گروه سیاسی: پس از ماهها بلاتکلیفی «وزارت علوم» حالا شنیدهها از معرفی رییس فعلی و دوران اصلاحات دانشگاه بوعلیسینای همدان بهعنوان وزیر علوم دولت دوازدهم حکایت دارد و این درحالی است که نظر دانشجویان امروز و دانشجویان دوران ریاستجمهوری خاتمی درباره این گزینه پیشنهادی متفاوت است.
اگر صبح روز یکشنبه ۳۰ مهرماه، رییس جلسه علنی مجلس لابهلای دستور روازنه، از رضا اردکانیان بهعنوان وزیر پیشنهادی نیرو و منصور غلامی برای وزارت علوم نام نبرد، باید تعجب کنیم؛ وگرنه آنچنان که از شواهد و قرائن پیداست، اگر اتفاق خاصی در ساعتهای پیشرو نیافتد، تکلیف ۲ وزیر باقیمانده دولت دوازدهم روشن خواهد شد. حال آنکه تا یکی، دو روز پیش دولت نه وزیر علوم داشت و نه وزیر نیرو اما با هرآنچه در توان داشت، کارش را میکرد.
رایاعتماد مجلس به کابینه بیوزیرعلوم، با تکماده لاریجانی
حسن روحانی درست یکماه بعد از پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ۲۹ اردیبهشتماه، درحالی با حضور در صحن علنی روز ۲۹ مردادماه مجلس شورای اسلامی برای ۱۶ نفر از ۱۸ مرد دولت دومش رایاعتماد گرفت که نمایندگان آن زمان حاضر نشدند به بیطرف، وزیر پیشنهادی نیرو رای بدهند و البته، رییسجمهور هم از همان ابتدا حاضر نشده بود، کسی را بهعنوان وزیر علوم این دولت به مجلس معرفی کند. این شد که کابینه دوازدهم همچون دیگر دولتهای پیش از خود در آستانه آغاز سال تحصیلی آغاز بهکار کرد و همچون دولت اول روحانی، وزیر علوم نداشت.
نمایندگان عمدتاً اعتدالی مجلس دهم همان زمان، در جلسات نفسگیر رایاعتماد بارها در اخطار و تذکر و هر بهانهای که بهدست میداد، از روحانی بهخاطر عدم معرفی وزیر علوم به مجلس گلایه میکردند؛ تذکرهای سریالی خدری، شیخ اصلاحطلب بوشهری و محبینیای معتدل و پژمانفر اصولگرا، و البته بسیاری دیگر از نمایندگان در آن جلسات اما هر بار پشت سد ریاست لاریجانی میخشکید و تفسیر خاص رییس مجلس از آییننامه، عملاً اجازه میداد رییسجمهور قبل از آنکه مجلس اساساً وارد مرحله رایگیری شود، از فرصت ۳ماههای استفاده کند که قانون، برای معرفی وزرایی که موفق به کسب رایاعتماد از مجلس نمیشوند، درنظر گرفته؛ نه فرصت ۲ هفتهای که به هر رییسجمهوری مهلت داده تا فهرست هیات وزیرانش را به هیات رییسه مجلس تقدیم کند.
بنابراین روحانی بدون اینکه کسی را برای تصدی وزارت علوم معرفی کند، همان زمان ۳ ماه از لاریجانی وقت گرفت که فکرهایش را، هرطور که خواست، بکند و بعد بالاخره گزینه تاییدشدهاش را به نمایندگان مردم پیشنهاد کند که تازه پس از آن، نمایندگان مردم وارد پروسه بررسی کارنامه آقای وزیر علوم در مجلس شوند و باقی مراحلی طی شود که بخشی از آن، هنوز هم کلید نخورده است. بماند که حالا شنیدهها از پشتپرده پارلمان، حکایت از قطعی شدن هر ۲ وزارتخانه بلاتکلیف دارد؛ چنانکه پس از آنکه بلاخره قرار شد جناب اردکانیان، بعد از چند مرحله رفت و برگشت برای دفاع از خود بهعنوان وزیر پیشنهادی نیرو مقابل نمایندگان بیاستد، حالا شواهدی دیگر از معرفی منصور غلامی رییس فعلی دانشگاه بوعلی همدان برای تصدی وزارت علوم حکایت دارد.
