گروه هنري: جشنواره فیلم فجر، به عنوان مهمترین جشن فرهنگی ما بوده و هست و همیشه دورنمایی از اکران سال آینده را به واسطه فیلمهاي مختلف تولیدی به سینماگران و سینماداران و علاقه مندان این هنر ميداد. این دوره از جشنواره اما این ویژگی را نداشت زیرا مجموعهاي از فیلمهاي دفاع مقدسی در رقابت با هم به نمایش در آمدند و ویترین همه فیلمهاي تولیدی سال نبود. محمود گبرلو، منتقد سینما و مجری سابق برنامه «هفت» ضمن اشاره به این نکته مهم، این دوره از جشنواره را از نظر کیفی و اجرایی بررسی کرده است که در ادامه ميخوانید.
مرجان يگانهپرست
*جشنواره امسال را چگونه دیدید و آیا فیلمها از نظر کیفی قابل قبول بودند؟
من امسال جشنواره را از این جهت خوب دیدم که تکلیفش با خودش معلوم بود. ما هر سال یک گرفتاری و دغدغهاي داشتیم که این جشنواره، استراتژی و برنامهریزیاش با اهدافی که مد نظر دارد، نزدیک نیست. امسال دیدیم که از میان هفتاد فیلم، آن فیلمهايي که متناسب با استراتژی جشنواره است، انتخاب شده و مابقی را اصلا نمایش ندادند. همچنین هر سال براساس میزان فیلمها ميتوانستیم قضاوت بکنیم که یکسال آینده سینمای ایران چگونه خواهد بود اما امسال نتوانستیم به این تحلیل برسیم. ولی در عوض به این تحلیل رسیدیم که جشنواره فیلم فجر یعنی چه؟ و چه مفاهیمی دارد؟ فهمیدیم که جشنواره فیلم فجر یک سری فیلمهاي ارزشی است و ميتوانیم فیلمهايي که به دفاع مقدس و مسائل اجتماعی امیدوار ميکنند را در جشنواره فجر ببینیم. به نظر من اصلا این مفهوم از بین رفته است و باید این ذهنیت را کنار بگذاریم که جشنواره محل ارزیابی عملکرد یکساله ایران است. کمابیش مطلع هستیم که فیلمهايي ساخته شدهاند که ممکن است در اکران، اتفاقات بزرگی برای شان رخ بدهد. بنابراین نميتوانیم بگوییم که یک سال آینده سینمای ایران چگونه خواهد بود و در نتیجه نميتوانیم روند تولید، فروش و استقبال تماشاگر و سیاست گذاری مسئولین را پیش بینی کنیم. این جشنواره البته یک حسن دیگر هم داشت و آن نکته این بود که فیلمسازهای مسنتر را در کنار فیلمسازهای جوانتر دیدیم. از این جهت خوشحالم که فیلمسازهای جوانی مثل بهرام توکلی و بهروز شعیبی و پیمان معادی آمدند و فیلمهاي خوبی را برای ما به نمایش گذاشتند. هر چند ممکن است آن فیلمها با سلیقه ما جور نباشد اما به هر حال فیلمهايي دیدیم که قابل اعتنا بودند. همان طور که خسرو معصومی، ابراهیم حاتمی کیا هم یک فیلم داشتند و منیژه حکمت هم بعد از سالها یک فیلم داشت اما برای ارزیابی اینکه فیلمسازهای ما در چه مرحلهاي از لحاظ تکنیک و فرم و دسترسی به مضامین و موضوعات روز قرار گرفته اند، فکر ميکنم که فیلمسازهای ما از لحاظ فرم و تکنیک در یک سطح متوسطی قرار دارند و از لحاظ مضمون و محتوایی بسیار پایینتر از فرم هستیم. آنچه ما در جشنواره ميبینیم، همانی نیست که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار بکنند و بتوانیم رونق سینمای ایران را رقم بزند. این معضل جدی جشنواره امسال است که من دیدم. در این فیلمهاي استراتژیکی که در جشنواره امسال نمایش داده شدند، ما نميتوانیم امیدوار باشیم سینمای ایران رونق بگیرد و بتوانیم جمعیت بیشتری را سمت سینما بیاوریم و گردش اقتصادی مناسبتری را برای عوامل سینما ایجاد بکنیم. همچین اتفاقی را من در جشنواره امسال ندیدم.
