روزنامه بهار: هنوز هم هر از چند گاهی صدای تیشه هایی به گوش ميرسد اما این بار نه صدا از جانب بیستون است و نه تیشه زن فرهاد عاشق است! این صدا، صدای تیشه کسانی است که به بهانههاي مختلف به جان خانههای قدیمی در شهرها ميافتند و آنها را ویران ميکنند.در چند سال اخیر شاهد ویرانی یا تلاش برای ویرانی برخی آثار فرهنگی و تاریخی مثل خانه ثابت پاسال، شترگلو، قلعه فلک الفلاک، خانههای تاریخی قارقی بودیم و این روزها هم خبر از تخریب کافه نادری که تنها نقطه اتصال بین جوانان امروز با جوانان دیروز است به گوش ميرسد اما باید بدانیم کافه نادری که روزگاری محل گذران وقت برای جوانانی مثل صادق هدایت بود امروز جایگاهی برای گذراندن اوقات جوانان پویا و روشن فکر است و تخریب آن نه تنها به منزله تخریب بخشی از تاریخ و فرهنگ محسوب ميشود بلکه حتی ميتوان گفت قسمتی از خاطرات جوانان امروز را هم تخریب خواهد کرد.
***
از ناکامی در تخریب ثابت پاسال تا غزل خداحافظی برای خانههای تاریخی قارقی
اگر خانهها در شهرهای مختلف شبانه و بدون اطلاع مسئولان میراث فرهنگی تخریب ميشوند در تهران درست مقابل چشمان همه، این اتفاق ميافتد.«کاخ ثابت پاسال» که به بزرگترین خانه در تهران مشهور است با وسعت 11 هزار و 543 متر مربع در خیابان جردن واقع شده است.معماری این کاخ از قصر «لو پتی تریانون» یکی از کاخهای جانبی ورسای در فرانسه کپیبرداری شده است و اشیای به کار رفته در آن بسیار ارزشمند است که قبل از انقلاب به روایتی حدود «15 میلیون دلار» قیمتگذاری شده بود.اما سال 94 اعلام کردند قرار است این خانه تاریخی و ارزشمند تخریب و سپس به برجی 9 طبقه و با کاربری تجاری، اداری و مسکونی تغییر کاربری دهد.به دنبال شکایتها و اعتراض هایی که صورت گرفت، شهردار منطقه سه درباره خبرهای منتشر شده پیرامون خانه پاسال گفته بود: این خانه تنها ۳۰ سال قدمت دارد و تاکنون شکایتی از سوی هیچ نهادی برای جلوگیری از تخریب آن نشده است.گذشته از همه کش مکشها و جدالها دست آخر با همت مسئولین و رسانهها تخریب این کاخ به جایی نرسید و این کاخ به عنوان آثار تاریخی فرهنگی ثبت ملی شد. شهریور ماه سال 93 بود که تخریب خانههاي قدیمی در شیراز آغاز شد و این تخریبها تا آبان هم ادامه داشته به طوری که شبانه خانه «حلی ساز» با قطع برق تخریب شد.حتی سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وقت در شش نامه جداگانه به دفتر مقام معظم رهبری، وزیر کشور، دادستان کل کشور، استاندار فارس و تولیت آستان حرم احمد بن موسی (ع) خواستار توقف آنی روند تخریب بافت تاریخی شیراز شد.اما این کار بی فایده بود چون از خانههاي قدیمی تنها کاشی و آجر باقی مانده بود و کسی هم نتوانست جلوی بولدوزرها بایستد. در کرمان هم علاوه بر تخریب 40 خانه قدیمی به بهانه تجمع معتادان، عمارت شترگلوی ماهان در معرض تخریب قرار گرفت.