به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۵:۴۳
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ ساعت ۱۶:۰۵
کد مطلب : ۱۴۵۵۴۹

محمد ثلاث: از زندگی خسته‌ام، اعدامم کنید

گروه جامعه: متهم پرونده خیابان گلستان هفتم پاسداران تهران، در سومین جلسه دادگاه نیز از پذیرش اتهام وارده به خود امتناع کرد.
محمد ثلاث: از زندگی خسته‌ام، اعدامم کنید
محمد ثلاث در سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام قتل خود ضمن تاکید بر این که اتهام‌های وارد به خود را قبول ندارد، گفته است:«من وقتی به سمت آنها حرکت کردم، به آنها چراغ دادم؛ حتی بوق هم زدم. قبلاً هم در پایگاه پلیس گفته بودم که عمداً این کار را نکردم، اما آنها دستان شکسته من را گرفتند و شروع به زدن من کردند.» ثلاث متهم است روز ۳۰ بهمن با اتوبوس به میان ماموران نیروی انتظامی رفته و یک سرباز وظیفه و دو گروهبان را به قتل رسانده است اما ثلاث با بیان این که نیت من کشتن مأموران ناجا نبود، گفته است:«من به حرکت خود ادامه دادم چون نمی‌خواستم اینها بیایند و ما را بزنند، الان هم از خدا طلب بخشش برای خودم می‌خواهم.» او همچنین در بخش دیگری از دفاعیات خود تاکید کرده که هنگام رانندگی از سلامت کامل روانی برخوردار بوده و چون چشمانش ضعیف هستند ماموران نیروی انتظامی را ندیده و الا اتوبوس را متوقف می‌کرده است.

محمدی کشکولی قاضی رسیدگی به این پرونده نیز پس از شنیدن دفاعیات متهم گفته است:« حرف‌های شما در این جلسه مغایر با دفاعیات گذشته شماست» ثلاث پاسخ داده است: « اگر شما را هم جای من بگذارند، این‌طور می‌گویید؛ شکایت ناجا را به کجا ببرم. من عمداً هیچ آدمی را نکشتم.» در ادامه سومین جلسه دادگاه، ثلاث همچنین تاکید کرده که برای تعصب مولایش به خیابان گلستان هفتم پاسداران آمده بوده و به همین دلیل وجدان او آسوده است و در عین حال از زندگی خسته شده و عاشق اعدام است.

در پایان این جلسه، رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام کرده است که مهلت دادگاه برای بررسی این پرونده و شنیدن دفاعیات متهم به پایان رسیده و هیات قضایی حکم را طی فرصت قانونی صادر می کند. گفتنی است، در جریان درگیری‌های بهمن ماه گذشته خیابان گلستان هفتم، محل سکونت نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی، بنا به اعلام رسمي ۵ تن جان خود را از دست دادند. صدها درویش پس از ضرب و شتم بازداشت شدند كه محمد راجی، یکی از این دراویش در بازداشتگاه جان باخت. خانواده مقتولان از دادگاه خواسته‌اند تا علیه ثلاث حکم قصاص صادر کند.

مشروح جلسه امروز
متهم: من عاشق اعدامم

خبرگزاری میزان: سومین جلسه دادگاه علنی راننده اتوبوس آشوب‌های خیابان پاسداران در شعبه نهم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران برگزار شد. سومین جلسه رسیدگی به پرونده عامل شهادت سه نفر از ماموریان نیروی انتظامی در حادثه خیابان پاسداران به ریاست قاضی کشکولی، در شعبه نهم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران برگزار شد. قاضی پرونده پس از اخذ آخرین دفاعیات متهم و وکیل تعیینی وی، ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرد.

در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی کشکولی رئیس شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، قاضی کشکولی ضمن تذکر به رعایت نظم و احترام دادگاه از نماینده حقوقی ناجا خواست در جایگاه حاضر شده و در مورد پرونده اگر موضوعی دارند بیان کند.
نماینده حقوقی ناجا پس از کسب اجازه از ریاست دادگاه در جایگاه حاضر شده و گفت: متهم که در حین جرم دستگیر شده، خود را متعلق به یک گروه خاص معرفی کرده است.
وی بیان کرد: در طول مدت حادثه، رعایت اخلاق اسلامی، جزو رفتارهای ماموران ناجا بوده است. در صورتی که شورشیان از رفتار خود دست نکشیده اند و نهایتا رفتارشان منجر به این جنایت شد.
