گروه سياسي: حجتالاسلام محمدرضا زائري در يادداشتي نوشت: مصاحبه اخير جلال الدين فارسي خيلي مهم بود زيرا مي تواند رمزهاي بسياري را بگشايد. كسي كه اين گونه شفاف و صريح در باره قتل چهره اي برجسته و درخشان چون امام موسى صدر اعتراف مي كند قطعا پشتش به برخي افراد و بعضي جاها گرم است و اتفاقا زمان بررسي اين موضوع هم درست سالگرد پيروزي انقلاب و در آستانه چهلمين سالگرد انقلاب اسلامي است. زماني كه خبرنگاران از امام خميني پرسيدند كه بعد از تشكيل حكومت جديد آيا كسي براي اداره اين نظام جديد خواهيد داشت؟ ايشان پاسخ دادند: بله، همين آقا موساي خودمان! (و كساني كه از تاكيد عجيب مرحوم امام خميني بر ايراني بودن آقاي صدر در آن گفتگو تعجب مي كنند حالا مي توانند نيت و نقشه امام را درك كنند كه بعدا در باره كانديداتوري جلال الدين فارسي و شبهه غير ايراني بودنش چرا قاطعانه ايستاد)
حالا فقط كافي است آن جمهوري اسلامي را كه با مديريت امام موسى صدر آغاز مي شد تصور كنيد تا بفهميد ناپديد شدن ناگهاني او چه معنايي دارد و نام نوراني و مبارك او براي كارنامه چهل سالگي اين انقلاب چه مفهومي مي تواند داشته باشد! فكر مي كنم بعد از چهل سال ديگر وقتش شده باشد كه نقش هاي پنهان و در سايه براي تخريب و انحراف اين انقلاب بزرگ مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد! و حداقل اين نقل مشهور كه شهيد چمران در دهلاويه از پشت سر گلوله خورده بود، مورد مداقه قرار گيرد. مي دانيم كه چمران امام موسى صدر را با چه باور و ستايشي مرد خطاب قرار مي داد و چه نقشي در روابط بين المللي داشت! آيا اكنون وقتش نيست كه برخي نقطه هاي پراكنده را براي واضح شدن تصويرهاي مبهم به هم متصل كنيم؟