مسیر هموار اردکانیان تا وزارت نیرو
همزمان درحالی که باتوجه به اجماع نسبی نمایندگان مجلس و طیفهای مختلف سیاسی در حمایت از گزینه پیشنهادی وزارت نیرو، به نظر میرسد در حال حاضر رضا اردکانیان مشکل خاصی در کسب رایاعتماد مجلس نداشته باشد، واقعیت این است که او نیز مسیری نسبتاً پر پیچ و خمی را پیمود تا به اینجا رسید. اردکانیان که حتی پیش از معرفی بیطرف، از جمله گزینههای اصلی تصدی وزارت نیرو بود، پس از عدم رایاعتماد مجلس به گزینه نخست روحانی برای این وزارتخانه، دوباره بهعنوان مهمترین گزینه مطرح شد. با این حال، برخی حواشی درمورد وضعیت تابعیت این مدیر اصلاحطلب، روند معرفیاش را با مشکلات مقطعی روبرو کرد و حال، به نظر میرسد نیروی روحانی بر منتقدان اردکانیان چربیده و اگر اتفاق خاصی نیافتد، بهزودی تکلیف وزارت نیروی دولت دوازدهم هم روشن خواهد شد. با این حال، آنچنان که پیداست، مسیر برای گزینه پیشنهادی دولت در وزارت علوم آنچنان هموار نیست.
پایان سریال بلاتکلیفی وزارت علوم و نیرو
در این میان «
محمدعلی وکیلی» عضو هیات رییسه مجلس عصر چهارشنبه در یکی از آسانسورهای مجلس به خبرنگار ایلنا گفت که به احتمال قریب به یقین، روحانی صبح روز یکشنبه هفته آینده ۳۰ مهرماه، هر دو وزیر باقیمانده را همزمان به مجلس معرفی میکند و این دو نفر هم رضا اردکانیان برای وزارت نیرو و منصور غلامی برای وزارت علوم است.
افسوس «محمدی» از بیمهری به آنها که وزیر نشدند!
دقایقی بعد، اتفاقاً همان آسانسور که اینبار به سمت بالا میرفت، خبرنگار ایلنا را به «
داود محمدی» عضو اصلاحطلب کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس رساند؛ چهرهی محمدی اما همین که متوجه شد، قرار است درباره گزینههای وزارت علوم صحبت کند، درهم فرورفت و با دلخوری گفت: حدود ظهر روز سهشنبه در جریان خبری قرار گرفتم مبنی بر اینکه دولت در حال بررسیهای نهایی، برای معرفی آقای غلامی به مجلس است که البته هنوز نمیتوان با قطعیت دربارهاش صحبت کرد.
فردای آن روز غلامی به خبرنگار یکی از خبرگزاریها در همدان گفت که معرفیاش قطعی است اما محمدی که پیش از ورود به مجلس بهعنوان دبیرکل انجمن اسلامی معلمان فعالیت میکرد و حالا پس از ورود به مجلس، نایب رییس نخست کمیسیون آموزش و تحقیقات است، در همان آسانسور تاکید کرده بود که حتی اگر غلامی معرفی شود، باید برنامههایش را در کمیسیون آموزش و فراکسیون امید بررسی کنیم.
قطعی شدن معرفی غلامی درحالی که در این مدت نسبتاً طولانیِ بلاتکلیفی وزارت علوم، بیش از ۱۰ نفر بهعنوان گزینه احتمالی آمدند و خط خوردند، شاید بیش از هرچیز از این منظر حائز اهمیت باشد که چهره دانشگاهیان بجای لبخند رضایت، شبیه به محمدی درهم فرورفت. محمدی در توضیح علت این نارضایتی با همان صدای آرام میگوید: «ما که بهدنبال وزارت آقای فرجیدانا و توفیقی بودیم ولی به هر حال اینطور نشد!» محمدی میگوید: «به هر حال که وزیر علوم را باید رییسجمهوری معرفی کند. اتفاقاً ما در فراکسیون امید و مجمع نمایندگان تهران در نامهای تاکید کردیم که گزینه موردنظرمان، دکتر فرجی است. ولی گویا به هر دلیل، نظر رییسجمهور این نبوده و باید ببینیم روحانی چه میکند.»
