گروه سياسي: مدیر کل اسبق وزارت امور خارجه، ضمن تحلیل روند مناقشات میان ایران و آمریکا و امکان و تاثیر مذاکرهی احتمالی میان این دو کشور، دربارهی برخی تیترهای تهدیدآمیز علیه همسایگان جنوبی کشور گفت: طبیعتا این حرکات به نفع تندروهای جنگ طلب آمریکا است که به راهحلهای دیپلماتیک در مناقشهی ایران و آمریکا علاقهای ندارند. متن کامل گفتوگوی «قاسم محبعلی» با انصاف نیوز را در ادامه بخوانید:
در صورت انجام مذاکره بین ایران و آمریکا، فکر میکنید که این مذاکرات در چه سطحی اتفاق میافتد، در سطح دولت و وزارت امور خارجه و یا سطوح بالاتر؟
مذاکرات دیپلماتیک، بستگی به موضوع مورد مذاکره دارد. مسالهی ایران و آمریکا به مسایل امنیتی مرتبط است و موضوع صلح و امنیت را در بر دارد و چون ریاست جمهوری در ایران مسوول صلح و امنیت و سیاست خارجی نیست، طبیعتا یا باید از مقامات بالاتر اختیار تام بگیرد، یا اینکه باید در نهایت مقامات بالاتر، خود این مذاکرات را انجام دهند.
با توجه به روند کنونی اتفاقات به نظرتان چه زمانی ممکن است مذاکرهای صورت گیرد؟
در حال حاضر که قابل پیشبینی نیست. فعلا روندی که طی میشود به نظر میرسد بهسوی درگیری و بحران است. از طرف ایران که صحبت از جنگ و درگیری و بستن تنگهی هرمز و زدن پایگاههای آمریکا است، حال اینکه چقدر این صحبتها واقعی است بحثی دیگر است، ولی فعلا طرف ایرانی است که از مذاکره استقبال نمیکند و طرف آمریکایی علاقمند است که به میز مذاکره بیاید و مسایل را از طریق دیپلماتیک حل و فصل کند.
لحن رییس جمهور را در مواضع اخیری که در قبال مواضع ترامپ گرفتند، چگونه ارزیابی میکنید؟
من راجع به مواضع مسوولین کشورمان اظهار نظری نمیکنم، اما بهطور کلی ایران منفعتی از تشنج و درگیری نمیبرد و افزایش تشنج و بحران میان ایران و آمریکا بیشتر برای ایران و مردم ایران هزینه تولید میکند. به خصوص که این بحرانها باعث افزایش نرخ ارز، تورم و بیکاری خواهد شد و مردم آثار آن را حس خواهند کرد. بنابراین به نفع ما است که دولتمردان به نحوی صحبت کنند که تنش پایین بیاید و مردم سود آن را ببرند.
انجام شدن یا نشدن این مذاکرات در انتخابات کنگره که نزدیک هم هست چه تاثیری خواهد گذاشت؟
در انتخابات کنگره، رای دو حزب بههم خیلی نزدیک است و با شرایط فعلی، خیلی بعید است که حزبی اکثریت قابل توجهی در سنا و مجلس نمایندگان به دست آورد؛ اما اگر ایران طوری رفتار کند که دموکراتها رای بیاورند، شاید بیشتر به نفع منافع ملی ما باشد، اگرچه این موضوع تاثیر عمدهای بر سیاست آمریکا در قبال ایران نخواهد گذاشت. ولی به نظر میرسد که آقای ترامپ علاقمند است که یک گشایشی را در رابطه با ایران تا آن زمان بهدست آورد که انتخابات را هم برنده شود.
دولتمردان باید چه بکنند که هر تصمیمی برای مذاکره یا عدم مذاکره گرفتند، در صورت منطقی بودن، حمایت و همراهی جناحهای مختلف و بخش قابل توجهی از مردم را به دنبال داشته باشند؟
فکر میکنم اصلاح طلبان بهطور کلی مدافع مذاکره و حلوفصل دیپلماتیک هستند؛ بازار و افکار عمومی هم نشان دادهاند که به هر فضای دور از تشنج و نزدیک به راهحلهای دیپلماتیکی عکسالعملهای مثبت دارند و بالعکس هر زمانی که صحبت از تشنج یا افزایش بحران میشود، واکنش بازار و بخش قابل توجهی از مردم منفی میشود؛ بنابراین اگر تصمیم به مذاکره گرفته شود مطمئنا واکنشهای مثبتی را در بازار، نرخ ارز و سایر مسایلی که به سیاست خارجی مربوط میشود خواهیم دید. البته این تصمیم برای ایران یک تصمیم جدی است؛ به هرحال هر دعوا و بحرانی در نهایت از طریق مذاکره باید حل و فصل شود، حتی اگر درگیریهای نظامی و فیزیکی هم صورت بگیرد پایان تمام این مسایل میز مذاکره است. بنابراین هرچه زودتر تصمیم به این کار گرفته شود به نفع جمهوری اسلامی است. بهخصوص که فکر میکنم اگر تا سال ۲۰۲۰ ایران به حل و فصل مسایلش با آقای ترامپ نپردازد بعد از آن ممکن است با روی کار آمدن دوبارهی او هزینهی بیشتری برای ورود به مذاکره بپردازد.
باید توجه کنیم که آنچه اصل است، منافع، رفاه و آسایش مردم است. مردم مسوولین را برای تامین همین مسایل برمیگزینند، نه اینکه عکسش اتفاق بیفتد و سیاستها و مواضع مسوولین باعث رنج و آزار مردم شود. بنابراین اصل بر این است که مسوولین به خواست مردم تمکین کنند. اما نکتهی دیگر این است که شرایط را باید در نظر گرفت. با این روندی که پیش میرود، اگر تحریمها به حداکثر برسد، طبیعتا موقعیت کشور ما در پای میز مذاکره باز هم تضعیف خواهد شد، بهخصوص اینکه برخی سیاستها باعث ایجاد تشنج در منطقه میشود. چون تهدیداتی که از اینجا صورت میگیرد تهدید مستقیم علیه آمریکا نیست، بلکه تهدید علیه همسایگان ایران، بخصوص همسایگان جنوبی است.
مثلا به تیترهایی که برخی روزنامهها اخیرا در تهدید بعضی شهرهای امارات، عربستان سعودی و کشورهای دیگر زدند، توجه کنید؛ اینها که آمریکا نیستند، اینها کشورهای همسایه و مسلمان هستند. طبیعتا این حرکات به نفع تندروهای جنگ طلب آمریکا است که به راهحلهای دیپلماتیک در مناقشهی ایران و آمریکا علاقهای ندارند.
در واقع ورود ایران به مذاکرات به نفع منافع ملی است، البته هر حل و فصل دیپلماتیکی داد و ستد است و باید چیزهایی را داد و چیزهایی را گرفت؛ اما اگر قرار است که منافع و آسایش مردم حفظ شود طبیعتا دادن چیزهایی که به حفظ این منافع، امنیت و تمامیت ارضی کشور و جلوگیری از جنگ کمک میکند، باید روی میز مذاکره گذاشته شود.