این عمارت، سازه ای خلاقانه از ابداع معماران کهن ایران محسوب ميشود که هنر معماری را با استفاده از آب در هم آمیخته و سازه ای آبی ساخته اند که اوج ابداع را در معماری کهن ایرانی دارد و متاسفانه به دلیل بی توجهی در حال تخریب است. علاوه بر همه این ها، گرد و غبار فراموشی بر روی خانههاي تاریخی مازندران نشسته و سرنوشت مرمت و حفظ بناهای تاریخی مازندران نامعلوم است.از بین خانههاي تاریخی مرکز مازندران، خانههاي تاریخی کلبادی، رمدانی، فاضلی، ناظری ها، سردار جلیل و سرهنگ خان واقع در بافت تاریخی قدیمی ساری در فهرست میراث ملی ثبت شده اند و سرنوشت دیگر خانهها مبهم و نامعلوم است.خانههاي تاریخی از جاذبههاي مازندران و ساری است که بسیاری از آنان در بین برجهاي سیمانی و نافرم گمشدهاند و بازدید از آن چندان آسان نیست.متاسفانه خانههاي کمی ثبت ملی شدند و از این رو تعداد زیادی از این خانهها در حال تخریب هستند. خانه جهانبانی که سالهاست، رها شده در آینده نزدیک خراب میشود.گفته میشود میراث فرهنگی هم دراینباره مجوز دادهاست.مدیر اداره میراثفرهنگی دزفول معتقد است، این بنا بهدلایل مختلف در فهرست آثار ملی قرار نگرفته بود و در وضعیت نامناسبی قرار داشت، از سوی دیگر مالک اصرار به تخریب داشت بههمین دلیل مجبور شدیم قید این خانه را بزنیم.بافت قدیم دزفول، یکی از بافتهای ارزشمند کشور بهشمار میآید که برگرفته از بناهای ارزشمند تاریخی است.برخی از این بناها درحالی در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفتهاند که شمار زیادی هم بدون آنکه ثبت ملی شوند با کوتاهی مالکان و بیتوجهی متولیان میراثفرهنگی در آستانه تخریب قرار گرفتهاند.چنانچه خانه جهانبانی یکی از بناهایی است که باوجود ارزشهای معماری قرار است تخریب شود.میراث فرهنگی دزفول از آنجایی که مالک این خانه را رها کرده بود و پیشنهاد ثبت میراثفرهنگی را هم نپذیرفت، ناگزیر با مجوز تخریب خانه موافقت کرد. خانههای قارقی هم اکنون جزو بناهایی قرار گرفته است که همین امروز و فردا غزل خداحافظی را میخوانند.سیمین شهر را بیش از اینکه در گلستان به این نام بشناسند، به نامهایی چون، اومچلی، قارقی، کتوک که امروز محلههای اصلی شهر و روزگاری سه روستای کوچک بودند میشناسند.همه چیز در این شهر کوچک که در معنای فارسی به شهر نقرهای تعریف میشود مانند شهرهای کوچک ترکمن نشین است، جز چند خانه زیبای تاریخی که البته امروز به ویرانه ای تبدیل شدهاند.محله قارقی، یکی از سه محله تشکیل دهنده شهری است که درست در میانه راه فرعی آق قلا به گمیش تپه قرار دارد و یکی از شهرهای شهرستان گمیشان به حساب میآید.خانه محمدی، خانه عظیمی و خانه بشارت سه خانه باقی مانده از چهار اثر ثبت شده در این محله است.خانه هایی که امروز به شکل قابل توجهی بر سرعت تخریبشان اضافه میشود و نه نمایندگی اداره میراث فرهنگی گمیشلان و نه شهرداری هیچ یک مسئولیت تخریب و نابودی آن را قبول میکنند و این میان خانههای قارقی هستند که غزل خداحافظی میخوانند. اگر به این اسامی ویرانی میراث ۴۰۰ ساله در اصفهان، تخریب بافتهای قدیمی بانه بهعلت ساخت و سازهای بیرویه، تخریب خانه حاجباشی اراک و خیلی از تخریبهاي بی سر و صدای دیگر آثار تاریخی را هم اضافه کنیم آن وقت است که عمق فاجعه مشخص ميشود.
کافه نادری فعلا در امان است
خبر تخریب بخشی از حیاط «کافه نادری»، موجی از نگرانی را در میان شهروندان ایجاد کرد، اما این طور که معلوم است برای اولین بار با واکنش به موقع شهرداری و میراث فرهنگی، قرار نیست فعلا اتفاق تلخی برای این مکان بی افتد.با انتشار این خبر، مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران شبانه با یگان میراثفرهنگی هماهنگ کرد تا به طور مرتب به این بنا سرکشی و کوچکترین اقدامی را گزارش کنند.حتی «علی اعطا»، سخنگوی شورای شهر تهران نیز بعد از شنیدن این خبر، در کانال اطلاعرسانیاش نوشت: «اخباری مبنی بر خطر تخریب دیوار کافه نادری در شبکههای اجتماعی مطرح شده است.با شهردار منطقه صحبت کردم.گفت نیروهای شهرداری مستقرند، یگان میراث هم قرار است مستقر شود.خود شهردارِ منطقه هم امشب کشیک است و مراقبت میکند.گفتم به محض کوچکترین مسئلهای، به من اطلاع دهند.» البته در این میان صحبتهایی از کشف یک سند مبنی بر مالکیت ساختمان جنوبیِ هتل نادری به میان آمد که پای ستاد فرمان امام (ره) را پیش میکشید. این جنبوجوش برای جلوگیری از هر نوع تخریب در یکی از قدیمیترین و نوستالژیترین کافههای تهران به عنوان تنها کافه ثبت ملی شده در پایتخت ادامه داشت تا اینکه روز پنجشنبه رجبعلی خسروآبادی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران شخصا از هتل و کافه نادری بازدید کرد.
کارکرد بنای تاریخی مهم است نه مالک آن
خسروآبادی بعد از این بازدید انجام هر نوع عملیات عمرانی در ضلع جنوبی، شرقی یا غربی هتل نادری را رد میکند و میگوید: از شب گذشته، یگان حفاظت میراث فرهنگی و شهربانی شهرداری در این منطقه مستقر شدهاند، اما هیچ عملیات عمرانی یا تمهیدی در این فضا نیست که نشان دهد میخواهند فعالیت عمرانی انجام دهند، اما من در کافه نادری تلفنی با نماینده مالک صحبت کردم و گفتم «عملا میگوئیم هر اقدامی که بخواهند انجام دهند منع قانونی دارد، اگر هم قرار بر انجام هر طرحِ بهسازی یا مرمت در محوطه باشد، باید با میراث فرهنگی هماهنگی کنند.باید ادارهکل ثبت آثار تاریخی نسبت به تفکیک مکانهایی که ثبت ملی شده یا واجد ارزش هستند، حساسیت ویژهای داشته باشد و قبل از هرگونه اقدام برای بحث تفکیک، با سازمان میراث هماهنگی کند.نباید فضایی فراهم شود که فکر کنند میتوانند با تفکیک اقدامی انجام دهند، هرچند از نظر قانونی برای ما تفاوت چندانی ندارد مالکِ بنا یک دستگاه دولتی باشد یا نهاد عمومی یا بخش خصوصی؛ بلکه چیزی که برای ما اهمیت دارد کارکرد، کالبد و حفظ آن اثر ثبتی است. او با بیان اینکه طبق قانون مالک هیچ دخل و تصرفی نمیتواند در بنای ثبتی داشته باشد، میگوید: «در این نوع تمهیدات، ادارهکل ثبت یا شهرداری باید آنقدر حساسیت داشته باشد که حتی اجازه تفکیک ندهد تا به نوعی بدون دلیل ایجاد حق نشود.» خسروآبادی دربارهی ادعاهای مطرح شده مبنی بر وجود سند و قصد تفکیک فضا از هتل نادری، میگوید: «هرچند سندی از این ادعا نداریم، اما میگویند کسی به آنها اجازه تفکیک داده است، با این وجود میتوان از مطرح شدن چنین اظهاراتی پیشگیری کرد.میراث فرهنگی نسبت به تفکیک زمینهایی که در عرصهی پلاکهای ثبت ملی شده قرار دارند، با حساسیت بیشتری برخورد میکند، این اقدامات برای پیشگیری است، به آنها اعلام کردیم یک آجر هم نمیتوانند تغییر دهند.هرچند اگر بخواهند در بحث بهینهسازیِ آنجا اقداماتی را انجام دهند، میتوانند با ارائه طرح مرمت بعد از بررسی و تائید میراث فرهنگی کار کنند.»
