نگاهی به اهمیت مقوله«فرهنگ عمومی»
لزوم احیای خودباوری ملی
14 آبان 1396 ساعت 12:08
یکتا تاجیک
روزنامه بهار
اینکه روزی به نام فرهنگ عمومی در تقویم رسمی کشور ثبت و نامگذاری شده است، هم جای تقدی رو هم جای تعجب دارد. توجه به مقوله مهمی چون فرهنگ عمومی چه از سوی مدیران و مسئولان و چه از سوی مردم ميتواند به حفظ داشتهها و ارزشهاي فرهنگی و مردمی منجر شود. فرهنگ همانطور که برآمده از سوابق تاریخی و ملی یک کشور و آیینهاي آن است، برای ماندگاری و ادامه حیات داشتن نیاز به توجه همگانی و بیش از همه حفظ یا گسترش دارد تا بتواند اصالت ارزشهاي معنوی را نگه دارد و با گسترش و توجه به آن بر غنای آن بیافزاید و باور ملی را بالا ببرد. افزایش فرهنگ عمومی به ایجاد امنیت، آسایش، افزایش تاب آوری و واکنشهاي درست در مواقع بحرانی کمک ميکند. فرهنگی که این روزها در هجمه عدم نظارت و ایده پردازی درست فضای مجازی، سرگردانی ایدهها و نظریه پردازان، تشتت آرای مردمی و مسئولین، کمرنگ شدن ارزشهاي فرهنگی و ملی در تقابل با ارزشهاي فرهنگی جامعه جهانی و امثال آن در مسیر تخریب است و بيتوجهی به آن اثرات زیان باری را در پی دارد.
***
خودباوری و هویت ملی در گرو فرهنگ عمومی
در ابتدا باید گفت فرهنگ عمومی همان عاملی است که هویت ملی و فرهنگی ما را ميسازد و بازگوی اصالت و ظاهر ما است. همه آن چیزهایی که باور ملی و فرهنگی ما هستند، بازماندههاي فرهنگیاي که از گذشته تاریخی ما به جا ماندهاند و همچنین آیینهاي ملی و مراسمات عقیدتی که بخش دیگری از هویت فرهنگی ما را شکل داده اند. در کنار این موارد ریشه دار فرهنگی، موارد موثر دیگری هم در طی زمان و دورههاي مختلف به وجود ميآیند و بر کل جامعه اثر ميگذارند و بازخورد آن در جامعه، به بخشی از فرهنگ جامعه تبدیل ميشود. این روند در طی سالیان به وجود ميآید، اثرگذاری ميکند و در هویت فرهنگی ما مينشیند. از این رو ميتوان گفت برخلاف تصور عموم، فرهنگ عمومی کلیشهاي کلاسیک و از قبل آماده نیست که بر قالب جامعه بنشیند. این عامل همواره در فرایند زمان و ارتباطات مردمی و فرهنگی و واکنشهاي جامعه دستخوش تغییر و تحول بوده و هست. این عامل مهم فرهنگی، فرایندی زنده و پر چالش است و از جهت زنده بودنش نیاز به توجه و رسیدگی دائمی دارد. ناگفته پیداست که بيتوجهی به این مقوله، یعنی بيتوجهی به ارزشها و داشتههاي فرهنگی و آیینی که هویت ملی ما را ميسازد. بيتوجهی به آن نتیجهاي جز بيهویتی ندارد و بيهویتی هم مساوی است با عدم خودباوری، عدم نوآوری و عدم توانایی در مقابله با هجمههاي فرهنگی.
تقویت فرهنگ عمومی با گسترش و حفظ اصالت
تقویت و اثرگذاری فرهنگ عمومی در جامعه نیاز به فرایندها و مدیریت دارد و این تقویت در صورت حفظ داشتههاي فرهنگی و ملی و همچنین گسترش ممکن ميشود. این مهم در گرو توجه و همتی ویژه با مدیریت فرایندهایی در همه جوانب میسر ميشود.توجه به داشتههاي های فرهنگی: داشتههاي فرهنگی شامل مواردی چون ارزشهاي ملی یا بزرگان و مفاخر است. همان داشتههايي که باور ملی را شکل داده اند. اصالت جامعه ما برآمده از سوابق تاریخی و باستانی است و همان طور که آثار فرهنگی باستانی چون تخت جمشید، هنر ساسانی و اشکانی یا معماری صفویه و امثال آن، داشتههاي فرهنگی ما را ساختهاند و تصور فرهنگی ما و دیگران را از ایران موجب شده اند، بزرگان ادب، فرهنگ و هنر هم بخش دیگری از این ارزشها را از آن خود کرده اند. شاعرانی کلاسیک چون حافظ، سعدی یا مولانا و دیگران که به افسانه ها، مثلها و داستانهاي عمومی راه باز کردهاند و دیگرانی چون نیما یوشیج، سهراب سپهری، احمد شاملو و شهریار نیز دغدغههاي زمانه معاصر را منتقل کردهاند و وارد فرهنگ جامعه شده اند. در کنار این اشخاص نقالان و تعزیه خوانان، طراحان و نقاشان، نظریه پردازان و نویسندگان، در این سده اخیر سینماگران و گروههاي تئاتری و گالری دارها نیز به این جرگه پیوستهاند و فرهنگ را جان دادهاند، هر چند برخی بیشتر و برخی کمتر. توجه به این داشتههاي فرهنگی و حفظ آثار باستانی، بزرگداشت بزرگان ادب و فرهنگ و هنر و دیگر فنون، مراسمات مذهبی و آیینی و امثال آنها اهمیت دارند زیرا همه اینها هستند که هویت فرهنگی ما شکل ميدهند و تعریفی از ما ارائه ميکنند.