«منصور غلامی»؛ باغبانی در دانشگاه!
«منصور غلامی» که دکترایش را در رشته «علوم باغبانی» از دانشگاه آدلاید استرالیا گرفته، در ۸ ساله دولت خاتمی ریاست دانشگاه بوعلیسینای همدان را برعهده داشته و بهگفته ناظران، دانشجویان آن سالها و البته بنابر تایید محمودصادقی نماینده فعلی مجلس و دبیرکل انجمن مدرسین دانشگاهها، ازجمله روسای محبوب دانشگاهها در آن دوران بوده و پس از ۸ سال دوری از این دانشگاه در دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، از سال ۹۲ و همزمان با آغاز به کار دولت روحانی بار دیگر با اصرار و حکم فرجیدانا وزیر وقت علوم، مسئولیت ریاست دانشگاه بوعلی را برعهده گرفت.
بررسی ۲ نگاه به «منصور غلامی» در گفتوگو با ۳ نسل از دانشجویان
با این همه، شاید مهمترین مسئله در کارنامه غلامی ۶۴ ساله، تفاوت دیدگاه دانشجویان این روزهای بوعلی با دانشجویان این دانشگاه در دوران اصلاحات درباره رییس دانشگاهشان است و به همان میزان که دانشجویان قدیمی بوعلی، غلامی را فردی آزاداندیش، اصلاحطلب و مناسب برای وزارت علوم میدانند، دانشجویان جدیدتر دکتر غلامی، با استناد به عدم صدور مجوز برای یک تشکل اصلاحطلب این دانشگاه و برخی از انتصابات دوره چهارساله اخیر بهویژه در معاونت فرهنگی دانشگاه بوعلی، دلخوشی از او ندارند.
اوضاع که اینطور به هم میپیچد، بیشتر لازم میشود تعارفات را کنار بذاریم و صریحتر صحبت کنیم. اما حتی محمود صادقی نماینده اصلاحطلب مجلس در کمیسیون آموزش و تحقیقات هم میگوید «همچنان در حال ارزیابی هستیم و هنوز به جمعبندی نرسیدیم»! این یعنی، اوضاع پیچیدهتر از همیشه است. با این همه، به نظر میرسد گفتوگو با ۳ نسل از دانشجویان این دانشگاه بتواند راهگشا باشد؛ دانشجویانی که این ۴، ۵ سال را در بوعلی گذراندهاند. آنها که دوران شیرین دانشجوییشان در دوره ۸ ساله احمدینژاد گذشته و درنهایت، دانشجویانی که روزهای خوش دانشگاه در دوره اصلاحات را از نزدیک دیدهاند.
در این میان اما به نظر میرسد آتش دانشجویان فعلی تندتر است و یکی از مهمترین انتقاداتشان، کارشکنیهایی است که معتقدند با آگاهی رییس دانشگاه بوعلی در صدور مجوز فعالیت تنها انجمن اسلامی اصیل این دانشگاه صورت گرفته است. البته حامیان غلامی میگویند رییس دانشگاه بوعلی به یک انجمن اسلامی تحتعنوان انجمن اسلامی دانشجویان معتدل مجوز فعالیت داده و این تشکل دانشجویی «معتدل» هم اتفاقاً فعالیتهای خوبی همچون برگزاری سخنرانیهای انتخاباتی برای علی مطهری، محمود صادقی و دیگران را به انجام رسانده اما نظر منتقدان چیز دیگری است. همزمان درحالی که مسئولان این دانشگاه طولانی شدن روند صدور مجوز برای این تشکل دانشجویی را مسائل اداری عنوان میکنند، دانشجویان منتقدی همچون «امیررضا جهانی» نظر دیگری دارند.
