بلافاصله موضوع به پلیس 110 و اورژانس اعلام شد و مأموران کلانتری 118 ستارخان و تیم اورژانس در محل حاضر شدند. اما امدادگران پس از بررسی‌های لازم اعلام کردند مرد جوان بر اثر شدت جراحات و خونریزی شدید جان سپرده است. بدین‌ترتیب موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل و اداره دهم پلیس آگاهی اعلام شد. پس از حضورتیم جنایی درمحل واقعه و بررسی‌های مقدماتی، جسد به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران به پزشکی قانونی انتقال یافت. تیمی از کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ نیز مسئول تحقیق دراین باره شدند.

 

 آنها در نخستین گام پس از شناسایی هویت مقتول - امیر، خ 30 ساله - اطلاع پیدا کردند دقایقی پیش از کشف جسد سرنشین خودروی 207، یک درگیری خونین در خیابان حبیب اللهی واقع در خیابان ستارخان رخ داده و موضوع به پلیس 110 نیزاعلام شده بود. بلافاصله کارآگاهان با مراجعه به محل درگیری در یک سوپرمارکت، اطلاع پیدا کردند پس از جدال خونین دو جوان داخل سوپرمارکت، هر دو نفر بشدت مجروح شده‌اند. پس از خروج آنها از مغازه یکی‌شان سواربرخودرو پژو 405 و دیگری با خودرو پژو 207 محل را ترک کرده بودند.

 

با بررسی تصاویر به‌دست آمده از دوربین‌های مداربسته سوپرمارکت، کارآگاهان به شناسایی مالک خودرو پژو 405 پرداختند اما پس از مراجعه به خانه شهرام- 30 ساله- در خیابان ستارخان پی بردند وی به بیمارستان منتقل شده است. کارآگاهان با حضور در بیمارستان دریافتند این جوان از ناحیه سر، پهلو، ران پا و دست‌ها دچار جراحت‌های شدید ناشی از اصابت قمه شده به‌گونه‌ای که بر اثر شدت ضربات وارده، یکی از انگشتان دستش نیز قطع شده است. شهرام در بازجویی به درگیری با مردجوان اعتراف کرد و گفت: «من و امیر بچه محل بودیم و از چندی پیش با یکدیگر اختلاف داشتیم. چندین بار برای یکدیگر پیغام فرستادیم و خط و نشان کشیدیم و همین موضوع انگیزه درگیری ما شد.»

 

شهرام در خصوص درگیری خونین‌شان گفت: «در سوپر مارکت بودم که ناگهان امیر با یک قمه وارد شد و بدون هیچ حرفی چند ضربه به من زد که باعث جراحت و خونریزی شدیدم شد؛ اما زمانی که امیر قصد خروج از مغازه را داشت ناگهان قمه از دستش روی زمین افتاد. من هم خیلی سریع خودم را به قمه رساندم و در همان وضعیت چند ضربه به او زدم که امیر خودش را به ماشین پژو 207 مشکی رنگش رساند و فرارکرد. من هم به کمک تعدادی از دوستانم خودم را با ماشین پژو 405 به بیمارستان رساندم و تحت عمل قرار گرفتم و پس از آن خبری از امیر ندارم.