گروه فرهنگی: بارها پرسیدهام وقتی اجرایم در تلویزیون پخش میشود چرا بهجای نمایش ساز ما که نماد فرهنگی است، تصویر مرغابی نشان میدهند؟ با رویهای که در پیش گرفته شده از نسل آینده چه انتظاری داریم؟ صداوسیما مسئول بیگانگی نسل جدید با فرهنگ موسیقی کشور است.
عاشیق احد ملکی علیشاه (خواننده، نوازنده قپوز و سرپرست گروه عاشیلار) در گفتگو با ایلنا گفت: آنچه ما در گروه عاشیلار اجرا میکنیم مربوط به موسیقی فولکلور آذربایجان است. اعضای این گروه در اجراهای خود از سازهایی مانند قوپوز، بالابان، سورنا، قاوال، ناقاره، گوشاناقاره و برخی سازهای دیگر مانند دهل استفاده میکنند.
این پژوهشگر موسیقی آذربایجان درباره واژه «عاشیق» در فرهنگ موسیقی آذری زبانها گفت: روایت تاریخی در مورد واژه «عاشیق» به این صورت است که اسم اصلی «عاشیق» یا همین نوازنده قوپوز در گذشته «اوزان» بوده است. تا سلسله صفویه به این صورت بوده و از آنجا که صفویان بسیار به عاشیقها بها میدادند؛ رفته رفته «اوزان»ها به «عاشیق» تغییر نام میدهند بعدها نیز نام ساز قوپوز به «عاشیق سازی» تغییر میکند. شما اگر در تبریز یا اردبیل یا ارومیه و هر جای دیگری که آذری زبان باشند، بگویید ساز میخواهم برای شما همین ساز قوپوز را میآورند.
وی همچنین عنوان کرد: برخی میگویند اگر «عاشیق» را با «آ» بنویسید از «آشماخ» به معنای "بازگو رن" میآید. در واقع میگویند این «عاشیق» یا «آشیق» یک داستان یا حقیقتی را برای مردم بازگو میکند ولی پروفسور طهماسب که یکی از محققان شناخته شده در این حوزه است، میگوید «عاشیق» از همان عشق عربی میآید.
عاشیق احد ملکی علیشاه ضمن انتقاد از نوع نگاهی که به موسیقی نواحی به ویژه در صداوسیما وجود دارد، گفت: موسیقی کشورهای دیگر هر لحظه از ماهوارهها و شبکههای تلویزیونی آنها پخش میشود اما در ایران، موسیقی کشورمان که برآمده از فرهنگ خودمان است حتی در رسانههای ملی و ایرانی خودمان به ویژه در تلویزیون نمایش داده نمیشود. در صداوسیما ساز ما را نشان نمیدهند حتی در تبریز هم این اتفاق نمیافتد، تنها در تلویزیون کردستان بود که حدود یک ساعت اجرا داشتم و آنجا بدون محدودیت اجرا را بهطور کامل با نشان دادن ساز پخش کردند.
وی با بیان این مطلب که "موسیقی فولکلور یا نواحی مانند گنج است"، افزود: امروزه وقتی یک استاد در این حوزه سرش را زمین میگذارد و از دنیا میرود، این گنج را هم با خودش میبرد و هیچ بازماندهای به جا نمیگذارد. دلیلش هم این است که آنقدر به این عرصه بیمهری و بیتوجهی صورت گرفته که این گنج هرگز فرصت پیدا نکرده به نسلهای بعدی منتقل شود. حال آنکه داستانها و آهنگهای محلی ما تنها بهصورت سینه به سینه منتقل میشوند و این گنجینه باید با سرمایهگذاری دولت گردآوری و حفظ شود. اما الان وضع به گونهای است که موسیقیهایی از فرهنگهای غیر ایرانی در کشور رشد کرده و موسیقی خودمان فراموش شده است. یعنی موسیقی ما اصلا در دسترس فرزندانمان نیست.
عاشیق احد ملکی علیشاه با انتقاد از عملکرد تلویزیونهای محلی و شبکههای استانی گفت: برای مثال در همین تلویزیون تبریز؛ چرا یکی از عاشیقها روزی نیم ساعت اجازه ندارد یکی از داستانهای این فرهنگ موسیقایی را برای مردم روایت کند تا مردم و به خصوص نسل جوان و نوجوان با فرهنگ خودشان آشنا شوند؟ چرا نباید مردم و دستکم شهروندان تبریز ساز فرهنگی خودشان را ببینند و با آن آشنا شوند؟ من بارها پرسیدهام که چرا وقتی اجرایم گهگاه از تلویزیون پخش میشود بهجای نمایش ساز ما که نماد فرهنگ و گذشته تاریخی ما هست، تصویر مرغابی نشان میدهند؟ با رویهای که در پیش گرفته شده از نسل آینده چه انتظاری داریم؟ وقتی در شهر خودم ساز قوپوز که به فرهنگ خودمان ارتباط دارد را از ساز سه تار تشخیص نمیدهند، تقصیر چنین غفلت فرهنگی به غیر از صداوسیما برعهده کیست؟ صداوسیما مسئول بیگانگی نسل جدید با فرهنگ موسیقی گذشته ایران است.
