محمد توکلی
روزی که کاوه مدنی به عنوان معاون سازمان حفاظت از محیط زیست انتخاب شد در همان روزهایی بود که حامیان دولت روحانی از انتخابهای رئیسجمهور منتخبشان حیرتزده شده بودند و اندک اندک داشت بذر ناامیدی از انتخاب۹۶ در برخی اذهان جوانه میزد. انتصاب مدنی در سازمان حفاطت از محیط زیست اندکی این فضا را شکست و برخی خوشبینانه از این نکته گفتند که اگر مقامات ارشد دولت همچنان با رویهای محافظهکارانه انتخاب میشوند در سطوح پایینتر مدیریت شاهد تغییرات مثبتی خواهیم بود.
اگر بخواهیم شخصیت این نخبه جوان را به طور خلاصه بیان کنیم باید گفت که مدنی نیروی متخصص و عالِمی بود که به دلیل زندگی و تحصیل در خارج از کشور چندان ذیل چارچوبهای کلیشهای مدیریتی در جمهوری اسلامی قرار نمیگرفت. او در عین اینکه از متعهدترین افراد به وظیفه حرفهای که بر عهده داشت بود نسبتی با مدیرانی که اصطلاحاً «متعهد» خوانده میشوند نداشت. همه این ویژگیها در کنار عملکرد مثبت و جهتگیری درست او در حوزه محیط زیست به خصوص در موضوع بحران آب این امیدواری را ایجاد کرد که بالاخره شاهد تغییر جهتی هر چند اندک در سطوح تصمیمگیری خواهیم بود.
هنوز چند ماهی از این انتصاب نگذشته بود که «افتاد مشکلها» ؛ کاوه مدنی از یک سو مورد غضب افرادی قرار گرفت که با نگاه تندروانه در پی حذف افرادیاند که ذیل تعریف آنان از مدیر «متعهد» قرار نمیگیرند و از طرف دیگر با گروهی مواجه شده بود که با ادعاهای محیط زیستی در پی مانعتراشی در برابر او بودند. تحمل این گروه دوم چندان سخت نبود و به هر حال هر مدیر و کنشگری در حوزه فعالیت خود با رقبایی مواجه است اما مانع اصلی ادامه فعالیت کاوه مدنی در سازمان حفاظت از محیط زیست (یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم در ایران) آن گروه اول بودند.
همزمان با بازداشت دکتر سیدامامی و جمعی دیگر از فعالان محیط زیست نام کاوه مدنی نیز در این پرونده به گوش رسید و حتی کار به احضار او نیز کشید. در همان روزها رسانههای جناح تندرو با زیر پا گذاشتن حداقلهایی از اخلاق بدون آن که اتهام جاسوسی فعالان محیط زیست که بازداشت شده بودند در دادگاهی به اثبات برسد آنان و معاون سازمان حفاظت از محیط زیست را جاسوسهایی خطاب کردند که اطلاعات موشکی کشور را به بیگانگان ارائه میدهند! طبیعتاً وارد آوردن چنین اتهامی به کاوه مدنی که مشخصاً برای کمک به وضعیت محیط زیست ایران امکانات و جایگاه خود در خارج از کشور را رها کرده و به ایران بازگشته بود گران تمام شد، اما او همچنان ماند و از امید گفت.
مرحله نهایی پروژه حذف کاوه مدنی در اولین روزهای سال جدید آغاز شد؛ هنگامی که او در خارج از کشور به سر میبرد برخی که مدعی مقابله با نظام سیاسی مستقر بودند تصاویر منتسب به مدنی را در رسانههای خود منتشر کرده و در اقدامی هماهنگ «دلواپسان» مدعی دفاع از نظام نیز بر اساس همان عکسها بی محابا تهمتهای ناصوابی را علیه کاوه مدنی مطرح ساختند. حالا این نخبه بازگشته به میهن خود را در جایی میبیند که جاسوس خوانده میشود و انواع و اقسام اتهامات اخلاقی به سمت او روانه شده است و از این دو دردناکتر سکوت و انفعال مسئولانی بود که امثال کاوه مدنی به درخواست آنان و برای کمک به حل بحرانها به ایران بازمیگردند؛ در چنین شرایطی ظاهراً دیگر راهی جز تسلیم نیست و باید گفت: «ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش/بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش»