ساعت 5 بامداد 14 آذر 93 ماموران کلانتری 108 نواب هنگام گشتزنی در خیابان، مردی را مشاهده کردند که لباسهای خونآلود به تن داشت و در خیابان بیهدف پرسه میزد.مرد 45 ساله بازداشت و برای روشن شدن ماجرا به کلانتری منتقل شد.او در جریان تحقیقات پلیسی اعلام کرد خواهرش را به قتل رسانده اما چون از شهرستان آمده نمیداند خانهای که جنایت را انجام داده، کجاست. پنج ساعت بعد از دستگیری مرد میانسال، ماموران کلانتری نواب از طریق ماموران کلانتری 118 ستارخان با خبر شدند دختر جوانی در تماس با کلانتری خبر داده مادرش در خانهشان در یکی از کوچههای محله ستارخان با ضربههای چاقو به قتل رسیده است. همین سرنخ کافی بود تا مطمئن شوند مرد بازداشت شده قاتل همان زن است.با افشای راز جنایت، متهم به افسر تحقیق گفت: معتادم و دو هفته پیش از خانهام درشمال کشور به تهران آمده و سرگردان بودم تا اینکه پولم تمام شد. با خواهرم تماس گرفتم. او سراغم آمد و مراروز پنجشنبه به خانهاش برد. دخترانش به مهمانی رفته و من وخواهرم با هم تنها بودیم. چون شیشه مصرف کرده بودم، دچارتوهم شده و گمان کردم قصد کشتن مرا دارد که من پیشدستی کرده و او را با ضربههای چاقو مجروح و بعدخفهاش کردم.
متهم بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد. مدتی بعد پرونده او به اتهام مباشرت در قتل عمدی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال و متهم پای میز محاکمه نشست. این در حالی بود که مادر مقتول که از قبل قاتل را بخشیده بود در دادگاه حضور نداشت اما دو دختر مقتول در جایگاه ایستادند و خواستار قصاص داییشان شدند.متهم به زندان رجایی شهر کرج بازگشت و از سوی قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد. چند روز پیش رای ازسوی قضات شعبه14 دیوان عالی کشور تائید و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال و شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص او آغاز شد.دودختر مقتول همچنان خواستار قصاص دایی خود هستند و این در حالی است که آنها باید پول تفاضل دیه و سهم مادربزرگ خود را بپردازند تا حکم قصاص مرد جنایتکار اجرا شود.