فلاح زاده بیان کرد: متهم حادثه و همدستانش باید بدانند که اقدام آنها منجر به شهادت 4 جوان برومند و مجروح شدن بیش از ده نفر از ماموران و وارد شدن خسارت بسیاری به اموال مردم و سلب آسایش عمومی شده است.
وی در پایان اظهارات خود از قاضی کشکولی درخواست کرد که باتوجه به اینکه چندین شاهد حادثه در جلسه هستند؛ به جایگاه بیایند و مشاهدات خود را بیان کنند.
در ادامه قاضی کشکولی خطاب به شاهدین از آنها خواست به ترتیب در جایگاه حاضر شده و آنچه را که در آن حادثه مشاهده کرده اند، بیان کنند.
سپس احدی از شاهدین حادثه در جایگاه حاضر و در بیان مشاهدات خود، گفت: زمانی که ما به خیابان رسیدیم، هنوز حتی از موتورهای خود پیاده هم نشده بودیم. آنها به سمت ما کوکتل مولوتوف پرتاب می کردند؛ اما با این حال به دستور داده شده بود که اصلا حق برخورد را ندارید و نباید به مردم و اموالشان آسیبی برسد.
وی بیان کرد: ما زمانی که به خیابان هفتم رسیدیم، دیدم که یک اتوبوس با سرعت کمی در حال حرکت به سمت ما است که فکر کردیم می خواهد از خیابان عبور کند؛ اما پس از اینکه مدتی از حرکتش گذشت، به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و با حرکت به سمت چپ و راست به مأموران به نوعی حمله ور شد.
این شاهد حادثه ادامه داد: من در آنجا دیدم که شهید امامی در حال کمک به مردم بود و آنها را به سمت پیاده رو هدایت می کرد و می گفت:" به سمت پیاده رو بروید." اما اتوبوس با او برخورد کرد و پس از آن دوباره اتوبوس منحرف شده و از روی شهید بایرامی عبور کرد که البته در آنجا باز هم دیدم که شهید بایرامی در حال فریاد زدن بود و به مردم می گفت فرار کنید.
وی گفت: نهایتا این اتوبوس به خاطر ترافیک و شلوغی خیابان و حضور ماشین های داخل خیابان از حرکت ایستاد. اما من در آن لحظه چون از کمر و دیگر جاها آسیب دیده بودم، نتوانستم اتوبوس را تاانتها دنبال کنم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید در گزارشات آمده که در اتوبوس جای گلوله مشاهده شده است.
شاهد گفت: ما اصلا اسلحه و سلاح گرم به همراه نداشتیم.
قاضی پرسید: خود شما متهم را در اتوبوس دیدید؟
شاهد گفت: بله من او را در پشت فرمان زمانی که داشت از جلوی ما با سرعت کم عبور می کرد، دیدم.
پس از اظهارات شاهد اول، یکی دیگر از شهود حادثه به دستور قاضی در جایگاه حاضر شده و با معرفی خود اظهار کرد: ما ماموریت داشتیم که به سمت کلانتری 102 پاسداران حرکت کنیم. به محض پیاده شدن از موتورها دیدیم که آشوبگران خیابان را بسته اند و به ما دستور داده شد که آنها را متفرق کنیم که سپس آنها فرار کردند و به خیابان هفتم رفتند. جزو اولین کسانی بودم که وارد این خیابان شدم.
وی تصریح کرد: در آنجا من یک اتوبوس را دیدم که به آرامی در حال حرکت بود که فکر کردم اتوبوس همکاران است که می خواهد مامور پیاده کند. با این حال اجازه دادم که از کنارمان بگذرد؛ اما پس از عبور از ما به یکباره سرعت خود را زیاد کرد و به سمت ماموران تهاجم داشت.
این شاهد عینی ماجرا گفت: در آنجا من دیدم که شهید امامی بین اتوبوس و یک ماشین گیر افتاد و اتوبوس از روی او عبور کرد و سپس به سمت راست رفته و شهید بایرامی را هم به شهادت رساند.
قاضی کشکولی از این شاهد پرسید: فاصله بین این مقتولین چند نفر بود؟ که شاهد در پاسخ گفت: تقریبا حدود 2 تا 3 متر با هم فاصله داشتند.
قاضی کشکولی گفت: آیا شما دیدید که به اتوبوس شلیکی شده باشد؟ که وی پاسخ داد: خیر من ندیدم چون ما اسلحه نداشتیم و حتی سپر هم برای دفاع از خود نداشتیم.
