واکاوی اعتراض در شهرستانها
17 دی 1396 ساعت 13:47
حسامالدین اسلاملو-روزنامه بهار
فقط کافیست تهراننشین نباشی تا متوجه باشی حرف زدنِ برخی مسئولان از سرسپردگی معترضان اخیر به کشورهای دیگر چقدر مضحک است. فضای شهرهای کوچک ایران به نسبت سنتیتر از مراکز استانهاست. شهرستانهایی با مردمی به شدت مذهبیتر از آنکه بتوان اعتراض به وضعیت کشور توسط آنان را نسبت داد به نفوذ کشورهایی بیگانهی دارای مذهبی دیگر!
در روزهای اخیر هرکدام از تحلیلگران و البته مسئولان، اعتراضها را به طبقهای از جامعه نسبت دادند و حتا سراینکه اعتراضها سیاسیست یا اقتصادی هم اختلاف نظر داشتهاند.اما چیزی که از دید همگان پنهان مانده این است که اعتراضهای اخیر هم اقتصادیست و هم سیاسی. مردم (به درستی) مرزی میان این دو قائل نیستند.زیرا سیاستهای کلان اقتصادی کشور مورد اعتراض واقع شده و بیتفاوتی این سیاستگذاریها به اولویتبندی در بودجه برای حل مشکلات معیشتی مردم ایران و نه فقط تهران. مشکلات معیشتیئی که یک سر دیگرش به وجود محدودیت یا به معضلات محیط زیستی هم مرتبط میشود تا جورچین اعتراضات جور شود. سردادن شعارها به نفع خاندان پهلوی نیز از نوستالوژی اقتصادی-اجتماعیئی سرچشمه میگیرد که همواره نسل قدیم با یک آه در دل نسل جوانتر ایجاد کرده است.
همین شده که نه میتوان معترضان و شعارهایشان را به طبقهی خاصی از جامعه نسب داد و نه یک جور شعار از همهی آنها شنید. تنها شاید بتوان شهرستانمحور بودن این پدیده را نسبت به تهرانمحور بودنِ رویداهای مشابه در سالهای گذشته، ربط داد به خشم مردمی که سالهاست در امکانات کمتری نسبت به پایتخت زیسته و فریادی نزدهاند. نمیتوان انکار کرد که تجمع امکانات در تهران یا هزینههای کلان نظام در سیاستِ سلیقهایِ فرهنگی و سیاست خارجیاش، مسئلهی تازهای نیست، منتها برای مردم شهرستانها تازه است چون تازه با شبکههای مجازی متوجه این خبرها شدهاند. پیش از این مگر چند درصد روزنامههای سراسری با تیراژ محدودشان، به شهرستانها میرسیده و خوانده میشده؟باور کنید نیاز به امنیتی کردن فضای شهرها نیست. تنها کمی شفافیت و بهبود وضعیت مردم شهرستانها و سهیم شدنشان در امکانات رفاهی، تفریحی، فرهنگی و اقتصادی پایتختنشینان کافیست تا این مردم خسته و ناامید، دوباره دلگرم شوند. در شهرستانها به دلیل کمتر رسانهای شدن مشکلات محلی، فساد و رکود سازمانهایی مثل شهرداریها، ادارهها و فرمانداریها بیشتر است تاجایی که حتا در سطح یک آسفالت ساده هم برای مردم نمود عینی دارد و نیاز نیست رسانهای خارجی بیاید دربارهی این فساد بگوید.
انتخابات محلی در شهرستانها همواره با حرف و حدیث و پرابهام بوده اما هربار به صلاحدید مرکز، مسکوت گذاشته شده است.
آشکار است که این مشکلات چند دهه روی هم تلنبار شده و حالا یکجا بیرون زده.
اگر دل مسئولان برای اموال عمومی میسوزد، پس بهتر است متوجه باشند؛ مردم از اینکه بودجههای عمومی، خرج ساماندهی امور خودشان نمیشود، خشمگین هستند. مردم از فساد مالی برخی مسئولان خستهاند. ولی باید توجه داشت که تعریف مردم از فساد مشخصا با برخی تعریفهای رسمی تفاوت دارد. مسئولانی که میهمانی چند جوان را با نام فساد در بوق و کرنا میکنند، بیایند شفافاعلام کنند وضعیت پروندهی متخلفان مالی و موسساتشان به کجا رسیده است؟
مسئولانی که با راه ندادن زنان باحجاب ایرانی و راه دادن زنان بیحجاب سوری به ورزشگاه آزادی، نادانسته به مشروعیت نظام سیاسی در ایران ضربه زدند، اگر پوزش نمیطلبند، دست کم به طور شفاف به این مردمِ تازهآگاهشده اعلام کنند، از این پس برای مشکلات اقتصادی، محیط زیستی و فرهنگیِ ایران چه برنامهای دارند؟
کد مطلب: 141717