کل درست شدن جامعه منجر خواهد شد. بالاخره رفتار و حسنات خوب هم مسری است.
2ـ دیدن و شنیدن وترویج نکات مثبت بسیار ضعیفتر از نکات منفی است. دیدگاه پوزیتیویست، در فرهنگ ما ضعیف است. ما باید ولو اینکه نکات مثبت در ظاهر کوچک باشد ولی تعریف وترویج کنیم. صحنههای بدیع از فرهنگ عاشورایی از یک کودک تا یک مسن لرزان برای ما درسهای بزرگی است.
3ـ زنده نگاه داشتن فرهنگ عاشورایی و حسینی زیستن به حرمت شان رفیع اهل بیت (ع) وظیفه همه است. هر کس تلاش خود را بکند، برکت این عمل در زندگی خود و دیگران خواهد دید. یقیناً از مردمانی کهتربیت شده در محضر بزرگان دینی که مروّج اخلاق به معنای واقعی کلمه باشند در آینده جامعهای خواهیم داشت که همه به آن افتخار خواهند کرد و حقیقت روح و عقل ما نیاز به این فرهنگ و شناخت عمیق آن دارد.
4ـ ما باید مطالعه کنیم، و تحقیق کنیم و بارها و بارها کتابها را بخوانیم، نه یکی بلکه صدها. که در مورد الگوهای بلاشک زندگی خود اطلاعات حقیقی و شفاف و مستندی داشته باشیم وگرنه حرفهای ما در حد همین اداراکات و کلمات تکرارهای رایج کوچه و بازار خواهد بود.
5ـترسیدن و تنبلی دو آفت رایج است، که باید بر آن فائق آییم. به هر حال که احساس شد منافع مان به خطر است یا وابستگی و دلبستگی به داشتهها زیاد شد، این شروع خوبی است که گاهی باید دل کند و یا باید به ساحل آرامش دلخوش نکرد و دل به دریا زد. یکی از پست و مقامش، یکی از مالش و یکی از خودخواهی و آسایشش و یاترک اعمالش که خدا و خلق خدا راضی نیستند. باید جدا شد. اَللّهُم َّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ خدایا قرار ده زندگیم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد.
*پژوهشگر سازمانهای آموزشی و متخصص آموزش سلامت و تربیت بدنی مدارس