قاضی کشکولی از شاهد پرسید : شما دیدید که این متهم از اتوبوس پیاده شود؟ شاهد گفت: من چون پس از این حادثه بالای سر مقتولین رفتم، جلو نبودم که بیینم چه کسی از اتوبوس پیاده شد اما زمانی که اتوبوس از جلوی من عبور می کرد متهم را در پشت فرمان اتوبوس دیده بودم.
وی گفت: البته گفتند که همکاران یک گاز اشک آور به سمت اتوبوس شلیک کرده اند تا بتواند اتوبوس را متوقف کنند و اگر ماشین های پارک شده در داخل خیابان نبود ممکن بود اتوبوس افراد بیشتری را زیر بگیرد و به افراد بیشتری آسیب برساند.
محمدرضا ثلاث باحضور در جایگاه به ارائه آخرین دفاعیات خود پرداخت.
قاضی خطاب به محمدرضا ثلاث گفت: با توجه به صدور کیفرخواست از سوی دادسرای امور جنایی تهران و مطالبه قصاص از سوی شکات و اولیای دم و گزارش مراجع انتظامی و تصاویر گرفته شده از نحوه حرکت اتوبوس و تصاویر اجساد و تحقیقات نماینده دادستان تهران، و همچنین 8 فقره سوابق کیفری شما و اعزام شما به روانپزشکی و اعلام سلامت روحی و روانی، اتهامات شما به سه فقره قتل عمدی آقایان رضا مرادی، بایرامی و امامی از طریق حمله و برخورد وسایل نقلیه و همچنین اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق جنجال و تعرض به مأموران نیروی انتظامی تفهیم می‌شود.
محمدرضا ثلاث با ارائه آخرین دفاعیات خود در مقابل قاضی دادگاه گفت: آن روز برای آزادی دوستم آقای ریاحی در خیابان پاسداران داخل اتوبوس اتراق کرده بودیم.  اولش مأموران شروع کردند سرم راشکستند سوار پراید شدم و به سمت گلستان هفتم حرکت کردم. اتوبوس محل خوابگاه بود؛ 15 روز آنجا بودیم. حکم بازداشت بزرگ ما را داده بودند. من صندلی‌های اتوبوس را باز کرده بودم و آن روز قرار بود که صندلی‌ها را ببندیم، بعد از اینکه از پراید پیاده شدم. سوار اتوبوس شدم که اتوبوس را به سمت پاسگاه ببرم. آرام حرکت کردم که نیروی انتظامی کنار برود. چراغ زدم بوق زدم به حرکت ادامه دادم؛ پایم روی گاز بود. ما انسان هستیم، حیوان نیستیم. من در اینجا از خداوند برای بازماندگان صبر و برای خودم بخشش می‌خواهم. خودم هم ناراحت هستم. من عاشق اعدامم. اینها را نمی‌گویم که من را اعدام نکنند، من عاشق اعدام هستم. من با ماشین رفتم و می‌خواستم حادثه را رد کنم. عمداً روی آنها نرفتم، وجدانم راحت است. 50 نفر هم می‌مردند خواست خدا بوده است(!؟)
قاضی خطاب به متهم گفت: چرا دوست داری اعدام شوی؟
متهم پاسخ داد:  دوست ندارم به جامعه بازگردم؛ من نمی خواهم زندگی کنم.
قاضی خطاب به متهم اعلام کرد: شما راننده پایه یک هستید و گفتید از بوق و چراغ استفاده کردید. چرا وقتی جمعیت را دیدید توقف نکردید؟ وقتی با خودروها تصادف کردید، چرا توقف نکردید؟
متهم در پاسخ گفت: خدا گواه است. هیچ کدام آنها را ندیدم. اضطراب داشتم.
قاضی بیان کرد: در فیلم مشخص است مسیر طولانی را عادی حرکت میکنید، هنگامی که با ماموران مواجه میشوید به سمت چپ و راست حرکت می‌کنید.
متهم پاسخ داد: اضطراب داشتم
«من وقتی به سمت آنها [مأموران] حرکت کردم، به آنها چراغ دادم؛ حتی بوق هم زدم. قبلاً هم در پایگاه پلیس گفته بودم که عمداً این کار را نکردم، اما آنها دستان شکسته من را گرفتند و شروع به زدن من کردند.»