دستگاهها بناهای تاریخی خود را به شهرداری واگذار کنند
سعادتی با اشاره به اتفاقهای مشابهی که برای بناهای تاریخی مانند «عمارت علاءالدوله» رخ داده میگوید: «پیشنهاد من این بود که ساختمانهایی در اختیار نهادهای عمومی، بنیادها و مجموعههای دولتی هستند که نمیتوانند عملا بازدهی اقتصادی برای آن مجموعهها داشته باشند، به گونهای که خودِ بنیادها علاقهای یا امکانی برای استقرار فعالیتها فرهنگی و هنری در آنها ندارند، بنابراین بهتر است از طریق واگذاریِ بهرهبرداری یا واگذاری مالکیت به شهرداری، این ساختمانها را منتقل کنند. با این واگذاری شهرداری تهران میتواند با استقرار فعالیتهای فرهنگی، از این ظرفیتهای هویتی به نفع شهر و مردم استفاده کند.چون معمولا این بنیادها پلنها و نگاهشان به داراییها، پلن اقتصادمحور است تا مکان را تبدیل به احسن کنند و تخریب و نوسازی انجام دهند، با وجود این محدودیتها این راهکار میتواند به نفع شهر، مردم و آن مجموعهها و ما در شهرداری باشد.»
حال خوب بناهای میراث فرهنگی
درسالهاي گذشته هر چند وقت یکبار، اخباری از رسانهها و دوستداران میراث فرهنگی از تخریب خانههاي قدیمی اعلام ميشد.اخباری که نشان ميداد چطور به بهانه ساخت و سازهای جدید، بولدوزرها به جان خانه هایی ميافتند که هر کدامشان نشان از تاریخ و معماری یک دوره دارد.این درحالی است که در تمام دنیا برای حفظ خانههاي قدیمی که قدمت و تاریخ کشورشان را نشان ميدهد تلاش فراوانی ميشود اما متاسفانه در ایران برخی از وراث به خاطر رسیدن به سودهای زیاد حاضر به تخریب و تبدیل این خانهها به برجها و خانههاي چند طبقه هستند و برای همین کارشناسان معتقدند که باید مشوق هایی برای آنها در نظر گرفت.هرچند که آگاهی نسبت به وجود این خانهها مهمترین انگیزه ميتواند باشد.گذشته از اینها بارها دیده شده در پی حفظ و نگهداری یک آثار تاریخی یا میراث فرهنگی باز سازیهاي غیراصولی توسط اورگانهاي مرتبط یا مسئولان امر صورت گرفته که در پی آن با فاجعه ای به نام تخریب رو به روبودیم.مثل اتفاقی که برای قلعه فلک و الافلاک صورت گرفته و در پی ایزو گام کردن سقف این قلعه ترکهاي عظیمی بر دیوارهاي بنا به وجود آمد و با این اوصاف این بنا لحظه به لحظه به تخریب نزدیکتر ميشود اما مسئولان زیر بار این امر نرفته همچنان به این معتقدند که حال فلک الافلاک خوب است! از همان حالهاي خوب خانههای قارقی، خانه جهانبانی و سایر میراث فرهنگی...