این پژوهشگر همچنین عنوان کرد: مشکل دیگری که ما به شدت با آن درگیر بوده و هستیم؛ انتصاب افراد غیرمتخصص و ناآشنا به حوزه فرهنگ و هنر در سازمانها و نهادهایی است که قرار است کار فرهنگی انجام بدهند و در این عرصه تصمیمگیری کنند.
ملکی گفت: "عاشیق تقی" اهل مرند بود که من در جوانی ایشان را در مجلسی در حال اجرا دیدم. ایشان وقتی داستان عاشیق عباس را روایت میکرد؛ اشک میریخت. عاشیق تقی که فهمید من ساز میزنم، گفت یک ضبط صوت با چند نوار است بیاور که من این داستان را برای شما بگویم تا ضبط کنی و بعدها اجرا کنی. یک وقفهای در این کار پیش آمد که مصادف با فوت کردن عاشیق تقی شد. او با اینکه بیسواد بود اما 88 داستان را بهطور کامل میدانست که وقتی عاشیق فوت کرد، آن گنجینه را با خودش به زیر خاک برد. ما هرقدر کتاب بنویسیم آیا باز میتوانیم آن 88 داستان عاشیق تقی را دوباره زنده کنیم؟!
عاشیق احد ملکی علیشاه درباره نحوهی قرارداد جشنواره موسیقی فجر با گروههای محلی گفت: چند روز قبل جایی خواندم که گفتهاند این جشنواره حدود یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان بودجه برای برگزاری دارد. اگر چنین بودجهای وجود دارد، چرا قرارداد ما را براساس بلیتفروشی تعیین میکنند؟ آیا به همین صورت با موزیسینهای سایر ژانرها نیز برخورد میشود؟ یعنی آیا با موزیسینها محترم پاپ یا کلاسیک یا سنتی یا موزیسینهای خارجی به همین شکل قرارداد میبندند؟!
سرپرست گروه موسیقی «عاشیقلار» در ادامه افزود: من از مسئولان جشنواره موسیقی فجر بسیار تشکر میکنم که به فکر موسیقی نواحی نیز هستند و من همیشه قدردان این دوستان بوده و هستم؛ ولی همچنان معتقدم که باید از موسیقی نواحی حمایت جدیتری شود تا این اصالتها رفته رفته از بین نرود و ما بتوانیم این داستانها و مقامها را به نسلهای بعدی منتقل کنیم.
عاشیق احد ملکی علیشاه درباره قطعاتی که گروه «عاشیقلار» قرار است در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر اجرا کند، گفت: از آنجا که موسیقی«عاشیق»ها موسیقی نقالی محسوب می شود و با موسیقی مقامی یا همان موقام تفاوت دارد، نوازنده دایره یا قاوال در گروه «عاشیق»ها همان کار موسیقی موقام را انجام میدهد و دستگاهها و مقامها را مانند سه گاه و ماهور و ترانهها را اجرا میکند. «عاشیق»ها به سختی ترانهها را میخوانند. ما در گروه «عاشیقلار» اجرایی تلفیقی از موسیقی عاشیقی و موسیقی موقامی را در جشنواره موسیقی فجر امسال روی صحنه میبریم.
این خواننده و نوازنده موسیقی عاشیقی در ادامه افزود: ما قطعه لشگری را که مخصوص منطقه هشترود و یک قطعه حماسی محسوب میشود را اجرا میکنیم. همچنین آهنگهای «آنا ماهنیسی»، «جنگی کور اغلو سی»، «اوردوبادی»، اووساری»، «سیزه سلام گتیر میشم» و بسیاری قطعات دیگر را اجرا خواهیم کرد.
وی در مورد اعضای گروه «عاشیقلار» نیز گفت: عاشیق ستار بابایی (نوازنده قوپوز و خواننده) عباس رسولزاده (خواننده و نوازنده دایره)، فرامرز گلزارفر نوازنده بالابان)، باقر حیدری (نوازنده بالابان)، فرید ارس گری و وحید ارس گری (گوشا ناقاره)، تاروردی حیدری (همخوان و نوازنده دایره) و خود من به عنوان نوازنده و خواننده آهنگهای فولکور عاشیقی گروه «عاشیقلار» را در سی و سومین جشنواره موسیقی فجر همراهی میکنیم.
سیما همراه با تحول جامعه جهانی نیست و هرسال تنگ تر و محدودتر (357409)