به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۴:۱۱
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۶ ساعت ۱۳:۵۷
کد مطلب : ۱۴۳۸۲۷

چشم‌انداز؛ خواست ملی یا سند سیاسی؟

محمود منصور
چشم‌انداز بیست ساله؛ سندی دربر گیرنده اهداف بلندمدت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این سند بنا به اصل 110 قانون اساسی جهت تبیین افقی برای توسعه ایران در زمینه‌های مختلف تدوین شده و از وضع مطلوب کشور و جایگاه آن نسبت به کشورهای دیگر، تصویری دست‌یافتنی ارائه می‌دهد. برای اجرائی شدن سند چشم‌انداز اسناد دیگری با عنوان سیاست‌های کلی نظام در دوره چشم‌انداز و الزامات چشم‌انداز بیست ساله، به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده. بنا شده اهداف چشم‌انداز در قالب چهار برنامه توسعه پنج ساله در افق 1404 محقق شود و مسئولیت نظارت بر تحقق آن، با نهاد مشورتی تصویب کننده سند است.

بیانیه چشم‌انداز در واقع تصویری از آینده مطلوب کشور است. تصویری واقعی از آینده مطلوب قابل دست‌یابی با توجه به واقعیت‌های کشور و جهان یعنی قوت‌ها و ضعف‌های موجود و فرصت‌ها و تهدیدهای قابل پیش‌بینی. این سند تعیین می‌کند ایران باید در افق مورد نظر بیست ساله در سال 1404 و بعد از 4 برنامه توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به میزان توسعه‌یافتگی مورد نظر برسد و شرایطی مطابق با وضعیت درنظر گرفته شده در بیانیه چشم‌انداز داشته باشد. وقتی سخن از چشم‌انداز به میان می‌آید یعنی اصول آینده‌نگری و آینده‌پژوهی مدنظر است، رویکرد و تفکر استراتژیک موجود و حاکم است، بیانیه مأموریت تعریف شده، اهداف تعیین شده و چشم‌انداز نیز‌ترسیم شده است. ارزیابی و تحلیل استراتژیک انجام می‌شود، استراتژی تدوین می‌شود، برنامه استراتژی تدوین می‌شود، پیاده‌سازی استراتژی اجرا می‌شود و ارزیابی پیاده‌سازی استراتژی معمول است.

تدوین برنامه‌های عملیاتی و ارزیابی اجرای برنامه جریان دارد. و درکل با رویکرد استراتژیک و در بستر تفکر استراتژیک مسائل با تحلیل و ارزیابی استراتژیک مورد بررسی قرار می‌گیرد. برای‌ترسیم چشم‌انداز یا تدوین استراتژی نیازمند شناخت، تحلیل و ارزیابی هستیم. اساسا آینده‌نگری و چشم‌انداز بر مبنای رویکرد استراتژیک و در بستر تفکر استراتژیک با بررسی، شناخت و ارزیابی قوت‌ها و ضعف‌ها در سیستم و فرصت‌ها و تهدیدها در محیط پیرامون جریان دارد. لذا تفکر استراتژیک با تمام الزامات و ابزارهایش بر بستری سیال و دائما درحال روزآمدی و بروزرسانی و تحلیل و ارزیابی مستقر می‌شود. برای دست‌یابی به اهداف مورد نظر و تحقق چشم‌انداز بهره‌گیری مناسب از منابع ضروری است؛ اصلی‌ترین سرمایه کشور یعنی منابع انسانی باید نقش محوری در تحقق بیانیه چشم‌انداز و رسیدن به اهداف ایفا کنند. قطعا باید چشم‌انداز مبتنی بر قانون اساسی یعنی میثاق ملی ایرانیان و در جهت تحقق اصول آن‌ترسیم شده باشد. حتما باید چشم‌انداز هم‌سو و هم‌راستا با منافع ملی و در جهت تحقق آن تدوین شده باشد و بر پایه سرمایه اجتماعی و تعهد اجتماعی ایرانیان ممکن می‌شود.

منافع ملی و برنامه‌های راهبردی آرمان و ارزش‌های مطلوب مشترک حاکمیت و ملت مبتنی بر میثاق ملی است. قطعا باید بیانیه چشم‌انداز تصویر واقعی مطلوب دولت و مردم ایران از وضعیت خود در سال 1404 باشد، که با توجه به واقعیات‌ترسیم شده. با بررسی میزان تحقق و دست‌یابی به اهداف برنامه‌های توسعه کشور و انطباق روند توسعه با بیانیه چشم‌انداز همچنین بررسی سیاست‌های عمومی و برنامه‌های راهبردی کشور در راستای تحقق بیانیه چشم‌انداز و قیاس با محیط پیرامون کشور، یک واقعیت نمایانگر خواهد شد. و آن اینکه اساسا در کشور رویکرد و تفکر استراتژیک حاکم نیست و اساسا بیانیه چشم‌انداز با بررسی، ارزیابی و تحلیل استراتژیک‌ترسیم نشده. هیچ کدام از حلقه‌های استراتژی در نظام سیاست‌گذاری، تصمیم‌گیری، قانون‌گذاری، برنامه‌ریزی و مدیریتی کشور موجود نیست.هیچ یک از مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک رعایت نشده و حتی زمینه‌ای برای پیاده‌سازی استراتژی فراهم نشده و اساسا ارزیابی استراتژی بلاموضوع است. اصلی‌ترین و ارزشمندترین منابع کشور یعنی منابع و سرمایه انسانی اساسا در‌ترسیم چشم‌انداز نقش نداشته‌اند، از این تصویر مطلوب از آینده بی‌اطلاع هستند، در پیاده‌سازی مراحل و اهداف درنظر گرفته نشده و متعهد به تحقق سند و دست‌یابی به آن نیستند. همانطور که نقش این سند در حرکت عمومی و برنامه‌های توسعه کشور قابل انکار است، بیش از آن نقش مردم در تدوین، پیاده‌سازی و تحقق آن قابل انکار است و به همین مبنا تحقق بیانیه چشم‌انداز قابل انکار خواهد بود. با مشاهده این اختلاف معنی‌دار و برآورد و پیش‌بینی مبتنی بر واقعیت با قطعیت مناسبی می‌توان گفت باتوجه به واقعیت‌های کشور دست‌یابی به اهداف کیفی و حتی اهداف کمی چشم‌انداز در افق 1404 به احتمال بسیار زیاد غیرممکن خواهد بود.