میگل هشترودی
با گذشت نزدیک به دو ماه از زلزله سرپل ذهاب و ازگله، این روزها تداعی گر 14 سال پیش است. وقتی شب هنگام، زلزلهاي شهر قدیمی بم را به لرزه در آورد و شمار زیادی از ساکنان این شهر را در دل خاک مدفون کرد. شاهدان عینی در سیزدهمین سالگرد زلزله بم در گفتوگو با «بهار» از سختیهاي آن روز ها، نا بودی 70 درصدی شهر بم و کمیها و کاستیها و حتی نبود مدیریت بحران در آن روزها سخن گفته بودند و حالا با گذشت 14 سال از آن روز،سر پل ذهاب یاد آور همان روزهاي سخت زلزله بم است با همان کم و کاستیها و عدم مدیریت بحران. مردم سرپل ذهاب نیز این روزها مثل مردم بم در سالهاي گذشته سختیهاي زیادی را به دوش ميکشند اما نکته حائز اهمیت این است که این طور که معلوم است بم امروز، آینده سر پل ذهاب خواهد بود. بمی که با گذشت 14 سال هنوز هم به ویرانهاي بیشتر شبیه است تا یک شهر تاریخی...!
***
ابعاد فاجعه زلزله بم
پنجم دی ماه تراژدی فراموش نشدنی بم است روزی که زلزله در چند ثانیه بم را مملو از غم کرد و ۲۷ هزار کشته و ۳۰ هزار مجروح برجای گذاشت و ۷۰ درصد از شهر را با خاک یکسان کرد. فاجعهاي که در روز زمین لرزه بم بر این شهر رفت در قرن گذشته در ایران بی مانند بود، غمی سنگین که هنوز هم بر شانه مردم این شهر سنگینی ميکند، شهری که ۹۰ هزار نفر جمعیت داشت و تنها یک سوم از ساکنانش سالم ماندند و در آمار رسمی و خوش بینانه ۲۶ هزار ۲۷۱ نفر کشته، ۳۰ هزار نفر زخمی و هزاران زن و کودک بی سرپرست شدند. بازماندههاي شهر در روز زمین لرزه با بیل و کلنگ و حتی دستهاي خالی سعی ميکردند بستگانشان را از دل خاک بیرون بشکند اما در بسیاری از خانهها به خصوص در کوچهها و خیابانهاي منتهی به ارگ بم میزان تلفات جانی به حدی بود که کسی برای خارج کردن مدفون شدگان وجود نداشت.
به معنای واقعی ۷۰ درصد شهر بم کامل از بین رفت و تراژدی رقم خورد که هنوز پس لرزه هایش دل مردم شهر بم را ميلرزاند و به گفته مدیرکل بهزیستی کرمان پس لرزههاي روحی و روانی بم هنوز هم در این شهر قربانی ميگیرد.26 هزار و ۲۷۱ هزار نفر که شب قبل سر بر بالین گذاشته بودند روز بعد بیدار نشدند و جمعیت قبرستان این شهر در یک روز چندین برابر شد.
مقصد تمام ۳۰ هزار نفر باقی مانده به دو مکان ختم ميشد قبرستان شهر و یا مراکز درمانی. این روزها و با وقوع زلزله در سرپل ذهاب و ابعاد خرابیها و کشته شدگان، صحنههاي دلخراش و فراموش نشدنی بار دیگر در ذهن مردم شهر بم زنده شده است. ابعاد خبر زلزله ویرانگر بم، جهان را تکان داد و حالا چند روزی پس از زلزله نه چندان خطرناک تهران به 5 دی ماه رسیده ایم. زلزله بم در برههاي از زمان رخ داد که نه تنها امکانات و بلکه حتی علم مدیریت بحران نیز با امروز قابل مقایسه نبود، آن زمان تجهیزاتی که در زلزله بم توسط امدادگران خارجی رونمایی شد مانند سگهاي زنده یاب، چادرهای مخصوص زلزله و...حالا به مقدار زیادی در اختیار ارگانهاي مسئول امداد رسانی ما قرار دارد ولی تجربه دو زلزله تازهاي که در کشور آمد، یعنی زلزله کرمانشاه و لرزش تهران، نشان داد تجهیزات شاید بهبود یافته باشند ولی هنوز مدیریت استفاده از آنها وجود ندارد و همچنان زلزله ميتواند برای ایران تهدیدی جدی باشد.