نیاز سنجی و تهیه زیر ساخت ها: علاوه بر نگهداشت و حفظ اصالت فرهنگی، فرهنگ عمومی به واسطه اجراهای متون تئاتری که دغدغه مند هستند، فیلمهايي که تلنگری بر جامعه ميزنند و بر مسائل آن انگشت ميگذارند، آثار هنری که جامعه را به فکر و اندیشه وا ميدارد، کتابهايي که فکر مخاطب را نشانه ميرود و دنیایی جدید پیش روی او ميآفریند، آوای موسیقیهايي که جان مخاطبان را غنا ميبخشد و روح آنها را به پرواز در ميآورد و مواردی از این دست نیاز به جلب مخاطب دارند. مخاطبانی که طالب آنها باشند، از آن اثر بگیرند و بر آن اثر بگذارند و برای اینکه این فرایند ایجاد شود، لازم است که زیرساختهاي آن که شامل سالنهاي اجرای تئاترو کنسرت و همچنین نمایش سینما است، فرهنگسراها و خانه کتابهايي که مردم بتوانند در شرایطی مطلوب از محصولات فرهنگی بهره بگیرند. در نتیجه گسترش فرهنگ از سویی در گرو نیازسنجی و زیرساختهاي اساسی است. تردیدی نیست که ایجاد این امکانات در شهرها و محلهها به ایجاد فضای مفاهمه، اندیشهگری و تجربه دنیاهای فکری و حتی همدلی و تاب آوری جمعی کمک ميکند. از طرفی افزایش امور فرهنگی در سرگرمی سازی موثر است و قطعا سرگرمی در کنار آموزش و دعوت به اندیشه، اثرات مثبتی در کلیت جامعه خواهد داشت.
تبلیغات موثر و جلب توجه مردمی: برای عمومی سازی امر فرهنگی، مقوله مهمی مطرح ميشود و آن بحث انتشار و تبلیغات جمعی است که بخشی از آن توسط صداوسیما که رسانهاي سراسری است فراهم ميشود. پیش از این توجه به تبلیغات و انتشار اخبار فرهنگی در بین مردم کمتر مورد توجه بود و در اولویت اهداف ملی جای نداشت اما در سالهاي اخیر این مقوله تبدیل به ساز و کاری شده است که از امکاناتی چون فضای مجازی هم به هبترین وجه بهره ميگیرد. در سالهاي اخیر همایشهاي خیریه که بخشی از همدلی عمومی را تقویت ميکند، همچنین رونمایی کتابها یا آثار نمایشی همراه با حضور سلبریتیها و مولفههاي سرگرمی ساز برگزار ميشوند و این روند در جلب توجه افکار عمومی و استقبال جمع به این مقوله کارکرد داشته است.
جامع سازی امور فرهنگی در سراسر کشور: نکته مهمی که اغلب مورد توجه غفلت قرار ميگیرد این است که برای گسترش و اشاعه فرهنگ تلاشهاي عمده یا پراکندهای ميشود اما این اهمیت بیشتر در مرکز و پایتخت ایران مورد توجه است و رشد فرهنگی در دیگر شهرها مورد غفلت قرار ميگیرد. غفلتی که نبود سالنهاي سینمایی مطلوب در شهرهای مختلف را نمی بیند، تدارک اجرای گروههاي نمایشی دغدغه مند و اندیشهگر را در سراسر ایران فراهم نمی کند، کتابها را در سکوت خبری و بيجاذبه منتشر ميکند و از این دست دغدغهها بسیار رخ ميدهد. فراموش نشود که فرهنگ عمومی در صورت جامع سازی و سراسری شدنش ميتواند کلیت جامعه ایرانی را بالا بکشد و در مواقع بحرانی و در مقابله با هجمههاي فرهنگی تاب بیاورد.
فرهنگ عمومی زمینه ساز سبک زندگی
گفتنی است فرهنگ عمومی در سایه توجه و انتشار سراسری ميتواند سبکی از زندگی را شکل دهد. سبکی که هویت ما را با ارزشهايي چون صبوری، مقاومت و تلاش برای اهداف و ایدهها بسازد و در شرایطی که تاب آوری و تحمل عمومی رو به پسرفت است و جامعه در تعامل با دهکده جهانی در حال از دست دادن مولفههاي فرهنگی و ملی خود است، ناامیدی، خودکشی و تجاوز در سالهاي اخیر در صدر اخبار قرار گرفته است و برای مدیریت این بحرانها نیاز به برنامههايي انگیزشی و امیدبخش است، توجه به فرهنگ که برگرفته از تقویت اقتصاد، خودباوری ملی و موفقیتهاي سیاسی در عرصه داخلی و جهانی، رفع مشکلات اجتماعی و گسترش امور فرهنگی و معنوی است، لزوم ميیابد. فرایندی که باور ملی را شکل ميدهد و سبک زندگی ميشود.
کد مطلب: 139421