مهدوی میگوید: سازمان صداوسیما به دلیل کمبود منابع مالی، نیازمند اسپانسرهای برون سازمانی است که با این حساب برنامههای درجه یک مناسبتی مانند ماه رمضان را تمام و کمال نمیتواند نظارت کند، از جمله تیتراژخوانیها. هر سال شاهد تولید یکسری برنامه «گفتوگو محور» هستیم که احساسات مردم را تحریک میکنند. اینکه بدون ابزارها و المانهای بصری و با مقدورات اندکمان دو نفر را مینشانیم که فقط با هم صحبت میکنند، کافی نیست.او ادامه میدهد: در برنامههای تلویزیونی باید کمتر حرف بزنند و بیشتر جذابیتهای بصری ایجاد کنند. این برنامهها باید رنگ، تنوع، نشاط و ریتم داشته باشند. وقتی هم این موارد را کم میآورند به دنبال چهرههایی میروند که میان مردم محبوب هستند؛ یعنی خوانندهها! الان چهرههای مختلف را به خواننده تیتراژ تبدیل میکنند تا مردم را پای تلویزیون بکشانند.
این نوازنده سنتور اظهار میکند: این اتفاق در سریال «شهرزاد» نیز رخ داد. وقتی احساس کردند با کمبود فروش مواجه شدند، به سرعت از محسن چاوشی دعوت کردند زیرا او چهره پولسازی است. تهیهکننده کار متوجه شد با وجود اینکه داستان سریال جذاب است اما به موسیقی جذابتری هم نیاز دارد. نه اینکه موسیقی قبلی سریال خوب نبود. آقایان فردین خلعتبری و علیرضا قربانی هم زحمت کشیده بودند. ما در رمضانهای نیمه اول دهه ۸۰، شاهد تیتراژخوانیهای بهتری بودیم؛ هم ملودیک بودند و هم مناسب فرهنگ ماه رمضان. این کارشناس موسیقی همچنین میگوید: تلویزیون به دلیل محدودیتهایی که دارد نمیتواند از برخی چهرههای سختگیر موسیقی استفاده کند، بنابراین رو به چهرههایی میآورد که عام یا سهلالوصولتر هستند؛ البته این چهرهها معمولا مورد نقد کارشناسان موسیقی هستند و برخی مردم نیز نسبت به این نوع ارائه شعر و موسیقی اعتراض دارند.
مهدوی در ادامه بیان میکند: امروز در لایههای پنهان فیلمهایمان به سبک سریالهای ترکیهای خیانت را ترویج میکنند و این جای خطر دارد؛ در حالی که پیش از انقلاب فیلمفارسیها در کنار اشکالاتی که داشتند اما ناموسپرستی را ترویج میکردند. در حال حاضر ترویج نوعی از موسیقی در برنامههای پربیننده صداوسیما انجام میشود که رسانه ملی نباید به آن بپردازد. این خوانندهها به اندازه کافی در تالارهای کنسرت و خارج از کشور پولساز هستند.او تاکید میکند: تلویزیون باید در کنار چهرههای غیرمعروفی که در برنامههای خود استفاده میکند، مانند کارآفرینها به موسیقیدانانی رو بیاورد که کمتر دیده شدهاند اما کارشان اصیل است. منظور افرادی است که به لحاظ فنی صلاحیت دارند اما دارای شهرت نیستند.این مدرس دانشگاه با اشاره به برگزاری مراسم تقدیر از برنامهسازان صداوسیما، میگوید: باید پس از پایان برنامههای مناسبتی تلویزیون، عملکرد آنها مورد آزمایش و واکاوی قرار بگیرد و از روانشناسان و استادان حوزههای مختلف استفاده کنند. چه خوب است این برنامهها صرفا مناسبتی دیده نشوند و در طول سال ادامه پیدا کنند و هر فصل از یک موسیقدان و خواننده دعوت شود.
مهدوی اضافه میکند: اشکال دیگری که به رویکرد موسیقایی صداوسیما وارد است به کارشناسانی برمیگردد که در آنجا کارمند هستند. آنها با وجود اینکه در زمینه موسیقی دانش و تخصص دارند، میخواهند محدوده را برای خودشان حفظ کنند و به چهرههای شاخص بها نمیدهند. بارها شده آثاری از بزرگان موسیقی به صداوسیما رفته اما به دلایل واهی پخش نشده است؛ این در حالی است که کارهای ضعیف پخش میشوند.او تاکید میکند: این بروکراسی اداری باید در جایی حل شود! به ویژه در رسانه ملی که برای همه است، باید شوراها و کارشناسان واقعی باشد تا تهیهکنندگان بخش خصوصی تمایل پیدا کنند از این کارشناسها استفاده کنند. این در حالی است که تهیهکنندههای درونسازمانی نیز تمایلی به ارائه نظر آنها ندارند. دلیل اینکه آثار کارشناسی نمیشود این است که این بخش رها شده است. باید از چهرههای دانشگاهی و خبره در این زمینه استفاده کرد.