اختتامیه جشنواره فیلم فجر و سخنان نه چندان تازه کارگردان کاربلد سینمای ایران، دو روز است بازتاب مییابد و نقد و تحلیل و فحش و تمسخر و آفرین و مرحبا میگیرد. بالای آن سن اما من تنها یک قربانی دیدم و آن ابراهیم بود.ابراهیمی که برای نسل بی خاطره من خاطره میساخت؛ آن روزها که دیده بان و آژانس شیشهای را نه با اوج گیری بر بلندای طلبکاری که در عین بدهکاری به یک آرمان. اما این روزها ابراهیم طوفانی روی سن دقیقا از چه طلبکار است؟
ابراهیمی که بلد بود با یک گلوله فیلم جنگی بسازد حالا برای عریانسازی جنایت داعش (که کم هم عریان نشد) دوربین به دست و بودجه در کف گشته و حال میگوید برای این عریانسازی چرا تشویقش نمیکنند؟ ابراهیم عزیز! عقب ماندی برادر، در راه جامانده ای! قافلهای که قرار بود ساربانی اش کنی رفته و تو در خواب مانده ای! ابراهیم عزیز ممنون که شهدای ایران را عزیز و بزرگ نشان دادی، ممنون که شهدای هستهای برایت عزیز هستند، ممنون که به فکر نظامی، خیلی متشکریم که حاج قاسم را دوست داری اما ابراهیم عزیز طلبکاری ات از همه، از همه، از همان صداوسیمایی که به گفته خودت هزاران بار هنر تو را نمایش میدهد و پوستر باران کوثری را نه، همان رسانه ملی که اصغرفرهادی در آن جایی ندارد، همان دانشگاه موعود که صدای استاد شجریان در آن بایکوت شرعی است، حتی طلبکاری ات از آن هم اجر کارت را از بین برد.تریبون کم نداشتی ابراهیم عزیز که پشت آن بلندگو، بلند شکایت به خدا میبری، خوش به حالت ما حتیتریبونی هم نداریم که از پشت آن شکایت به خدا بریم که چرا گفتهاند به وقت شام. . .
ابراهیم عزیز! تو را به خدا بس کنید مردم دارن تماشاتون میکنن! چه دادهاید به این مردم که نمیتوانید پس بگیرید؟ ابراهیم عزیز حین دفاع از مدافعان حرم آیا پرسیدهاید که بودجه اوج گیریهای شما در وقت و بی وقت شام و صبحانه از کجا تامین میشود؟ این همه بریز و بپاش از کجا آب میخورد؟ چرا شما خود را یوسف این یعقوب ایران میدانید و بقیه را برادران جاهل؟ بخدا رشیدپور هم وابسته همین نظام و حتی فرزند شهید هم است؛ یعنی حتی هزاران قدم از من و شما هم وابستهتر.
من خبرنگاری هم که سعی میکنم منتقدانه به گفتههای شما بنگرم در همین کشور زندگی میکنم، چه میشود که خون شما رنگینتر است و امثال بیضایی و تقوایی و حتی همین فرهادی دربه در این سرزمین و آن سرزمیناند و شما طلبکارانه در عرصه میتازید، بالای چشم شما ابرو نیست برادر، به وقت شام شما هم بهترین اثری است که سینمای جهان و ایران به خود دیده است، قبول، حاج قاسم سلیمانی و همه شهدا هم از آنِ شما، این میان دغدغهای آزارم میدهد، آنکه اگر برای مدافعان حرم و با نیت یاری حاج قاسم سلیمانی فیلم ساختهاید چرا طلبکار سیمرغ هایش از جشنواره «اَخ» فجر هستید؟
قبول که عقیده قشنگی دارید اما به حرمت همان دفاعی که به تصویرش کشیدید؛ این عقیده را با داد و بیداد در ذهن مردم فرو نکنید.ابراهیم عزیز ما گروگان شما نیستیم ما شاهدیم، شاهدیم که چهاردهه حرف زدی و هیچ نگفتیم، سانتریفیوژ آوردی و در پی آن تحریم، گفتیم لابد لازم است و هزینه اش را دادیم، مدافع سوریه شدی، گفتیم حتما درست است پس برایش ردیف بودجه کنار گذاشتیم، چپ کوبیدی و راست ساختی گفتیم حتما بلدکار است و سکوت کردیم، همه کار کردی و گفتیم میداند و قدردان این دانستن شدیم، ممنون برای همه چیز اما به قول خودتان «دهه ات گذشته مربی» این نوجوانان و جوانان نسل جدید، همینها که نمیبینشان، همینها اسطوره و قدیس چندان دوست ندارند و شما پس از چهاردهه قدیسسازی باید کنار بکشی و حرف جدید را بشنوی و اگر توانستی صاحب سخن شوی و بر سر ذوق شان آوری.