روایت دانشجوی اول؛ ۷۰ دانشجوی اصلاحطلب پشت درهای بسته
این فعال دانشجویی به ایلنا میگوید: دانشجویان اصلاحطلب در دوره اخیر ۷۰ نفر را بهعنوان هیات موسس انجمن اسلامی به دانشگاه معرفی کردند که هر ۷۰ نفر ردصلاحیت شده و در نهایت هم مجوز راهاندازی انجمن اسلامی به دانشجویانی داده شد که ارتباطی با جریان اصلاحات ندارند. جهانی همچنین درباره انتخابات شورای صنفی این دانشگاه میگوید: درحالی که قرار بود این انتخابات سال گذشته با قوانین جدید وزارت علوم برگزار شود اما با لابی طیفی از دانشجویان که هماکنون هم در شورای صنفی فعالیت میکنند، برگزاری انتخابات بلاتکلیف ماند و باعث شد درعمل این دانشگاه، در یک سال اخیر فاقد شورای صنفی باشد و جالب اینکه حال که بحث معرفی آقای غلامی بهعنوان وزیر علوم مطرح شده، همین افراد بهعنوان نماینده تمامی دانشجویان دانشگاه بیانیه صادر میکنند.
عضو تحریریه نشریه «خرداد» انتقاداتی هم به توقیف نشریات دانشجویی دانشگاه بوعلی در دوره تصدی غلامی دارد و میگوید: نشریه «امروز» تاکنون چندین بار توقیف شده و مهم آنکه علت توقیف چندباره این نشریه، اتهاماتی واهی است که در هیچ دانشگاه دیگری در سراسر کشور منجر به برخورد با نشریات دانشجویی نمیشود. این دانشجو همچنین معتقد است که دانشگاه بوعلی بهلحاظ سطح علمی نیز دچار افتی چشمگیر شده است.
روایت دانشجوی دوم؛ از محافظهکاری تا منفعتطلبی
در این میان درحالی که به نظر میرسد، علت اصلی تغییرات آشکار در مشی و منش «غلامیِ امروز» و «غلامی سالهای اصلاحات»، «بیانگیزگی غلامی» در ششمین دهه زندگیاش باشد، «آرش نظری» دانشجوی فعلی بوعلی که حالا مسئولیت مدیریت نشریه «امروز» این دانشگاه، بهعنوان قدیمیترین نشریه دانشجویی اصلاحطلب دانشگاه بوعلیسینای همدان را برعهده دارد نیز در پاسخ به این سوال، به «عدم تمایل غلامی برای بازگشت به دانشگاه بوعلی در ابتدای دولت روحانی» و بیمیلیاش برای پذیرش ریاست دانشگاه در دوره جدید اشاره میکند و معتقد است که احتمالاً همین بیانگیزگی منجر به آن شده که در مقابل مطالبات دانشجویان پاسخگو نباشد و مهمتر از آن، در مقابل فشارهای گاه و بیگاه برخی نهادهای بیرون از دانشگاه مقاومت نکند!
نظری میگوید: دکتر غلامی طیف خاصی از دانشجویان را پیرامون خود جمع کرده و در ادامه همین طیف خاص دانشجویان از او حمایت میکنند. به این اعتبار، دکتر غلامی ابتدا نسبت یه ایجاد یک نهاد دانشجویی اقدام میکند و بعد فضا را بهنحوی مدیریت میکند که ههین نهاد خودساخته از خودش حمایت کند. این دانشجوی دانشگاه بوعلی در توضیح علت تفاوت دیدگاه خود و همدانشگاهیانش با دانشجویان سالهای دهه ۷۰ دانشگاه بوعلی درباره دکتر غلامی میگوید: احتمالاً کهولت سن و گذر زمان هم در این تغییر رویه موثر بوده اما شخصاً معتقدم علت اصلی این نوع محافظهکاری، همان منفعتطلبی است.
روایت دانشجوی سوم؛ «بیانگیزگی»؛ پاشنه آشیل غلامی
«سیاوش حاتم» دیگر فعال دانشجویی دانشگاه بوعلی است که البته باتوجه به زمان ورودش به دانشگاه، بهطور مستقیم طعم ریاست دکتر غلامی را نچشیده اما وقتی در سال ۸۴ دانشجوی این دانشگاه شد، ثمره مدیریت ۸ ساله غلامی در دوران اصلاحات را لمس کرده است. این فعال دانشجویی اصلاحطلب هم همچون دانشجویان جوانتر، «کهولت سن» را از دلایل این تغییر مشی غلامی میداند و با این حال تاکید دارد که علت اصیل این تحول ناخوشایند، همان «بیانگیزگی غلامی» در دوره جدید است.
