دریافت لینک صفحه با کد QR
رونق گیشه نوروزی نمایشهاي عامهپسند
«تئاتر آزاد» وجه دیگری از سرگرمی نمایشی
21 اسفند 1396 ساعت 18:13
شهرام خرازیها- روزنامه بهار
از عمر نمایشهاي عامه پسند،خالتوری و «تئاتر آزاد» در ایران دههها ميگذرد.اگر چه این گونه نمایشها به سبب ماهیت سرگرم کننده و مفرح شان همیشه پرطرفدار و در کانون توجه مردم بودهاند اما هیچ گاه به طور جدی زیر ذره بین منتقدان تئاتر قرار نگرفته اند.«تئاتر آزاد» صاحب تشکیلات و انجمن و از لحاظ اقتصادی پویا و موفق است و در طول سال به جز ایام مناسبتی و ماههاي عزاداری گیشه پررونقی دارد؛گیشهاي که با ورود هموطنان شهرستانی به پایتخت در تعطیلات نوروز، رونقی دوچندان ميیابد.تمرکز بیش از حد «تئاتر آزاد» در تهران و تنوع کم نمایشهاي عامه پسند در شهرستان ها،تعطیلات نوروز را به فرصت مناسبی برای هموطنان شهرستانی تبدیل کرده تا در پایتخت مشتاقانه به تماشای این گونه نمایشها بنشینند.متأسفانه نه تنها نقد و تحلیل حرفهاي بلکه تبلیغات و اطلاع رسانی در حوزه «تئاتر آزاد» همچنان در مملکت ما بالاخص در ایام عید نوروز که رسانهها کم فروغ ظاهر ميشوند،ضعیف و نارسا است.مردم تشنه دانستن و کسب اطلاعات هر چه بیشتر هستند اما اهالی رسانه و منتقدان به این نیاز بحق آنها اعتنا نميکنند.در سالهاي اخیر مردم خود آستین بالا زده و با کامنتهاي درست یا غلط شان درباره نمایشهاي عامه پسند در فضای مجازی اظهار نظر کرده و ميکنند؛ در چنین شرایطی آیا باز هم منتقدان تئاتر نميخواهند از خواب زمستانی برخیزند و «تئاتر آزاد» را جدی بگیرند؟این یادداشت پاسخی است به این سوال...
***
«تئاتر آزاد» وجه دیگری از سرگرمی نمایشی
«خواستگارهای درپیت»، «چیز پارتی»، «تانگوی سه نفره»، «عروسی آبجی خانوم» و...خیلی راحت ميتوان حال و هوا و داستان نمایشهايي که صاحب چنین عناوینی هستند و به «تئاتر آزاد» معروفند را حدس زد، حدسی که اکثر اوقات درست از آب در ميآید.مرد دو زنه، مثلث عشقی، عشق دختر پولدار به پسر فقیر و بالعکس، تقلب در ارث، پیدا شدن فرزند گمشده خانواده بعد از سالها، تقبیح مهاجرت از روستا به شهر و از داخل به خارج از کشور و...این مضامین که ریشه در فیلم فارسی و آتراکسیونهاي لاله زاری قبل از انقلاب دارند،سالها است که با کمی تغییر در جزئیات، در نمایشهاي عامه پسند به کار گرفته ميشوند.مضامین و ماجراهای اصلی و فرعی فیلمهاي گروه سه نفره گرشا،سپهرنیا و متوسلانی در تمام این نمایش ها، بدون استثناء، مدام تقلید، تکثیر و بازنمایی ميشود.اجرای حرکات موزون و ترانه خوانی به بهانه تمسخر خوانندههاي لسآنجلسی، بازنمایی کمیک برنامههاي پربیننده ماهوارهاي مثل «استیج»،«بفرمائید شام»،«آکادمی موسیقی» و...