اینجا یک نسل از شهر خفته اند
مردم بم برای گذر ازآن لحظات غم انگیز هزینههاي سنگینی داده اند، هزینه هایی که هر یک از آنها به تنهایی ميتواند کمر یک شهر را بشکند اما مردم این شهر، مانند نخلهاي سر به فلک کشیده شهر ایستادند، بم را ساختند و امروز هر چند بغض سنگینی راه گلویشان را گرفته است اما در طلوع پنجم دی ماه در افق خورشیدی را مينگرند که نور خیره کننده اش آینده شهر را روشن ميکند و در حالی که یک نسل از شهر زیر خاک خفته اند اما بازماندگانشان به همراه نسل جدید در فکر ساختن بمی سر بلند هستند و مردم بم در حالی که غرورشان را حفظ ميکنند با دستان لرزان روزی را به یاد ميآوردند که عزیزانشان را در قبرستان با دست خود به دل خاک سپردند.
زلزله در سرپل ذهاب
«زمین میلرزد و سقف بالای سرمان با آن همآوایی میکند؛ چون ما بلد نبودیم یا یادمان نبود که سقف باید جانپناهی برایمان باشد.ما هنوز داغدار نغمههایی هستیم که در بوئین زهرا، طبس، رودبار و منجیل و بم سرائیده شد؛ چون ما زلزلههای مهم و زیادی را در تقویمهای خود ثبت کردیم و هرگز فراموش نکردیم و نخواهیم کرد و در هر بار هم تنها یک راه را رفتیم. کم نشان دادن اتفاق، آمار بالای کشتهشدگان و امدادرسانی و در آخر هم فراموشی.» اینها تنها نکاتی است که این روزها مردم کرد نشین خطه غرب به آن فکر ميکنند، مردمی که سرمای استخوان سوز مناطق کوهستانی را این روزها در چادر به سر ميبرند اما صدای لالایی برای کودکانشان هنوز هم از فاصلههاي دور به گوش ميرسد. یاد آوری این روزهای سخت تنها گوشهای از خاطرات تلخی است که در تقویمهایمان به ثبت رسیده و اینک زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه دلخراش تر از زلزلههاي گذشته رو به رویمان ایستاده است. در صفحه تقویم روز یکشنبه، 21 آبان ماه سال 1396 در حالی زلزله کرمانشاه را به ثبت میرسانیم که خاطرات تلخ زلزله بم همچنان برایمان زنده است. ما فراموش نکردیم که در زلزله 6.5 ریشتری چگونه سقف خانهها جان بیش از 40 هزار شهروند بمی را گرفت. فاجعه زلزله سر پل ذهاب از این روزها بیش از هر زمان خودنمایی ميکند که با گذشت بیش از 14 سال از زلزله بم هنوز هم با همان مشکلات و کمبودها دست و پنجه نرم ميکنیم و این موضوع به خودی خود فاجعهاي دردناک است.
زخمها همچنان باقی است
بازماندگان زمین لرزه بم ميگویند: باید زندگی کرد و بم را ساخت این شهر هنوز هم زخمهاي سنگینی بر سینه دارد و بسیاری از طرحهاي بازسازی اجرا نشده اند، کوچهها خاکی است و ارگ بم هنوز هم بازسازی نشده است، بسیاری از بناهای تاریخی شهر به حال خود رها شده اند، جادههاي روستایی خاکی است و دهها مدرسه کانکسی در شهر وجود دارد. صدها نفر در حاشیه شهر در کانکس زندگی ميکنند و بسیاری از خانههاي شهر هم نیمه کاره رها شده اند چون مردم پولی برای اتمام خانهها ندارند. مردم زیر بار تسهیلات بازسازی شهر مقروض شده اند و با مشکلات مالی دست و پنجه نرم ميکنند. طرحهاي بازسازی خانهها با متراژ محدود بود و خانوادههاي بمی که اکثرا پر جمعیت هستند نميتوانند در این متراژ ساخت و ساز کننده به همین دلیل خانهها را بزرگتر ساختند اما در نیمه کار با کمبود اعتبار مواجه شدند و هنوز هم اکثر خانهها نیمه کاره رها شده است.