حاتم که بهخاطر گستره فعالیتهای سیاسی و دانشجویی با سالبالاییهایش بسیار دمخور بوده، میگوید: به هر حال وقتی مدیری که در یک بخش موفق بوده را پس از ۸ سال و درحالی که به هر حال پیرتر هم شده، بار دیگر برای مدیریت همان بخش به کار بگیرید، طبیعتاً چندان انگیزه نخواهد داشت. دکتر غلامی، دانشگاه بوعلی را در شرایطی به مدیران دولت احمدینژاد تحویل داد که فضای فرهنگی و سیاسی دانشگاه بسیار پویا و مثبت بود و حال آنکه در ۸ ساله احمدینژاد تمامی این دستاوردها از بین رفت. اینکه انتظار داشته باشیم، غلامی دوباره در سال ۹۲ با همان انگیزه قبل، کار را از نقطه صفر آغاز کند، انتظار زیادی است.
این عضو حزب اتحاد ملت همچنین معتقد است که از طرفی فضای سیاسی و فرهنگی شهر همدان هم در ۸ ساله دولت احمدینژاد بسیار تغییر کرد و فضا بستهتر شد. این فعال دانشجویی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه محافظهکاری مدیران روحانی صرفاً مختص غلامی نیست، میگوید: همین تحولات منفی را در عملکرد دکتر خاکی صدیق در دانشگاه خواجه نصیر در دوران اصلاحات و دوره فعلی یا عملکرد دکتر برخوداری در دانشگاه علم و صنعت در این دو دوره میبینید. به بیان دیگر به نظر میرسد این افراد هم در دوره جدید تاحدودی محافظهکار شدهاند و به این اعتبار، این مسئله در عین حال ناشی از رویکردهای کلان وزارت علوم و دولت است. به هر حال در دولت خاتمی، مدیرانی همچون ظریفیان و خانیکی مدیریت سیاسی و فرهنگی دانشگاهها را برعهده داشتند و امروز سکان امور در این حوزهها به مدیرانی همچون ضیاءهاشمی رسیده است.
حاتم میگوید: سابقه غلامی نشان میدهد اگر انگیزه کار داشته باشد، توانایی کار را دارد و درحالی که به هر حال، مدیری است با سابقه اصلاحطلبی روشن، قدرت تعامل با جناح راست را هم دارد و میتواند از فضاهای کوچک برای بهبود وضعیت فرصت بسازد. اکنون هم اصلاحطلبان و اصولگرایان مجلس از معرفی غلامی استقبال کردهاند و به نظر میرسد بتواند اقدامات مثبتی را به انجام برساند. در عین حال اصلاحطلبان باید دکتر غلامی را به سمتی هدایت کنند که بتواند بهعنوان یک مدیر اصلاحطلب نقش خود را بهدرستی ایفا کند.
روایت دانشجوی چهارم؛ «همدان» شهر محافظهکاران
«علیرضا خوشبخت» دیگر فعال دانشجویی اصلاحطلب که در دوران اصلاحات دانشجوی بوعلی بوده هم نظراتی نسبتاً مشابه سیاوش حاتم دارد. این عضو انجمن اسلامی دانشگاه بوعلی در سالهای ۸۰ تا ۸۳ علت اصلی تفاوت دیدگاه خود و همدانشگاهیانش در دوره خاتمی با دانشجویان این روزهای دانشگاه بوعلی را تفاوت اساسی فضای سیاسی و اجتماعی کشور در دوره فعلی و دوره اصلاحات میداند.
خوشبخت معتقد است: طبعاً رییس هر دانشگاهی، بیش از هرچیز مجری سیاستهای کلان وزارت علوم است و واقعیت این است که سیاستهای کلان وزارت علوم پس از استیضاح فرجیدانا، سیاستهایی در راستای گشایش در فضای سیاسی و فرهنگی دانشگاهها نبوده است که این مسئله در تفاوت کارنامه دکترغلامی نیز موثر است. این عضو حزب اتحاد ملت با تاکید بر اینکه فضای سیاسی و اجتماعی شهر همدان نیز در تحلیل علت این تغییر مشی غلامی حائز اهمیت است، میگوید: قدرت اصولگرایان در همدان هر مدیری را وادار به مصالحه میکند. آقای غلامی در هر ۲ دوره مدیریتش در دانشگاه بوعلی با شناخت کافی و وافی نسبت به این فضا، وارد عرصه شد. فارغ از این دو نکته، بحث دیگر هم این است که آقای غلامی حالا پا به سن گذاشته و طبعاً ممکن است رویکردهای محافظهکارانهتری در پیش بگیرد. آقای غلامی متولد ۳۲ است و وقتی در ابتدای دولت اصلاحات به ریاست دانشگاه بوعلی رسید، تنها ۴۲ سال داشت و ۱۶ سال مسنتر شده است.
