زلزله و روییدن جوانهها از میان آوار
11 آذر 1396 ساعت 11:48
بابک خطی- پزشك و فعال اجتماعی
در کوچههای مرکزی یکی از روستاهای اطراف سرپل ذهاب در معیت اعضای یک تشکل مردم نهاد مشغول ویزیت هستم، بیمارانم بیشتر زنان و مردان سن و سالداری هستند که موقع زلزله زیر آوار مانده و آسیب دیدهاند یا زیرفشار نگرانی حادثه شرایط کمابیش تحت کنترل بیماریهای مزمن آنها بهم ریخته است. کودکان، دور و بر ما مشغول بازی و حرف زدن با سایر اعضای گروه هستند و با اینکه ته نگاهشان غمی سنگین لانه کرده است اما از تک و تا نیفتاده اند. چشمم به جوانی میان صف بیماران مسن میافتد؛ لباس و دستار کردی به بر دارد و محجوبانه سربهزیر انداخته است.
کنجکاو میشوم که این سرو رعنا برای چه کاری آمده است. نوبتش که میرسد میفهمم همسرش هفت ماهه باردار است و قرار میگذاریم بعد از اتمام بیماران برای ویزیت به اتفاق به خانه شان برویم. بعد از تمام شدن بیماران با راهنمایی او همراه یکی از خانمهای گروه درمان که دانشجوی پزشکی است به سمت خانه شان طرف پایین روستا میرویم و و در این مسیر کوتاه گپ میزنیم . خوشبختانه بعد از رسیدن و شرح حال و معاینه شرایط مادر و مسافر کوچولویش خوب و ثابت است. توصیههای لازم را میکنیم و مقداری مکمل که همراهمان است به مادر میدهیم و با خانواده که با تشکرهایشان شرمندهمان میکنند خداحافظی میکنیم و سینه کش تپه را به سمت محل استقرار گروه بالا میرویم. کودکان مشغول جست و خیز و کودکی که قرار است به زودی به دنیا بیاید در ذهنن میگردند، اینکه هنوز میتوان در این شرایط دردناک به رسیدن روزهای خوب امید داشت. اما این امید نیاز به تلاش و توجه فراوان دارد. حالا بعد از شوک اولیه زلزله کار اساسی تازه آغاز میشود و آن ساختن آینده است.
کودکان، زنان باردار، زنان سرپرست خانوار و. . . از گروه هایی هستند که در کنار برنامه ریزیهای دیگر نیاز به توجه ویژه دارند و در این میان کودکان شاید خاصترین وضعیت را دارند. سازمانهای مسوول و متولی حکومتی ساماندهی شرایط بعد از این بحران وظیفه اکید دارند در موردترمیم شرایط روحی، تامین نیازهای مادی، تسهیل شرایط آموزشی و در یک کلام برنامه ریزی برای ساختن آینده این آینده سازان جامعه تمام مساعی خود را به کار بندند و با نیاز سنجی دقیق به برنامه ریزی بپردازند و شرح برنامهها و میزان پیشرفت آن را در بازههای زمانی مناسب به طور دقیق و شفاف به محضر ملت اعلام کنند تا موارد کاستی هایی که کسی مسوولیت آن را به عهده نمیگیرد به حداقل برسد و کمتر شاهد مصاحبههای کلی گویانهی بدون قابلیت ارزیابی کهترجیع بند آنها عباراتی مثل"پیشرفتها و تلاشهای خوبی! شده اما نقص هایی هم داشتیم"است باشیم.
اگر قرار است ضمانتی برای آینده این کودکان و سایر گروههای آسیب پذیر وجود داشته باشد تنها در گرو مشخص بودن مسوولیت و وظایف هر فرد مسوول و سازمان متولی و الزام به پاسخگویی شفاف در برابر آن است. در سمت دیگر این معادله مردم جامعه و سازمانهای مردم نهاد وجود دارند که با حساسیت نشان دادن به مساله و فعالیت بی آلایش خود-صرفنظر از موارد و گروههای اجتماعی معدودی که اعماشان به نیت قربةًالی سِلفی بوده، بوی ناخوشایند آن در فضای جامعه بلند شده و زشتی آن اظهر من الشمس شده است - از مرحله اول این آزمون سربلند بیرون آمده اند. حالا مرحله مهمتر که همانا برنامه ریزیهای میان مدت و بلند مدت برای سازندگی و جبران خسارات وارده است شروع میشود.
شایسته است تشکلها و کمپینهای مردم نهاد جامعه با برآوردهای دقیقتر نیازها، اولویتبندی مشکلات، نگاه آینده نگرانه و برنامه ریزی طولانی مدت، سرمایههای انسانی و مالی جامعه را طوری مدیریت نمایند که زنجیرهی حمایت اجتماعی برای پشتیبانی از آسیب دیدگان محدود به روزهای اول حادثه نماند و به طور همیشگی و در موارد پیش بینی نشده آتی متصل باقی بماند. بدین مفهوم این تشکلها که سرمایههای انسانی و مالی جامعه را با دقت و درایت استفاده نمایند تا در این مرحله ثانویه سازندگی نیز جامعه به بهترین وجه به وظایف اجتماعی و انسانی عمل نماید. تقریبا به محل استقرار گروه رسیدهایم. مردی از اهالی روستا از روبرو میآید دو بره زیبای خیلی کوچک که انگار دوقلو هستند و احتمالا همین روزها به دنیا آمدهاند را زیر بغلهایش گرفته است. بوی زایش و زندگی از در و دیوارهای شجاع و غمگین زلزله از سرگذرانده به مشام میرسد. در لحظهای نگاه مرد با نگاهم تلافی میکند و هر دو بهم ناخودآگاه لبخند میزنیم. سلام میکنم.
کد مطلب: 140388