این لایحه رسانهای خجالتآور است
15 آبان 1396 ساعت 14:01
نیما نوربخش
1- این روزها نه رابین هودم نه سندباد؛ بیشتر عمو جغد شاخدارم بر بلندای درختی پاییزی همانقدر هاج همانقدر واج. نگاهم روی لایحه نظام جامع رسانهای زوم است. همان دستپخت رییس جمهور روحانی و دوستان. میبینم دولتمردان نشستهاند فکر بافتهاند و فکر که چطور زبان این صنف قلم به دست را کوتاه کنند که هم قانونی باشد و هم فریبا. آخرش هم یک لایحه تدوین کردهاند که خبرنگار را کارمند حلقه به گوشی میکند که باید بنشیند و به به و چه چه کند که چه دمی چه پری عجب بالی!
2- خطاب به رییس جمهور محترم میگویم آقای روحانی متأسفم. خطاب به معاونت مطبوعاتی محترم میگویم آقای انتظامی این میزها به کسی وفا نکرده. راستش را بگویید. این لایحهتراوشات ذهنی دولتمردان است یا بر شما تحمیل شده؟ با ما صادق باشید. با ما خبرنگارانی که سال هاست با چندرغاز حقوق این شغل و دردسرهایش ساختهایم و دم نزدیم. با ما که از وام و بیمه و مزایا و حقوق دندانگیر فقط وعده شنیدیم اما عقب ننشستیم. شرافت قلم را به هر مزخرفی نفروختیم. پشت نظام مان ایستادیم و از نقد مشفقانه گفتیم نه قهر مغرضانه.
3- آقای رییس جمهور، خبرنگار جماعت حقش این نیست که با وعده چهارتا وام و بیمهای که در لایحه چسباندهاید تن به سانسور بدهد. به کوچه علی چپ نروید که بن بست است. می خواهید برای مان پروانه صادر کنید خیلی خوب است اما چرا عدول از وظایف حرفهای مان را با لغو پروانه تهدید میکنید؟ اصلا نظام جامع رسانهای یعنی چه؟ مگر شغل ما، مهندسی یا پزشکی ست که برایش نظام جامع تعریف کرده اید؟ اگر مهندسان و پزشکان چنین سازمانی دارند از سر اینست که شغلی تجربی و فنی دارند اما علوم انسانی که زیر ذره بین دولت نمیرود که برود هم زنده نمیماند. بماند که انتشار خبر از زندگی مسئولان و بزرگان را هم ممنوع اعلام کرده اید. در همه جای دنیا به پاپاراتزیها پول چند برابری میدهند تا در زندگی افراد معروف سیاست و هنر و ورزش سرک بکشند و نیک و بدش را منتشر کنند آن وقت شما میگویید این ممنوع و آن ممنوع؟
4- معتقدم با این لایحه، خبرنگار بدل به کارمند روابط عمومی نهادهای حکومتی میشود. اگر غیر از این رفتار کنیم دو روزه اسم مان میرود در لیست ممنوع الخروج و ممنوع الورود و ممنوع الفعالیت و ممنوع القلم و نهایتا سیب زمینی.
این آخرین خط آن لایحه ست که جا مانده و ننوشتیدش. یک پروانه روزنامه نگاری میخواهید بدهید و به بهانه اش، همه را از غربال رد میکنید. تا بحال فکر کردهاید که امروز بر این مسند نشستهاید و از خودتان مایه میگذارید اما با فردا چه میکنید؟ وای اگر دولتی تندرو بر سر کار بیاید و این غربال بدستش بیفتد کهای امان در آن صورت با تکیه بر همین قانون و چهار تبصره اضافی، آنچه به جایی نرسد فریاد است.
5- از محرومیت کیفری گفتهاید و ساماندهی آن. این محرومیت همان دردی ست که روزنامه نگاران خواسته و ناخواسته ممکن است دچارش شوند. در این صورت آیا با آنترکیب کذایی که برای تایید صلاحیت ما چیدهاید میخواهید یقه روزنامه نگار بدبخت را بچسبید و پروانهاش را پس بگیرید؟ میخواهید او را بیش از پیش درگیر خودسانسوری کنید؟ این لایحه و اجرای آن اگرچه نکات مثبتی هم دارد اما دو پاشنه آشیل دارد: افزایش سانسور و خودسانسوری. دولت محترم بهتر است به جای این همه لطف و محبت، عنان کار را به انجمن صنفی روزنامه نگاران بسپارد و همچون تمام دنیا پای خود را از رسانه داری و سیاستگذاری برای رسانهها بیرون بکشد؛ به همین سادگی. بگذارید حال مان خوب باشد.
کد مطلب: 139469