احمدی نژاد فراخوان داد تا کسانی که معتقدند در پرونده‌های قضایی مورد اجحاف قرار گرفته‌اند اسناد خود را به دفتر او ارسال کنند، شما این اقدام احمدی نژاد را چه طور ارزیابی می‌کنید؟
من همان نظری را درباره آقای احمدی نژاد دارم که درباره آقای موسوی خوئینی ها دارم. من به هیچ وجه آقای موسوی خوئینی ها را اصلاح طلب نمی دانم و به هیچ وجه آقای احمدی نژاد را هم یک فردی که آزادی خواه و دموکراتیک شده نمی شناسم. معتقدم اولین علامت و شرط تغییر در احمدی نژاد آن است که بگوید با گذشته اش چه کار می خواهد کند؟ همانطور که تا آقای موسوی خوئینی ها نگوید با دهه 60 چه کار می خواهد کند، نمی تواند بگوید اصلاح طلب است. چرا مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به خصوص بعد از سال 88 این همه تیغ و تیشه خورد؟ چون از گذشته فاصله گرفت اما آقای موسوی خوئینی ها هیچ فاصله ای از موسوی خوئینی های دهه 60 نگرفت. هیچ طوری تکلیف خودش را با مسائل دهه شصت روشن نکرد. آقای احمدی نژاد هم قبل از اینکه قوه قضائیه را زیر سئوال ببرد باید تکلیفش را با 8 سال دوره ریاست جمهوری اش به ویژه خرداد 88 روشن کند. همان طور که موسوی خوئینی ها باید تکلیف خودش را با اشغال سفارت آمریکا و 13 آبان 58 روشن کند.
یعنی شما به فراخوان آقای احمدی نژاد جواب مثبت نمی‌دهید و به آقای احمدی نژاد مراجعه نمی کنید؟
اصلا و ابدا. تا آقای احمدی نژاد پاسخ هایی را درباره سال های 84 تا 92 ندهد من خیلی کاری با او ندارم. من چرا برای مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی احترام قائل شدم؟ چون او فاصله گرفت. بزرگترین حمله ای که به آقای هاشمی رفسنجانی می کردند این همه توهینی که به آقای هاشمی رفسنجانی تندروها کردند به خاطر چه بود؟ چون می گفتند روی مواضع دهه شصت نایستاد و با اکبر هاشمی رفسنجانی دهه شصت فاصله گرفت. البته تندروها درست می گفتند. اکبر هاشمی دهه 90 و دهه 80، همان اکبر هاشمی رفسنجانی دهه 60 نبود ولی آقای موسوی خوئینی ها و آقای احمدی نژاد این طور نیستند.
پس به نظر شما آقای احمدی نژاد نمی تواند نماد آزادی خواهی برای زندانیان باشد؟
خیر به هیچ وجه.
اما او مراسم بست نشینی و دعاخوانی به همین منظور در امام زاده صالح برپا کرد؟
هرجا می خواهد چنین مراسمی را برپا کند، مهم نیست چون با اقبال مواجه نمی شود. احمدی نژاد مقدم بر هر امر دیگری باید نسبت به آن 8 سال دوره ریاست جمهوری اش پاسخگو باشد. چرا من به آقای خاتمی احترام می گذارم چون گفت من درباره مهندس مهدی بازرگان در دهه شصت اشتباه و خطا کردم. من در مصاحبه با اکبرهاشمی رفسنجانی گفتم «در سال 58 که اکبر هاشمی رفسنجانی قدرتمند بودید اگر وقتی در نمازجمعه شعار مرگ بر بازرگان دادند، سکوت نمی کردید، شاید 30 سال بعد، یعنی سال 88 در نمازجمعه مرگ بر هاشمی رفسنجانی نمی گفتند»
پاسخ آقای هاشمی به این حرف شما چه بود؟
ایشان به معنای تأیید حرف من سکوت کرد. در واقع معنای سکوتش این بود که «بله من باید آن موقع سکوت نمی کردم».
چه طور شما از سکوت آقای هاشمی چنین تفسیری ارائه می دهید؟
وقتی مجموعه مصاحبه من با آقای هاشمی را بخوانید، می بینید ایشان پذیرفت که «برای دموکراسی و حاکمیت قانون و آزادی زندانیان سیاسی در دهه شصت باید خیلی محکمتر می ایستاد». اما هنوز کسانی هستند درباره عملکرد خودشان در دهه شصت حرفی نزدند. مثلا آقایان محتشمی پور و موسوی خوئینی ها چه می خواهد بگوید؟ به نظرم حرفی برای گفتن ندارند. در حالیکه هاشمی رفسنجانی اذعان کرد که در دهه شصت خطا کرد.

بهار نیوز