کمبود اعتبار همچنان دست به گریبان بمی هاست
ارگ بم یکی از بناهای تاریخی این شهر است که برای بسیاری از مردم ایران به لحاظ قدمتش ارزش دارد اما برای مردم بم نماد زنده بودن شهر است. این بنای کهن در سالهاي بعد از زمین لرزه آوار برداری و مرمت شروع شد اما وقتی که قرار بود دروازههاي حاکم نشین به روی مردم باز شود با کمبود شدید اعتبار مواجه شد. برای نخستین بار در تیر ماه سال گذشته کارگرها دست از کار کشیدند چون چهار ماه حقوق دریافت نکرده بودند و پس از رسانهاي شدن مشکل، حقوق آنها تا مرداد پرداخت شد و مجددا این موضوع در دی ماه سال گذشته تکرار شد و این گونه است که مرثیه بی پولی این بار یقه بزرگترین بنای خشتی جهان را گرفته است و چشم انداز مناسبی در مقابل بازسازی کامل این بنا دیده نميشوند.
جادهها نیمه تمام مانده اند
جاده بم – کرمان؛ یکی از مشهور ترین پروژه هایی است که از زمان بروز زمین لرزه به دلیل بی پولی زمین گیر شده است. این جاده که در چندین فاز مختلف قرار شد دو بانده شود حالا به عنوان خطرناک ترین جاده کرمان در راس فهرست مناطق حادثه خیز استان کرمان قرار دارد. نکته جالب این است که پس از گذشته سالها هم اکنون تنها کار احداث ۷ کیلومتر از باند دوم جاده باقی مانده است اما نبود اعتبار پیچ مشکلات این جاده را بیش از هر زمان دیگر با گرهاي کور مواجه کرده است.
یک بیمارستان و 4 هزار نفر
نکته دیگر وجود تنها یک بیمارستان ۹۶ تختخوابی در این شهر است این بیمارستان که قرار است بار ساکنان شرق استان کرمان را به دوش بکشد به ۴۰۰ هزار نفر خدمات رسانی ميکند. نتیجه این عدم تناسب راه اندازی دهها تخت غیرمصوب در بیمارستان است که در راهروها و معبرهای بیمارستان قرار گرفته اند.
سرپل ذهاب بمی دیگر است
با وجود همه این مسائل و کمیها و کاستیها و کمبود هایی که حالا با گذشت 14 سال هنوز هم دست از سر بم و بم نشینان بر نميدارد، سر پل ذهاب هم این روزها ویرانهاي دیگر است که به طور قطع آیندهاي شبیه به امروز بم را سپری خواهد کرد. بمی که با وجود دهها مدرسه کانکسی و خشت و گلی هنوز هم به همت مردم سر پا ایستاده است و هنوز هم فرزندان این شهر درس استقامت را پای تختههاي سیاه چنین مدارسی ميآموزند و روزگار خود را به آیندهاي که امیدوارند روشن باشد گره ميزنند. آیندهاي که قرار است کوکان کرد خطه غرب نیز سپری کنند. بم امروز و همین طور مدیریت بحران در سر پل ذهاب که این روزها شاهد آن بودیم ثابت کرد که مسئولان تنها به دادن قولهایی کفایت ميکنند و به وضوح بعد از گذشت چندی سر پل ذهاب هم به فراموشی سپرده خواهد شد. با همان خرابه ها، با همان مردمی که در دل خاک آرمیده اند، با همان مدرسههاي کانکسی و با همان تنهایی ها....