می‌خواستم آنها با من برخورد نکنند. پایم روی گاز بود؛پنج و شش خودرو را له کردم. بعد دیدم گاز اشک‌اور از پشت می‌زنند.
قاضی خطاب به متهم گفت: پزشکی قانونی گفته است سلامت روحی و روانی داشته‌اید.
متهم گفت: بله آن لحظه بدنم فقط می‌لرزید.
قاضی گفت: چرا به سمت نیروی انتظامی حرکت کردید؟
متهم پاسخ داد: چشمم ضعیف است و از عینک استفاده می‌کنم من الان هم شما را نمی‌بینم. دو متری را هم تشخیص نمی‌دهم.
قاضی خطاب به متهم افزود: اتوبوس را چه کسی به محل آورده است؟
متهم گفت: من راننده اتوبوس را هم نمی‌شناسم، سوییچ روی اتوبوس بود به من گفتند استارت بزن که باطری نخوابد. من بدون اجازه صندلی‌ها را باز کردم، بغل اتوبوس را به نشانه صلح و دوستی نقاشی کرده بودم که همسایگان شاکی نشوند. قرار بود که آن روز صندلی‌ها را ببندیم که این اتفاق افتاد. اتوبوس تحویل من نبود و در آنجا اتراق کرده بودیم.
قاضی خطاب به متهم ادامه داد: در داخل اتوبوس آلت قتاله، همچون شمشیر و ... و مواد غذایی کشف شده است؛ نماینده نیروی انتظامی در ادامه این رسیدگی وسایل را به دادگاه آورد.
متهم در صورت مواجهه گفت: مواد غذایی را مصرف می‌کردیم. افراد مختلف از شهرستان می‌آمدند و در داخل اتوبوس اتراق می‌کردند، 10-20 نفر در داخل اتوبوس در حال استراحت بودیم؛ اتوبوس تحویل من نبود.
وکیل متهم با حضور در جایگاه ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های جانباختگان گفت: من هیچ آشنایی با متهم ندارم، فرقه و اندیشه ایشان را هم نمی‌شناسم و اولین شبی که دادگاه و روند آن از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و سخنان متهم و خانواده شهدا را شنیدم، افسوس خوردم و برای خانواده شهدا گریه کردم.
اشرف‌زاده وکیل تعیینی متهم در دفاع از متهم پرونده گفت: در اینجا بر خود لازم می‌دانم که از مسئولان زندان که اجازه دیدار حضوری با متهم را به بنده دادند، تشکر کنم.
وی گفت: مطالب من برای دفاع بسیار مفصل است و حدود چند ساعت طول می‌کشد که سعی می‌کنم به‌صورت خلاصه و البته دقیق به آنها بپردازم.
قاضی کشکولی گفت: شما فقط در چارچوب اتهامات از متهم دفاع کنید و از بیان حرف‌های غیرمرتبط و خارج از کیفرخواست خودداری کنید. همچنین قاضی از وکیلی تعیینی پرسید آیا لایحه دفاعیه می‌دهید؟ که وکیل متهم گفت: بله لایحه دفاعی من دو مرحله است که مرحله مقدماتی آن امروز تقدیم می‌شود و لایحه تکمیلی پس از پایان جلسه تقدیم می‌گردد.
قاضی متذکر شد: که لایحه باید پس از ختم جلسه رسیدگی، تحویل داده شود.
در ادامه این دادگاه وکیل متهم اظهار کرد: همان‌گونه که همه می‌دانیم یک جرم قتل عمد باید دارای سه عنصر مادی، قانونی و معنوی باشد.
وی گفت: در این پرونده متهم سوار بر اتوبوس شده و با طی کردن مسیری به سربازان برخورد کرده و آنها را به شهادت رسانده است و لذا از جهات مادی بر هیچکس از اعضای دادگاه پوشیده نیست که عنصر مادی جرم وجود دارد.
اشرف‌زاده افزود: اما باید در نظر داشت شکسته بودن دست چپ متهم چه تأثیری در کنترل یا عدم کنترل اتوبوس داشته است و در این راستا تقاضای اظهارنظر کارشناسان راهنمایی و رانندگی و کارشناسان ارتوپدی را دارم.
وی ادامه داد: همچنین توجه به ایرادات فنی خودرو، کثیفی شیشه یا عیب مکانیکی خودرو را باید مدنظر داشت که این موضوعات هم نیاز به اظهارنظر کارشناسی دارد و البته که شب بودن و تاریکی هوا هم بر وقوع جرم و میزان وقوع جرم مؤثر است.
