گروه حوادث: خواستگاران قلابی از جمله تبهکارانی هستند که علاوه بر وارد کردن زیان مادی به طعمههای خود از نظر روانی و عاطفی نیز به آنان آسیب میرسانند.
این شیوه تبهکاری از گذشتهها رواج داشته، اما بتازگی خواهر و برادری دستگیر شدهاند که از فضای مجازی برای اغفال دختران و کلاهبرداری از آنان بهره میبردند. این متهمان سایتی را تحتعنوان همسریابی راهاندازی کرده و از همین طریق طعمههای خود را شکار میکردند. یکی از طعمههای این باند که دختری به نام ملیحه است و از طریق پلیس آگاهی استان مازندران پرونده خود را پیگیری میکند، میگوید: «در وبگردیهایم با سایتی آشنا شدم که در زمینه همسریابی فعالیت میکرد و آنطور که در صفحه اصلیاش نوشته بود برای این کار مجوزهای لازم را نیز داشت.
متقاضیان باید ضمن ثبتنام در سایت، مشخصات و ویژگیهای همسر موردنظرشان را نیز اعلام میکردند. من هم همین کار را انجام دادم و چندی بعد برایم پیغام آمد مرد جوانی به نام منصور خواهان آشنایی با من است تا در صورت توافق با هم ازدواج کنیم. درباره مشخصات منصور نوشته شده بود؛ او تحصیلات عالی دارد و از نظر مالی نیز مردی ثروتمند است، بهگونهای که درآمدش به ماهانه ده میلیون تومان میرسد. من این گزینه را تائید کردم و به این ترتیب شماره تماس منصور در اختیارم گذاشته شد.» ملیحه ادامه میدهد: وقتی با منصور تماس گرفتم کمی صحبت کردیم، اما او گفت برای این که قرارهای بعدی را به منظور آشنایی بیشتر ترتیب بدهیم من باید با خواهرش به نام مرضیه تماس بگیرم و هماهنگیها را با او انجام بدهم. خود این کار منصور نشان میداد واقعا به نیت ازدواج جلو آمده و خانوادهاش را از همان ابتدا در جریان ماجرا گذاشته است. من با مرضیه تماس گرفتم و به صورت مفصل با هم صحبت کردیم.
این زن به من گفت برادرش برای ازدواج سختگیر است و شرایطی دارد که حتما باید اجرا شود تا بتواند به من اعتماد کند. من که خیال میکردم منصور واقعا مردی متمول و تحصیلکرده است همه چیز را قبول کردم و بعد از دو روز قرار ملاقات حضوری گذاشته شد. دیدارهای ما چند جلسه ادامه پیدا کرد و او در دو مرحله از من خواست به وی پول قرض بدهم، من هم همه طلا و جواهراتم را که ۱۵ میلیون تومان ارزش داشت به منصور دادم، چون فکر میکردم او میخواهد با این کار مرا امتحان کند و از طرفی به این نتیجه رسیده بودم که ما بزودی با هم ازدواج میکنیم، اما منصور و خواهرش از آن به بعد دیگر به تماسهای من پاسخ ندادند و مطمئن شدم کل این ماجرا کلاهبرداری بوده و از من سوءاستفاده شده است.
کارآگاهان پلیس با انجام تحقیقات گسترده توانستند دو متهم را ردیابی کنند. آنها فهمیدند این دو با هم زن و شوهر هستند و خودشان سایت همسریابی راه انداختهاند تا دست به کلاهبرداری بزنند. اطلاعات به دست آمده از متهمان فاش کرد آنها در مجموع با هزار دختر جوان در استانهای تهران، البرز، قزوین و مازندران وارد مذاکره شده و توانستهاند از تعدادی از این افراد کلاهبرداری کنند. منصور که بازجوییها از وی همچنان ادامه دارد، میگوید: من همسرم را به عنوان خواهرم معرفی میکردم و بعد از شناسایی دختران زودباور برای کلاهبرداری از آنها وارد عمل میشدیم و با حرفها و وعدههای مختلف از آنان پول یا طلا و جواهر میگرفتیم. مبالغی که این دختران میدادند با توجه به وضع مالیشان متفاوت بود و ما با این روش در مجموع ۵۲ میلیون تومان به دست آوردیم.
مرضیه نیز میگوید: دخترانی که انتخاب میکردیم به حدی ساده بودند که بابت حرفهایی که میزدیم و ادعاهایی که مطرح میکردیم هیچ سند و مدرکی از ما نمیخواستند. ما به هیچکدام از آنها اطلاعات واقعی خودمان را نمیدادیم تا بعد از انجام کلاهبرداری سرنخی نداشته باشند و پلیس نتواند ما را دستگیر کنند، اما در نهایت شناسایی شدیم. پیش از این نیز در چند مورد مشاهده شده بود افرادی با راهاندازی سایتهای غیرقانونی همسریابی دست به اغفال دختران و سوءاستفاده از آنان میزنند، به همین دلیل دختران دم بخت باید مراقب باشند در چنین دامهایی گرفتار نشوند.