برآمدن اعتدال از دنده راست
با عملكرد ضعيف روحاني، در آينده «تكرار» هم اثرگذار نخواهد بود
30 مهر 1396 ساعت 11:01
رضا صادقیان
حسن روحانی در ایام انتخابات و حتی قبل از آنکه حدس و گمانها درباره آمدن دوباره وی به صحنه انتخابات خبرساز شود و رسانهها خبر ازتردیدهای رئیس دولت مستقر بدهند، گزینهای بدون چون و چرا برای جریان سیاسی اصلاحطلب و اعتدالگرایان بود. چنانچه به اخبار قبل از انتخابات ریاست جمهوری نگاه کنیم، روحانی گزینه بیدلیل جریان اصلاحطلب بود.موضعگیریهای وی در روزهای تبلیغات انتخابات، مواضع وی در هیات دولت یازدهم، واکنشهای ایشان به طرفهای مناظره کننده و حتی سخنانی که از سوی نزدیکان ایشان اینجا و آنجا بیان میشد حکایت از آن داشت که روحانی بیش از آنکه نماینده اعتدالگرایان باشد، شخصیت سیاسی است که برخی گفتهها و برنامههای رئیس دولت هفتم و هشتم دولت را در سر میپروراند و با این حال روش خاص خود را در میدان سیاست دارد. گویا فردای بعد از کسب رای شهروندان توسط روحانی و با تدبیر جریان اصلاحات و همان روزهایی که در جستجوی معرفی وزیران کارآزموده به مجلس بود خیلی آرام رئیس جمهور به سویی دیگر نگریست، به همان جایی از اندیشه سیاسی خویش را وام گرفته است.روحانی در سخنرانی کسب رای اعتماد مجلسیان از محدودیتها گفت ولی در آخرین سخنان و واپسین دفاع از وزرا تکرار کرد: والا از اینها بهتر نیافتیم.
در واقع روحانی بعد از انتخابات و طی چند روز بهتر از روزها و ماههای گذشته متوجه شد در فضایی واقعیتر میباید قدم گذارد، شرایطی که هم جریان اصلاحات را نزدیک خود داشته باشد و همزمان از نفوذ اهل قدرت در میان اصولگرایان غفلت نکند. نزدیک شدن وی به جامعه روحانیت مبارز را میتوان در چنین شرایطی فهم کرد، به عبارتی روحانی به جریان خودش نزدیک شده است، به همان جریانی که یک روز از آن دور شد ولی بر مرور زمان و درک مطالبات شهروندان سیاستی دیگر پیشه کرد.
نگرانی از نزدیک شدن به جریان سنتی اصولگرا و پاسخ دادن به مطالبات آنان یادآور دولت دوم مرحوم هاشمی است، شاید نگرانی اصلاحطلبان از چنین نزدیکی براساس آن رویدادهای سیاسی باشد. دولتی که گزینههای اصلاحطلب به حاشیه رفتند و یا نقش منتقد خوب را با انتشار روزنامه سلام، جهان اسلام و ماهنامه بیان بازی کردند، ولی در سوی دیگر هاشمی رفسنجانی موفق به برقراری این تعادل و اعتدال نشد و به سویی دیگر رفت.در واقع بازیگران اصلی دولت دوم هاشمی نه اصلاحطلبان که اصولگرایان سنتی بودند، همانهایی که با روی کار آمدن دولت اول اصلاحات به عنوان مشاوران رئیس دولت نقش داشتند و با اعتماد به نفس مثالزدنی از سیاستهای دولت در مقابل رئیس دولت وقت انتقاد میکردند.به نظر میرسد حسن روحانی در حال طی کردن همان راه است، با این تفاوت که بتواند قدرت جریان اعتدال-اصلاح را با نزدیک شدن به اصولگرایان بازسازی کند و به عبارتی بنبستهای اعتدال را با کمک اصولگرایان از دنده راست برپا دارد!
اما حالا بهترین راه در وضعیت امروز برای نیروهای نزدیک به طیف اصلاحطلب چیست؟ آیا به همانترتیبی که سیاستهای دولت وی را از ابتدای دولت یازدهم مورد حمایت قرار دادند و در مسئله برجام با تمام قدرت و حضور رسانهای بخش زیادی از انتقادات و جوسازیهای اصولگرایان را در عرصه عمومی خنثی کردند، باز هم از روحانی، حمایت كنند؟ با این منطق كه نمیبایست همه چیز با انجام یک دیدار و شرکت در نشست سیاسی را پایان یافته تلقی كرد و مسئله فردای کشور را به انتخاب یک یا دو وزیر فرو كاست؟ و یا به خاطر این انذار و هشدار كه دامن زدن به انتقادات و نقد موضعگیریهای رئیس دولت ناخواسته پیامد رفتن و پناه گرفتن روحانی در آغوش جریان مقابل را به همراه خواهد داشت؟ تبعا چنین گزینهای بیتردید مطلوب اصلاحطلبان برای سالهای آینده نخواهد بود اما آیا اصلاحطلبان به این نكته ظریف رسیدهاند كه تداوم این حمایت بیانتها از روحانی، آنان را در بزنگاههای آینده سیاسی كشور در مقابل مطالبات انباشته شده افكار عمومی، دست خالی نخواهد گذاشت؟ آیا به این فكر كردهاند فضای نامساعد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی كشور (و البته سیاسی!) عملا تفكر اصلاحطلبی را به استحاله كشانده و بسیارانی از هواداران خود را به بدنه و طیف خاكستری جامعه بدل خواهند نمود؟ به عبارت روشنتر، بدنه امروز جامعه (به ویژه میلیونها شهروندی كه در دو انتخابات سالهای 92 ، 94 و 96 به خاطر «تكرار» پای صندوقها آمدند)، رضایتمندی چندانی از عملكرد دولت روحانی ندارد و این را به پای اصلاحطلبان خواهند نوشت.
آیا تداوم این حمایت بی چون و چرا از روحانی و تیمش، آن هم با نقشهای كه اتاق فكر اصولگرایان تدارك دیدهاند، بازی در زمین اصولگرایان نیست؟ اصولگرایانی كه همواره و در هر دولت مورد حمایت اصلاحطلبان استراتژی شان سرخورده كردن و خانهنشین نمودن طبقه متوسط جامعه از طریق ناكارآمد كردن عمدی قوه مجریه و القای این نكته تلخ (اما واقعی) به میلیونها شهروند ایرانی كه به هیچ دولت مورد حمایت اصلاحطلبان اجازه برآورهساختن مطالبات شما را نخواهیم داد (حتی برگزاری یك كنسرت ساده یا انتخاب یك وزیر زن و ...) برای افزایش صعودی بدنه بی تفاوت خاكستری جامعه، اثرات مهلكی نخواهد گذاشت؟ با این وضع، در بزنگاههای انتخاباتی آینده، «تكرار» هم پژواكی در بین افكار عمومی نخواهد داشت.
کد مطلب: 138650