این وکیل تعیینی متهم ادامه داد: همچنین علاوه بر موارد فوق باید بر وضعیت بینایی متهم و اینکه آیا حین رانندگی چراغ و یا بوق زده است را نباید غافل شویم و نیاز به اظهارنظر کارشناسان دارد.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در بحث عنصر معنوی و عنصر روانی باید سوء نیت عام و سوء‌نیت خاص را مورد توجه قرار دهیم.
اشرف‌زاده افزود: درسوء نیت عام احراز قتل مجرمانه از ارکان اساسی در تصمیم‌گیری دادگاه است. یعنی در جرم قتل عمد باید احراز شود که متهم آیا قصد مجرمانه داشته است یا نه؟ طبیعتاً در حوادث رانندگی هیچگاه راننده محکوم به جرم قتل عمدی نمی‌شود. مگر اینکه این موضوع احراز گردد.
وی ادامه داد: همچنین در جرم قتل عمد قاتل باید قصد نتیجه هم داشته باشد؛ یعنی باید قصد داشته باشد که فردی را با هویت مشخص به قتل برساند و لذا اینکه متهم قصد کشتن ماموران را داشته است باید به‌طور دقیق احراز شود.
این وکیل تعیینی افزود: همه ادله و شواهد حکایت دارد که بین متهم و افراد کشته شده عداوت و دشمنی خاصی وجود نداشته است. بر فرض وجود همه ارکان جرم تشخیص اینکه جرم عمد یا جرم شبه‌عمد بوده، باید مورد توجه قرار گیرد. چون از موضوعات سرنوشت‌سازدر پرونده است.
وی در بخش دیگری از دفاعیات خود گفت: در این پرونده حتماً لازم است که جنبه عمومی و جنبه خصوصی جرم تفکیک شود و اگر جنبه خصوصی مطرح است باید خانواده شهدا مطالبه دیه را داشته باشند.
در ادامه این دادگاه قاضی کشکولی به ابهامات وارد شده از سوی وکیل پاسخ داد و گفت: شما اصرار دارید که جنبه عمومی بر جنبه خصوصی ترجیح دارد، باید گفت با توجه به جرایم متعددی که صورت گرفته است در کیفرخواست بیشتر به جنبه خصوصی توجه شده است.
وی در ادامه از متهم خواست در جایگاه حاضر شده و به سوالات قاضی پاسخ دهد.
محمدرضا ثلاث با حضور در جایگاه، در رابطه با اتهام دوم اخلال در نظم عمومی به سوالات قاضی کشکولی پاسخ داد.
قاضی خطاب به متهم گفت: اخلال شما باعث شده بود که نظم عمومی و همچنین افکار عمومی به هم بخورد و شما منجر به سه فقره قتل عمدی شده‌اید.
متهم در پاسخ گفت: یک ساعت در درب کلانتری پاسداران اتراق کرده بودیم.
قاضی خطاب به متهم افزود: مردم پاسداران از کارهای شما آرامش نداشتند.
متهم گفت: حادثه یک لحظه است.
قاضی خطاب به متهم گفت: آیا اخلال در نظم عمومی را می‌دانید؟
متهم پاسخ داد: حادثه یک لحظه اتفاق افتاده است.
قاضی در ادامه خطاب به متهم بیان کرد: آیا اظهارات خود را که در نزد بازپرس داشته‌اید، قبول دارید.
متهم گفت: قبول ندارم.
قاضی خطاب به متهم ادامه داد: شما به سمت جمعیت رفته بودید و به قصد زیر گرفتن ماموران رفته بودید.
متهم پاسخ داد: عصبانی بودم.
قاضی گفت: آیا این اظهارات را قبول دارید یا خیر؟
متهم گفت: عصبانی بودم، حادثه یک ثانیه است.
قاضی در ادامه با توجه به سوال بازپرس این پرونده از متهم ادامه داد: شما آیا احتمال می‌دادید که ماموران کشته شوند که پاسخ داده‌اید، من عصبی بودم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما ناراحتی از دست چپ داشته‌اید، در این تجمع چه می‌کردید؟
متهم گفت: من فقط آمده بودم که بگویم چرا برادر دینی‌ام را بازداشت کرده‌اند.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما گفته‌اید اتهامات را قبول دارید و به‌خاطر دوستانتان این کار را کرده‌اید و در خصوص علت عصبانیت‌تان گفته بودید که قبلش من را با باتوم زده بودند و عصبانی بودم.