،دست انداختن شخصیتهاي سیاسی مثل صدام،ترامپ و...برجسته کردن تفاوتهاي جسمی، جنسی و روانی زن و مرد،انتقاد از اقتصاد بیمار مملکت عمدتا در تئاتر آزاد به عنوان اجزای یک فرمول ثابت حتی اگر داستان نمایش جدید و ابتکاری باشد، تکرار و به کار گرفته ميشوند.خط داستانی به دفعات شکسته و جریان داستان متوقف ميشود تا رقص و آواز به عنوان زنگ تفریح روی صحنه اجرا شود.تعدد ماجراهای بيربط که همچون بخشهاي موزیکال نمایش،در قالب آیتمهاي مستقل اجرا ميشوند،از یکپارچگی داستان ميکاهند به گونهاي که در بسیاری از موارد،داستان اصلی به حاشیه رانده شده و کل نمایش به «شو» یا «واریته»ای متشکل از بخشهاي مستقل و بعضا بيارتباط با هم تبدیل ميشود؛به این ترتیب داستان در نمایشهاي عامه پسند به قطاری شبیه است که بارها از ریل خارج شده اما دوباره به مسیر اصلی باز ميگردد.«هپی اند» جزء جدایی ناپذیر تمام این نمایشها است.داستان نمایش همیشه با مجازات یا تحول آدم بدها و عاقبت به خیر شدن کاراکترهای مثبت به پایان ميرسد. برخلاف نمایشهاي جدی و نخبه گرا که برخی از شبها حتی یک تماشاگر هم ندارند!عامه پسند یا نخبه گرا؟
نمایشهاي عامه پسند هر شب با پر شدن تقریبا تمام صندلیهاي سالن اجرا ميشوند.مردم «تئاتر آزاد» را دوست دارند و با استقبالشان از آن باعث ميشوند تا نمایشهاي عامهپسند ماهها بر صحنه بمانند و بپایند.این اجراها به ندرت ضرر ميدهند و سودآوری شان از پیش تضمین شده است.جدیدترین نمونه از این نوع اجراهای موفق را ميتوان در سالن «اریکه ایرانیان» سراغ گرفت که هم اکنون میزبان نمایش بسیار پرفروش «روحش بالاس،خودش کماس» با بازی اصغر سمسارزاده و کارگردانی بهزاد محمدی است.استقبال از «تئاتر آزاد» تا آن جا پیش رفته که این نوع از تئاتر،چهرهها و کمدینهاي شناخته شده(بهزاد محمدی،رضا پاپی،ناصر به گزین...) و محبوب خود را نزد مردم تثبیت نموده است و به خاطر حضور و بازی آنها است که بلیتها به سرعت پیشفروش ميشوند. نمایشهاي عامه پسند به علل مختلف از جمله فقدان زیرساخت دراماتیک قابل دفاع، تکیه بر شوخیهاي سخیف پیش پا افتاده و بيپروایی جنسی و...همواره از سوی اکثر منتقدان تئاتر و بسیاری از دست اندرکاران حوزه تئاتر جدی و نخبه گرا نادیده گرفته شده یا آن که مورد تمسخر قرار گرفته اند.منتقدان بر این اعتقادند که نمایشهاي عامه پسند سبب تحمیق تماشاگر شده و سلیقه هنری وی را تنزل ميدهند.از آن طرف فعالین «تئاتر آزاد» کم اعتنا یا بياعتنا به انتقادهای مرسوم و اکنون نخ نما شده، به راه خود ادامه داده و سعی کردهاند با نادیده گرفتن منتقدان تئاتر و همکاران خود در حوزه تئاتر نخبه گرا و اندیشه ورز،سرگرم کردن مردم را در دستور کار خود قرار دهند.
