به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۹ - ۲۳:۵۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۷ ساعت ۱۰:۳۰
کد مطلب : ۱۴۶۵۹۷

ارزیابی ادبیات در سالی که گذشت

گروه فرهنگی: علیرضا محمودی ایرانمهر با بیان این‌که جریان کلی ادبیات رشد داشته، می‌گوید: ادبیات و تولیدات ادبی فضایی برای مصرف شدن پیدا کرده‌اند.
ارزیابی ادبیات در سالی که گذشت
این داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا درباره ‌ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات در سالی که گذشت، اظهار کرد: ادبیات از موضوعاتی است که یک سال  بازه زمانی کوتاهی برای قضاوت  درباره آن است. ادبیات مانند درخت دیرثمر است و قضاوت درباره آن به چند نسل برمی‌گردد، بنابراین نمی‌توان خیلی درباره‌اش صحبت کرد. او سپس گفت: به طور کلی فکر می‌کنم  در سال‌های اخیر، جریان کلی ادبیات ایران  شاهد رشد خاصی بوده و آن این است که ادبیات و تولیدات ادبی فضایی برای مصرف شدن پیدا کرده‌اند. این موضوع پدیده‌ای است که  به ندرت با آن برخورد می‌کردیم و کمتر اتفاق می‌افتاد اما در چند سال گذشته بخصوص سال ۹۶ شاهد ظهور نویسنده‌ها و کتاب‌هایی بودیم که در کوتاه‌مدت خیلی درخشان ظاهر شدند و فروش زیادی داشتند.   محمودی ایرانمهر با اشاره به نظرات منفی درباره دیده شدن و یا فروش بیشتر برخی کتاب‌ها افزود: برخی می‌گویند مقداری باندبازی و حمایت‌های غیرمنطقی و یا جانبدارانه  از برخی کتاب‌ها وجود دارد؛ اما به نظرم این خیلی مهم نیست. همین که یک‌سری از کتاب‌ها به صورت انفجاری در جامعه خوانده و دیده می‌شوند اتفاق خوبی است. ممکن است از یک کتاب پنج ترجمه مختلف منتشر و هرکدام ۲۰ بار تجدید چاپ شود. این  موضوع یعنی  اتفاقی در بدنه جامعه در حال رخ‌ دادن که کتاب مصرف می‌شود و خواننده وجود دارد. اگر این موضوع گسترش پیدا کند فکر می‌کنم می‌تواند بدنه ادبیات ایران را مستحکم  کند. از این جهت  نسبت به آن خوش‌بین‌ هستم. 

او خاطرنشان کرد: بارزترین اتفاق سال ۹۶ این بود که کتاب‌های چند نویسنده به صورت انفجاری خوانده شد و کارشان مورد توجه قرار گرفت و کتاب‌های‌شان چندین‌بار تجدید چاپ شد که این موضوع می‌تواند در ادبیات تحول ایجاد کند. در واقع جامعه این ظرفیت را دارد  که کتاب نویسنده‌ای بتواند هر هفته  تجدید چاپ شود، هرچقدر هم بگوییم این‌ کتاب عامه‌پسند است یا  بد است، همین‌ که کتاب مصرف و یا دیده می‌شود امر ارزشمندی است و اگر برای کتاب‌های بیشتری این اتفاق بیفتد حرکت ارزشمندی است و در  اقتصادِ کالای فرهنگی تحرک ایجاد می‌شود.
نویسنده کتاب «بارون‌ساز» با اشاره به کاهش تیراژ  کتاب بیان کرد: این موضوع الزاما به معنای کم شدن مخاطب نیست. همچنین برخی از نویسنده‌ها به‌حق و یا به ناحق کتاب‌های‌شان دیده نمی‌شود که به خاطر ساز و کار بیماری است که صنعت نشر ما دارد و این موضوع تقصیر کسی نیست.  نمی‌توانید بگویید تقصیر ناشر است و یا مافیایی در کار است بلکه پروسه‌ای  است که به صورت تاریخی شکل گرفته  و هرکسی می‌تواند به میزانی در آن مقصر باشد. ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که ادبیات هنوز کارآمد نیست و چرخه سالمی که به صورت مشخص بخواهد اثر را تولید و توزیع کند شکل نگرفته است. از دیده شدن برخی کتاب‌ها برای این‌خوشحال هستم که  کمک می‌کند این چرخه شکل بگیرد و کامل شود.

 او همچنین درباره جایزه‌های ادبی اظهار کرد: جوایز ادبی را دنبال نمی‌کنم. به دلیل این‌که من نویسنده هستم و در این ماجرا نقش دارم، فضاهایی که برای جوایز شکل می‌گیرد و توهین‌هایی که می‌شود برایم آزاردهند است. در واقع فضای نسبتا مسمومی است که بسیار آزاردهنده است  و معمولا خودم را از این فضا دور نگه می‌دارم. اما دادن جایزه به کسی چه به‌حق و چه به ناحق موثر است. البته  اگر جایزه بتواند اعتبار گسترده‌تری کسب کند خیلی بهتر است.  همچنین هرچقدر این جوایز بیشتر باشد و بتواند سر و صدای بیشتری حول تولیدات فرهنگی ایجاد  کند خیلی خوب است و تبلیغاتی برای آن است و می‌تواند کمکی به چرخه اقتصاد و تولید کتاب باشد.  
علیرضا محمودی ایرانمهر در ادامه خاطرنشان کرد: مهم این است که کتاب خوانده و وارد سبد مصرفی مردم شود. در صورتی که انتخاب جایزه‌ها خوب باشد و کالایی را مطرح کنند و کسانی علاقه‌مند شوند کالای مشابهی را تهیه کنند، می‌توانند جریان خوبی را  در ادبیات ایجاد کنند و اگر کالای بی‌کیفیتی را انتخاب کنند و مردم یکی از کتاب‌هایشان را بخوانند و بعد از خواندن پشیمان شوند بیشتر به ادبیات  ضرر می‌رسانند. این را هم بگویم  ممکن است آثاری که انتخاب می‌شوند خیلی به‌حق نباشند اما در مجموع فاصله بین کتاب‌ها زیاد نیست و این‌طور نیست که بگوییم یک کار خیلی خوب بوده و نادیده گرفته شده و یا کاری خیلی بد بوده و همه جوایز را برده است.
 این نویسنده  شکل‌گیری انجمن صنفی داستان‌نویسان تهران را بهترین خبر و درگذشت چند نفر از نویسنده‌ها را از بدترین خبرهای سال ۹۶ عنوان کرد.

او همچنین این کتاب‌ها را برای مطالعه پیشنهاد کرد:  تأثیرگذارتری کتابی که خواندم و فکر می‌کنم تا آخر عمرم هرگز فراموش نکنم کتاب «جنگل نروژی» هاروکی موراکامی بود که کتاب تأثیرگذاری بود. همچنین «دختری در قطار» از پائولا هاوکینز و «قهوه سرد آقای نویسنده» از روزبه معین؛ این کتاب را کامل نخواندم اما با این‌که به این کتاب انتقاد می‌کردند و می گفتند  عامه‌پسند است آن‌چه را خواندم بدم نیامد. از خواندن آن لذت بردم و دیده شدن این کتاب باعث خوشحالی من شد.
برچسب ها: ادبیات کتاب