*اجرای مراسم جشنواره را چطور ارزیابی ميکنید؟
شیوههاي اجرایی جشنواره امسال هم با یک سری معضلات و مشکلات جدی از لحاظ اجرایی روبه رو بود. اولا دبیر جشنواره تغییر کرده بود و مکانهاي جشنواره هم تغییر کرده بود و طبیعتا اینها اشکالاتی را ایجاد ميکرد و این اشکالات خیلی هم بارز بود. انتظار ميرفت که یک مقدار از لحاظ شیوههاي اجرایی، علی رغم این که این تغییرات در آن انجام ميشده است، با تدبیرتر و با مدیریت بهتر این کار را انجام ميدادند. مثال انتهایی را ميگویم و با آن ده روز کاری ندارم مثلا اختتامیه و در مراسم اختتامیه بیرون سالن فاجعهاي بود. خیلیها کارت دعوت رسمی داشتند اما نتوانستند وارد سالن شوند و این نشان از یک بی تدبیری دارد وقتی بیش از اندازه برای ظرفیت یک سالن کارت مهمان توزیع ميکنید و به هر حال آن مهمان دعوت جشنواره است و تا جلوی کاخ برج میلاد ميآید و نميتواند وارد سالن شود و هیچکس هم پاسخگو نیست، این نشان از یک بی تدبیری دارد. ميتوانستند خیلی منظمتر برگزار بکنند، چه دلیلی دارد که ما در یک مراسم رسمی اختتامیه به صورت انبوه و گسترده کارت در اختیار عموم بگذاریم که اولا خیلیها نميتوانند به داخل سالن بیایند و این برایشان سخت ميشود.ضمنا آنهايي هم که وارد سالن شدند هم جای بحث و تامل دارد. اگر واقعا کارشناسان سینما و اهالی سینما هستند دیگر نباید یک سری آدمهاي عادی که شاید رهگذر باشند و براساس عشق و علاقه خودشان کارتی که به دست آوردند، داخل سالن بیایند و بعد با الفاظی و رفتاری و کلامی، فضای رسمی مراسم را به هم بزنند. این که مثلا دو نفر در انتهای سالن شوخیاي بکنند و طنزی بگویند و مجری هم با آنها شوخی بکند اینها اتفاق خیلی خوبی نیست، ما هم یک شوخی بکنیم اینها غلط است در مراسم رسمی کسی حق ندارد این طوری رفتار بکند و این جور مواقع باید حتما مسئولین تشریفات تذکر بدهند چون ممکن است در همین شوخیها کلامی ردوبدل شود که اصلا زیبنده آن جلسه نیست و یک حرف یا یک جمله زشت و رکیکی را خب اینها ميتوانند از طریق شبکههاي تلویزیونی مراسم را نگاه بکنند و به نوعی مراسم رسمی اختصاص داشته باشد به کارشناسان و حتی برای هنرمندانی هم که ميخواستند جایزه بگیرند جا نبود و این نشان ميدهد بی برنامگی و بی تدبیری وجود داشت.
*تلویزیون در چند سال اخیر سعی کرده است مراسم اختتامیه را حتی با وجود نماهای دور از خانمها و پوشش آنها پخش کند اما همیشه انتقاداتی به نوع پخش این مراسم وجود داشته است. برای رفع این مشکل چه راهکاری وجود دارد تا تلویزیون مهمترین مراسم فرهنگی کشور را پوشش بدهد؟
من فکر ميکنم این مسئله از همانهايي است که قابل تدبیر است. وقتی ما نميتوانیم یک فضای رسمی یک جشن را که خانمها با مدل خاص خودشان یا آقایان با تیپ خاص خودشان بیایند و ممکن است در آن مراسم رسمی آزادانه هر نکتهاي را بیان کنند و ما یک محدودیتی برای پخش اینها داریم چه دلیلی دارد که مدعی باشیم که به طور زنده پخش خواهد شد. وقتی هم پخش ميشود، به شدت تصاویر را حذف ميکنیم یا پخش نميکنیم و این بدتر است اصلا دلیلی ندارد که به طور زنده پخش شود. به نظر من نباید این را مطرح کنیم یا پخش کنیم که به ضد خودت. مثل همین فضایی که الان شما ميفرمایید خانمهاي جشنواره فیلم فجر سی سال، سی و پنج سال است که با مدل و سبک خودشان ميآیند و تبعیت نميکنند از نظمی که تلویزیون اعتقاد دارد.من در برنامه «هفت» هم که بودم هیچ وقت این ادعا را نکردم. این ریسک را نکردم و کسی هم از من انتظار نداشت و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. تلویزیون قوانینی برای خودش دارد و راجع به درست یا غلط بودنش باید بنشینیم بحث کنیم. اگر ميبینند با اهداف شان منطبق نیست یا آن فضا با قوانین شما منطبق نیست چرا به طور زنده پخش شود، رادیو بیاید پخش بکند و هیچ اشکالی هم ندارد. یا اصلا اجازه بدهید بخش خصوصی پخش کنند. من فکر ميکنم این هم از همان بی تدبیریها است و ميخواهم بگویم گاهی رفتارهای غلط به خودمان آسیب ميزند.