گروه جامعه: روزنامه اطلاعات در یادداشتی نوشت: ضربالمثلی آلمانی میگوید: خوشبختانه عمل با موفقیت انجام شد، البته متأسفانه بیمار فوت شد.
اخبار بازی شهرآورد تهران در هفته گذشته، که بخشی از آن، بیش از سیصدو پنجاه مصدوم بود، مرا به یاد ضربالمثل بالا انداخت. البته بر آبروداری رسانه ملیآفرین آوردم، که هرشب مقید به درج تعداد مقتولین و مجروحین روزانه خشونتها در انواع ایالتهای آمریکا به صورت زیرنویس و رونویس است، اما در ذکر اقلام و ارقام خودمانی، بزرگوارانه غمض عین و کظم غیظ میکند. بخشبخش که نگریستم، دیدم، بخش عظیمی از نوجوانان و جوانان حاضر در ورزشگاه، همانهایی هستند، که در مواقع و مواقف مختلف، رفتارهایی متفاوت دارند؛ در هنگامههای سیاهپوشی، علمدار و دستهگرداناند؛ در راهپیماییهای موسمی، پرچم به دستاند و یا نقش و رنگ پرچم بر گونه کشیدهاند؛ در هنگامههای خطر و حوادث، بسیاریشان در صفهای مقدم شور و خدمتاند؛ چه بسا در صف ثبت نام ایام اعتکاف هم هستند و نیز بر قرارهای(!) سهشب احیاء مقیدند و خلاصه هرجایی که نیاز به حضور است، حاضرند.
از دگرسو، اما رفتارها و گفتارهای تربیتنشده و کنترلنشده فراوانی هم دارند که ترکیب کنشهای ایشان را بدقواره میکند. باران ناسزاهایی که ناگهان در یک مقطع نثار فلان ورزشکار یا باشگاه و یا افراد و گروههایی میشود و بخش عظیمی از صفحات اجتماعی را پر میکند، در همین مقوله است. رجزخوانیهای خشونتآمیز و رفتارهای هیستریک ناشی از مخالفت یا طرفداری نیز در همین مزاج، قابل تحلیل است.
چه میشود و چه شده است که این میزان رفتارهای متضاد با هم جمع شدهاند؟ متوسط سن افرادی که میانداران اتفاقات فوق هستند اندکی بیش از دو «ده» است و در این حدود ربع قرن، زمان کافی وجود داشتهاست، که هم «عمل»ها بر روی آنها، موفقیتآمیز صورت گیرند و هم پس از عمل، زنده بمانند؛ چرا علیرغم عملهای به ظاهر موفق، اما بسیاری از بیماران میمیرند؟ دهها نهاد رسمی و غیر رسمی، میلیاردها تومان بودجه دولتی و مردمی را خرج اتاقهای عمل و تجهیزات جراحی و دستمزد جراحان اخلاقی و فرهنگی کردهاند؛ آری! «عمل»ها موفقیتآمیز مینمایند: تابلوهای امر به معروف و نهی از منکر، همایشها برای رساندن اعلام آخرین پیامهای اخلاقی و مذهبی، سختگیریها در انواع مجازها و غیرمجازها، حتی تلاوت یک آیه قبل از اخبار رسمی و الزام اخبارگو بر سلام و صلوات بر آل رسول(ص) و نمایش نماز جماعت هر روز در سه وعده حداقل از سه شبکه رسمی و هکذا دهها و صدها فعل و «عمل» دیگر در این جراحیهای پرهزینه؛ حالیا، اگر در بزنگاههای بعد از عمل، نظیر آنچه در دربیها و امثال آن میبینم، بیماران عملشده پرهزینه بمیرند، اینهمه اتاق عمل و جراح و بودجه را چه توجیهی خواهد بود؟