به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۶ - ۱۵:۱۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۸ ساعت ۱۰:۳۴
کد مطلب : ۱۴۵۵۷۱

بهاری که رنگ خزان گرفته است

گروه جامعه: آمدن بهار برای همه مردم خوشایند نیست و باعث می‌شود تا بهار پرشکوفه و پرزرق‌وبرق برای برخی رنگ خزان ‌به خود بگیرد.
بهاری که رنگ خزان گرفته است
به گزارش ایسنا، با نزدیک شدن به آغاز سال نو تب‌وتاب خرید بین مردم بیشتر شده و خیابان‌های شهر مملو از آدم‌های مختلف با طرز تفکرات گوناگون و سطح فرهنگی و اقتصادی مختلف می‌شود.در گوشه گوشه همین شهر که همه تب‌وتاب خرید دارند افرادی هستند که در کنار خیابان تنها نظاره‌گر این همهمه‌ها ایستاده‌اند؛ بعضی دیگر نیز منتظر اندکی توجه هستند.
از آخرین خرید لباسم بیش از ۳ سال می‌گذرد
علیرضا پسر ۱۲ ساله‌ای بود که بسته‌ای از کیسه‌های زباله در دست داشت و مدام در بازار قدم می‌زد و از مردمی که سراسیمه در حال گذر بودند درخواست می‌کرد تا از او هم خرید کنند.زمانی که نزدیک من شد باحالت خاص و معصومانه‌ای پرسید خانم شما هم‌ کیسه نیاز ندارید و قبل از شنیدن پاسخ من سرش را پایین انداخت و حرکت کرد.با صدای صبر کن من به عقب برگشت؛ چشمانش برق زد و لبخند گیرایی بر لبانش نشست و گفت: ممنون از اینکه می‌خواهید خرید کنید و همان شد که سر صحبت باز شد.از ۶ سالگی که پدرم فوت کرد مجبور شدم کار کنم، یک خواهر و یک برادر دارم که هر دو از من کوچک‌تر هستند و البته مادرم که در بستر بیماری است.علیرضا تنها ۱۲ سال داشت اما دستانش را که نگاه می‌کردی مانند مردی بود که بیش از ۵۰ سال کار کرده است.صحبت از خانواده‌اش که می‌شد بغض می‌کرد و وقتی از وضعیت خانه‌اش سؤال کردم گفت: صبح‌ها که خواهرم مدرسه می‌رود من کنار مادرم هستم و برادر کوچکم در بازار کیسه می‌فروشد.وی ادامه می‌دهد: عصرها هم معصومه در کنار مادرم می‌ماند و من و برادرم بازار هستیم اما از سال آینده که برادرم مدرسه می‌رود نمی‌دانم باید چه‌کار کنم.این نوجوان 12 ساله می‌گوید: 3 سال می‌شود که لباس نخریدم و با هزینه‌ای که از فروش کیسه‌زباله‌ها دریافت می‌کنم می‌توانم بخشی از هزینه داروهای مادرم را تأمین کنم.او می‌گوید: نزدیک عید بازار شلوغ‌تر از همیشه می‌شود اما مردم کمتر به ما توجه می‌کنند و در بسیاری از مواقع خستگی مردم از خرید باعث می‌شود در برابر درخواست ما عصبانیت نشان دهند.علیرضا که حالا متوجه شغل من شده می‌گوید: من دوست ندارم عکسم در تلویزیون پخش شود ولی بگویید اگر می‌شود یک روز مسئولان به بازار بیایند و وضعیت ما را ببینند.به علیرضا قول دادم که عکسش را پخش نکنم و درخواست‌هایش را به گوش مسئولان برسانم.

اگرچه آغاز سال جدید برای بسیاری از افراد خوشایند است و با نزدیک شدن به آغاز سال شور و اشتیاق زیادی را به همراه می‌آورد اما برخی با نزدیک شدن به سال جدید تنها آه و حسرت مهمان خانه‌شان می‌شود.محمد پسربچه ۷ ساله‌ای در گوشه‌ای از خیابان نظاره‌گر دختر کوچکی است که همراه پدر و مادرش در مغازه مشغول خرید هستند.وقتی خانواده از مغازه خارج شدند چند پلاستیک دست پدر و مادر است و دختربچه مدام تکرار می‌کند که لباسی را که خریدند خیلی دوست دارد.به سمت محمد که در گوشه خیابان نشسته بود می‌روم با رفتن‌ من‌ نگاهش را از دختری که حالا چند متری با او فاصله داشت می‌دزدد و سعی می‌کند خود را مشغول به فال‌هایی کند که در دست دارد.نزدیک‌تر که شدم غم بیشتری را می‌شد از چشمانش دید از وضعیت زندگی او که جویا می‌شوم می‌گوید پدر و مادرش از هم جدا شدند و محمد و خواهرش الآن در کنار یکی از اقوامشان زندگی می‌کنند.از غمی که در چهره‌اش است می‌توان فهمید که رضایتی از زندگی ندارد؛ زمانی که درباره نزدیک شدن عید از محمد می‌پرسم می‌گوید: ناراحتم چون مردم در عید فال نمی‌خرند و من پولی ندارم.این روزها با گذر از کوچه‌ها و خیابان‌های شهر به آدم‌هایی برخورد می‌کنیم که علی‌رغم سن کم دغدغه‌های بی‌شمار زندگی و بار مسئولیت باعث شده تا اشتیاقی برای سال جدید نداشته باشند.
 