اصل اول تئاترهای آزاد،سرگرم کنندگی
سامرست موام، نمایشنامه نویس شهیر انگلیسی،اصل اول و پایه و اساس هر اثر هنری را «سرگرم کنندگی» ميداند و معتقد است: تا این امر تحقق نیابد، ارتباط با مخاطب برقرار نميگردد.طرفداران تئاتر نخبه گرا گاه این اصل بدیهی را نادیده گرفته و از قلم مياندازند که برای تحقق اندیشه ورزی، نخست باید اصل سرگرم کنندگی را رعایت کرد.«تئاتر آزاد» هم در حوزه نمایشنامهنویسی هم در حیطه اجرا، پیشرفتهاي کاملا محسوس و قابل تأملی داشته است، بازی ها، رقصها حتی چهره پردازی و طراحی صحنه نمایشهاي عامه پسند دیگر چون دهههاي پیش، سطحی و بزن و در رویی نیست.اکنون برای بسیاری از این نمایشها وقت و دقت کافی صرف ميشود تا حاصل کار از لحاظ شنیداری و دیداری نیز قابل قبول باشد.ارتقای کیفیت خروجی «تئاتر آزاد» در سالهاي اخیر کاملا محسوس است اما فرمول نمایشنامهنویسی در نمایشهاي عامه پسند دست ناخورده باقی مانده و همچنان محل مناقشه است.«تئاتر آزاد» هیچ گاه به طور مستمر و بيطرفانه مورد توجه و نقد منتقدان تئاتر قرار نگرفته است.اکثر منتقدان نوشتن و اظهار نظر درباره «تئاتر آزاد» را کسر شأن خود ميدانند.بعضی از منتقدان، اعم از کم کار و پر کار، حتی یک نمایش عامه پسند را هم نقد نکردهاند. از دید ایشان،نمایش عامه پسند آن قدر نازل است که اصلا ارزش بررسی ندارد در صورتی که هر اثر هنری،صرف نظر از مرتبه و جایگاه، قابل نقد است و باید به منظور ارتقای «سواد رسانه ای» مردم در رسانههاي گروهی اگر نقد نميشود، حداقل ریویو(مرور) یا تحلیل شود.معدود نوشتههاي منتقدان تئاتر درباره نمایش عامه پسند مشتمل است بر تخطئه متن و اجرا.این نقدها بدون رعایت انصاف و عمدتا و عمدا بيتوجه به نقاط قوت نمایش نوشته شده و ميشوند!
یکی از رسالتهاي منتقدان تئاتر آگاهی بخشی به مردم است.نقد تئاتر عامه پسند ضرورت روز جامعه و یکی از نیازهای مردم است.تئاتر ایران برخلاف سینمای ایران که فقط یک انجمن منتقدان سینمایی دارد،صاحب دو تشکل نقد تئاتر یعنی «کانون ملی منتقدان تئاتر ایران» و «انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر» است پس بستر اجرایی برای نقد «تئاتر آزاد» مهیا است.بی ارزش ترین فیلمهاي سینمایی حتی تولیدات مبتذل شبکه نمایش خانگی توسط منتقدان سینمایی نقد و بررسی ميشوند اما نمایشهاي عامه پسند، با وجود دو تشکل نقد تئاتر،از نقد محروم اند! تأثیرگذاری نقد بر دانش، نگرش و رفتار مردم ایران هر چند ممکن است بسیار کم باشد اما در حد صفر نیست و نميتوان با توسل جستن به بهانههايي نظیر«کسی نقد نميخواند» بر خلاء نقد «تئاتر آزاد» چشم بست.ارتقای «سواد رسانهای» حق مردم است که باید از دولت مطالبه شود و مجریان این امر،منتقدان تئاتر هستند.با پیشرفت تکنولوژی رسانه، بالاخص توسعه فضای مجازی،از یک طرف و خلاء نقد «تئاتر آزاد» از طرف دیگر،یادداشتها و کامنتهاي پیش پاافتاده جای نقدهای آگاهی بخش حرفهاي و تخصصی در سایتهاي فروش بلیت تئاتر را گرفته اند.به نظر ميرسد منتقدان تئاتر عمدا رسالت خود را فراموش کردهاند.اگر این روال ادامه داشته باشد بيشک «سواد رسانهای» مردم حداقل در حوزه تئاتر ارتقاء نخواهد یافت زیرا قطار نمایشهاي عامهپسند همچنان به راه خود ادامه داده و سر باز ایستادن ندارد.
کد مطلب: 145152
بهار نیوز
https://www.baharnews.ir