قاضی خطاب به متهم گفت: شما در پرونده شخصی تان گفته بودید که بعد از طلاق همسرم 15 سال است از بروجرد به تهران آمده‌ام و فرزندانم با من زندگی نمی‌کنند. گواهینامه پایه 1 دارم و روزی 80 تا 90 هزار تومان حقوق دریافت می‌کردم.
قاضی: در شهر تهران اشتغال داشته‌اید و با خیابان‌ها آشنا بوده‌اید با این سوابق تجربه که در خیابان‌های شلوغ تهران رانندگی می‌کردید چرا این کار را کرده‌اید؟
متهم: در دو سال گذشته 2 روز سرکار رفتم.
قاضی: صحنه بازسازی شده و در پرونده منعکس شده است و اظهارات شما در صحنه جرم با دلایل جمع‌آوری شده، کاملاً منطبق است، پرونده بسیار با دقت و با ذکر جزئیات، آثار ضبط، مستند و جمع‌آوری شده است. ما حتی به شما متهم هم نگفته‌ایم و در چارچوب موازین قانونی مراعات کرده‌ایم تا به حقیقت برسیم.
متهم: در مواجه با آلات قتل نیز گفت: آن موقع که می‌خواستند تابنده را ببرند، یک جوان نادان اینها را به ماشین آورد و برای دفاع از تابنده این کار را کرد.
قاضی کشکولی در ادامه گفت: به عنوان تجربه قضایی که دارم پرونده‌ای را دیده‌ام که با سرعت و دقت تحقیقات انجام شده و عمدتاً هم به نفع شما انجام شده است.
قاضی خطاب به متهم گفت: در خصوص اولیای دم اگر دفاعی دارید، بگویید.
متهم گفت: اعدام افتخار من است.
قاضی گفت: قصاص حق خصوصی است و درست است که جنبه عمومی هم دارد. جامعه حقی دارد و حق حیات حق جامعه است. اصراری نداریم حقی است که مطالبه شده است و باید رسیدگی کنیم.
متهم در ادامه گفت: نه از اعدام ناراحت می‌شوم و نه از گذشت خوشحال می‌شوم.
قاضی کشکولی پس از استماع اظهارات متهم و وکیل وی به قرائت کیفرخواست پرداخته و از متهم خواست که آخرین دفاعیات خود را بیان کند.
متهم پرونده پس ازحضور در جایگاه گفت: من به عنوان اینکه سه نفر را عمدا کشته باشم قبول ندارم و اگر کسی هم زیر اتوبوس رفته است، خواست خدا بوده است(؟|)
وی در رابطه با اتهام اخلال در نظم، گفت: خیر من این اتهام را قبول ندارم، چون ما جلوی نیروی انتظامی بودیم و شعار می دادیم و این کار اخلال در نظم نیست.
قاضی از متهم پرسید: اگر دفاع دیگری دارید بیان کنید.
متهم گفت: خیر دفاعی ندارم.
پس از آن قاضی کشکولی از وکیل متهم خواست که اگر دفاعیاتی دارند، به عنوان دفاعیات آخر بیان کنند؛ که وکیل وی گفت: در رابطه با ماجرای رخ داده سوالاتی وجود دارد که در متن لایحه تقدیمی به آنها اشاره شده است و از دادگاه محترم می خواهم قبل از صدور حکم به آنها توجه گردد.
این وکیل بیان کرد: ضعف بینایی متهم، قدرت کنترل متهم، شکستگی دست چپ و آثار مادی آن، بررسی سوابق کیفری و اندیشه متهم قبل از وقوع جرم که آیا قصد مجرمانه داشته یا خیر باید مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: پرسش و تحقیق از دوستان و هم مسلکان متهم که قبل از حدوث واقعه با او گفتگو داشته اند، توجه به جنبه عمومی جرم، تشکیل کمیسیون روانشناسی برای بررسی وضعیت روانی متهم و سابقه رانندگی متهم از جمله مواردی است که دادگاه باید قبل از صدور حکم به آنها توجه داشته باشد.
وی در پایان دفاعیات خود گفت: همچنین لازم است میزان تاثیر عصبی بودن و عدم کنترل روانی که متهم به کرات به آن استناد کرده بررسی و مورد اظهار نظرکارشناسان قرار گیرد.
قاضی کشکولی پس از استماع دفاعیات متهم و وکیل وی ختم رسیدگی به این پرونده را اعلام کرد.