مارک باشد قیمت مهم نیست
دختر ۱۲ ساله‌ای که در حال پوشیدن کفش است مدام تکرار می‌کند: مارک‌ باشد قیمتش مهم نیست فقط مارک بودنش مشخص باشد؛ والدین وی نیز از فروشنده تقاضا دارند تا بهترین کفش با بالاترین قیمت را بیاورد.به گزارش ایسنا این روزها که از خیابان عبور می‌کنیم تفاوت‌های طبقاتی را به‌وضوح می‌توان دید و این مردم هستند که باید در کنار هیاهوی شب عید توجهی هم به طبقه پایین جامعه داشته باشند.برخی از فروشندگان در روزهای پایانی سال نیز به بنا به دلایل شاید غیر مشخص اقدام به بالا بردن قیمت اجناس خود می‌کنند به‌گونه‌ای که کالای موجود نسبت به یک ماه گذشته باقیمت ۲ تا ۳ برابری عرضه می‌شود.البته شاید یکی از دلایل این ناهماهنگی نرخ عدم نظارت بر بازار شب عید باشد این درصورتی است که  مسئولان استانی بارها عنوان کردند نظارت لازم بر روی بازار وجود دارد.
 
اجاره‌بهای مغازه دلیلی برای توجیه چند نرخی بودن کالاها
محمد نصیری یکی از خریداران می‌گوید: امسال تفاوت قیمت را به‌سادگی می‌توان در مغازه‌های سطح شهر دید و زمانی که صحبت از چند نرخی بودن کالاها می‌شود فروشنده عنوان می‌کند باید اجاره مغازه‌ام تأمین شود و به خاطره همین نمی‌توانم هم‌نرخ با مغازه‌ای بفروشم که در جنوب شهر قرار دارد.وی اظهار می‌کند: چند نرخی بودن کالاها باعث برهم خوردن وضعیت بازار می‌شود و شرایط نامتناسب را در شهر ایجاد می‌کند.با توجه به اینکه در روزهای پایانی سال مردم رغبت بیشتری نسبت به خرید پیدا می‌کنند لازم است تا مسئولان مربوط نیز تمهیداتی را جهت نظارت بر بازار ایجاد کنند.بازار دست‌فروشی نیز در روزهای پایان‌ سال گرم می‌شود و همین امر مشکلات متعددی را می‌تواند به همراه داشته باشد.عدم نظارت بر دست‌فروش‌ها و سد معبر آن‌ها می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند؛ دراین‌بین ‌نیز بعضی از فروشندگان مغازه‌ها نسبت به عملکرد دست‌فروش‌ها گلایه دارند.ملکی یکی از فروشندگان خیابان خیام در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا می‌گوید: دست‌فروش‌ها با توجه به نداشتن اجاره‌بهای مغازه، سود کمتری را نسبت به ما بر روی قیمت اجناس خود می‌کشند و این باعث به وجود آمدن بازار سیاه شده و سبب می‌شود تا مردم به سمت خرید آن‌ها گرایش پیدا کنند.وی ادامه می‌دهد: اگر قسمتی از شهر برای آن‌ها در نظر گرفته و به مردم اطلاع‌رسانی شود مردم ‌می‌توانند به آن‌جا مراجعه کنند و بقیه نیز خرید خود را از مغازه‌ها داشته باشند.روزهای پایان‌ سال و آغاز سال نو علاوه بر اینکه می‌تواند سبب شادی و نشاط برای قشری از مردم ‌شود، می‌تواند برای برخی دیگر غم و اندوهی را تداعی کند؛ برای ایجاد شادی و دلگرمی در میان همه افراد جامعه می‌بایستی مسئولان مربوطه تلاش خود را جهت ساماندهی به بازار شب عید و هم‌چنین برطرف کردن بخشی از نیازهای مردم فراهم کنند تا بتوان لبخند شادی و نشاط را بر لبان‌ همه اقشار جامعه نشاند.
برچسب ها: عید نوروز بهار