خوشبخت درعین حال تاکید دارد: آقای غلامی تباری اصلاحطلبانه دارد و شکی در این نیست اما قطعاً فراکسیون امید و اصلاحطلبان باید با او به بحث بنشنینند و بهویژه دقت کنند که در انتصاباتش چگونه عمل میکند تا احیاناً نکتهای، ناگفته نماند.
واکنش امیدیهای پارلمان به کورسوی امید در دانشگاه
و اما اوضاع مجلس؛ مجلسیها که این روزها بیش از هر زمان دیگری از درهای بسته دولت به روی خود گلایه دارند و میگویند بهویژه پس از انتخابات، این درها چندقفله شده، کماکان تاکید دارند که حتی اگر غلامی یکشنبه معرفی شود، ابتدا باید بررسیهای لازم صورت بگیرد و بعد رای بدهند. بماند که تعلل دولت در معرفی وزیر علوم بسیاری از آنها را به این نتیجه رسانده که سخت نگیرند و با هرکه معرفی شد، کنار بیایند.
«
محمود صادقی» که در روزهای بلاتکلیفی وزارت علوم، سخت پیگیر موضوع بوده اما تاکید دارد باوجود آنکه غلامی گزینه ایدهآلی نیست، در شرایط فعلی که عملاً به بنبست رسیدهایم و حدود ۱۰ تا ۱۲ نفر از گزینهها، هر کدام به دلیلی خط خوردند، چارهای جز حمایت از همین گزینه حداقلی نداریم. این نماینده مجلس در عین حال ضمن تمجید از شخصیت اخلاقی و نیز تجربیاتش بهعنوان یکی از نیروهای اصیل آموزشعالی معتقد است، برخی منتقدان غلامی، ضعفهای اخلاقی خود را پشت شعارهای سیاسی پنهان میکنند و تاکید دارد درپی بررسیهایی که انجام داده، به این نتیجه رسیده بخش قابلتوجهی از این انتقادات، بیاساس بودهاند.
با این حال این نماینده مجلس در یکی از روزهای انتهایی هفته گذشته در جلسهای که در دفتر عارف بههمراه فاطمه سعیدی و جلال میرزایی نمایندگان اصلاحطلب تهران و ایلام با منصور غلامی داشته، درمجموع پاسخهای صریح و شفاف این وزیر پیشنهادی را به انبوه انتقادات، قانعکننده یافته است. او بلافاصله پس از اتمام جلسه نیز در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «امروز در جلسه با دکتر غلامی گزینه پیشنهادی وزارت علوم انتقادها را صریح و بیپرده بیان کردیم. پاسخهایش مستدل، منصفانه و متقاعدکننده بود.»
وزیر دانشگاه ایستاده است!
به هر تفسیر، چه این تغییر رویه اصلاحطلبانه غلامی در ۴ سال اخیر نسبت به دوران ۸ ساله دولت اصلاحات، در ادامه راه نیز به وزارت علوم تسری پیدا کند و چه، معجزهای در کار باشد، به نظر میرسد، «کهولت سن» و ورود به دهه ششم زندگی دانشجوی باغبانی که میخواهد «وزیر دانشگاه» باشد، در شیوه هرس زوائد و نواقص این باغ سرمازده موثر خواهد بود. حال باید ببینیم که اثر این سالها زندگی دانشگاهی برای
آقای وزیری که آمده جلوی «اعمال سلیقههای شخصی» بیاستد، پختگی و حوصله در تصمیمات خواهد بود یا لرزش دستان باغبانی که میگوید «هنوز خم نشدهام!»